دموکراسی داخل " گیومه "

۲۱ خرداد ۱۳۹۲ | ۲۳:۳۰ کد : ۱۹۱۷۲۵۰ باشگاه خوانندگان خاورمیانه
مدیران اسلامگرا وقتی فیلم را دیدند، نوشتند بوسه ممنوع و اعلامیه ای بر دیوار مترو زدند با این مضمون که " مسافران شئونات اخلاقی را در مترو حفظ کنند".
دموکراسی داخل " گیومه "

نرگس رضایی

دیپلماسی ایرانی :در آغاز، مسئله بوسه بود. بوسه ای ساده و عاشقانه که بین دو معشوق جوان در متروی آنکارا رد و بدل شد و دوربین ها آن را ثبت کردند. مدیران اسلامگرا وقتی فیلم را دیدند، نوشتند بوسه ممنوع و اعلامیه ای بر دیوار مترو زدند با این مضمون که " مسافران شئونات اخلاقی را در مترو حفظ کنند". اعلامیه خشم شهروندان را برانگیخت. بلافاصله در واکنش اعتراض آمیز به آن، عشاق آنکارا به مترو آمدند و دقایقی طولانی همدیگر را بوسیدند. آن روز تاریخ 25 می 2013 ( چهارم خرداد 92) بود و تعداد عشاق معترض بیش از 100 نفر.

بوسه های اعتراضی آنکارا همانند بوسه آتشین ونکوور به سرعت در رسانه های جهانی منتشر و مورد بحث قرار گرفت. عشاق آنکارا دلیلی بسیار متفاوت از سرباز و پرستار کانادایی داشتند که سال 2011 در میانه آتش همدیگر را بوسیدند. آنها خشمگین بودند و خشم فرومانده سالها را در رفتاری عاطفی بروز می دادند و این بار " بوسه تیر بود و لب نشانه و آتشی را برانگیخت که زیر خاکستر بود.

درست همزمان با این اعلامیه، دولت قانونی را وضع کرد که به موجب آن تبلیغات مشروبات الکلی ممنوع و محدودیت های فروش آن افزایش می یافت.      به این صورت که مطابق این قانون فروش مشروبات الکلی از ساعت 10 شب تا شش صبح ممنوع بوده و تولیدکنندگان باید هشدارهای سلامت بر روی بسته بندی کالای خود قرار دهند. همچنین اسپانسرینگ رویدادها برای تولیدکنندگان مشروبات الکلی ممنوع می شود و مکان های فروش و مصرف مشروبات الکلی، در معرض دید عمومی قرار نخواهند گرفت. قبل از آن هم محدودیت هایی اعمال شده بود که تحمیل مالیات بالا برای مشروبات الکلی را شامل می شد. شرکت ترکیش ایرلاین هم که چند ماه پیش دستورالعملی را برای آرایش مهمانداران زن صادر کرده و حتی رنگ رژ آنها را تعیین کرده بود برای همراهی بیشتر سرو مشروبات الکلی را در برخی از پروازهای داخلی متوقف کرد.هنوز قانون به امضای رییس جمهور در کاخ چانکایا در مرکز آنکارا نرسیده که قطع درختان پارک قدیمی " گزی " در استانبول دردساز می شود.

ریحانا می خواند اردوغان می کوبد

پنج روز بعد از بوسه های اعتراضی در آنکارا، ریحانا خواننده مشهور پاپ آمریکا در استانبول کنسرت می دهد. ریحانا در ورزشگاه بشیکتاش اینونوی این شهر غوغا می کند. صدها توریست از ایران، امارات، سوریه و دیگر کشورهای عربی منطقه به استانبول آمده اند تا روزی هیجان انگیز و به یاد ماندنی از روز سی ام می 2013 در خاطرات خود ثبت کنند. جمعیت، هیجان، موزیک و رقص در یک نقطه استانبول را به لرزه درآورده و اندوه و خشم در نقطه ای دیگر آن را در سکوتی مرگبار فرو برده است.

توریست های عرب و فارس در ورزشگاه بشیکتاش از هنرنمایی خواننده آمریکایی به وجد آمده و فریاد شادی سر می دهند. مردم استانبول اما از اندوه تلخ قطع درختان قدیمی شهرشان، سر در گریبان در میدان تقسیم اعتراض سکوت کرده اند و در سایه سرد بی اعتنایی دولت و شهردار به خاطره ها و محیط زیست شان، اشعاری از ناظم حکمت شاعر محبوب و آزادی خواه خود که روی نیمکت های پارک از اندیشه زیبا به خاک دلداده اش استانبول نوشته، زمزمه می کنند.

آنها آرام به نجوا می گویند بگذارید استانبول سبز بماند و پلیس با باتوم و گاز فلفل پاسخ می دهد و آتش زیر خاکستر شعله ور می شود. آن روز اردوغان مست از غرور معجزه اقتصادی خویش فکر می کرد آنان که زیر نورهای تند رنگی پروژکتورها با ریحانا همنوایی می کنند مردم استانبول هستند و به سرعت می خواست برجی بلند میان خاطره و تاریخ کهن شهر بنا نهد.

زردآلو برای آنجلینا، باتوم برای استانبول

حالا دیگر بسته های رنگی زردآلوهای مرغوب و پرخاصیت مالاتیا که گفته می شود در پیشگیری از سرطان موثر است، به فرودگاه لس آنجلس رسیده و عمر فاروق اوز دوست و هم حزبی اردوغان در پارلمان ترکیه خیالش راحت است که زردآلوهای شهرش در کنار عمل ماسکتومی به آنجلینا جولی بازیگر هالیوود برای پیشگیری از سرطان کمک خواهد کرد. اما بی توجه به سلامتی زنان کشورش برای سد کردن راههای پیشگیری، همراه نخست وزیر در حال طرح قانونی برای ممنوعیت سقط جنین و سزارین در ترکیه هستند.

طرحی که سال 2012، چهار هزار زن معترض ترک را به همین نقطه در استانبول یعنی میدان تقسیم که امروز می خواهد با برج و سیمان نمای تاریخی آن را سد کند، کشاند و به جای پاسخ و اقناع، سرسختانه از گفته خود دفاع کرده و سزارین را بخشی از توطئه ای دانست که در رشد اقتصادی کشورش اختلال ایجاد می کند و قانون سقط جنین را که از سال 1983، سقط جنین تا ده ماهگی را مجاز می شمارد، زیر سوال برد.

10 ژوئن 2012 ( 21 خرداد 1391)، دو هفته بود که زنان ترکیه به صحبت های اردوغان مبنی بر ممنوعیت سقط جنین و سزارین اعتراض می کردند و در این روز یکی از نمایندگان زن مجلس ترکیه که اتفاقا از حزب حاکم اردوغان هم بود به مخالفت با این طرح برخاست و آن را یک تهدید برای سلامتی زنان دانست.

نوسانا ممجان از حزب حاکم عدالت و توسعه برخلاف اردوغان به دفاع از قانون موجود پرداخته و گفت: مقررات کنونی بسیار خوب است. اگر سقط جنین ممنوع شود، زنان وادار می شوند تا با پذیرش خطرات دست به سقط جنین غیر قانونی بزنند. این درحالیست که زنانی هستند که به دلیل بیماری نمی توانند جنین خود را حفظ کنند و برای نجات جانشان مجبور به سقط هستند. چیزی که امروز در السالوادور جان بسیاری از مادران را گرفته و می گیرد.

پارسال درست در چنین روزهایی بود که زنان در ترکیه شعار می دادند: «تن من، تصمیم من» و«در مقابل فشار مقاومت کنیم». اعتراض ها از استانبول به دیگر شهرها رسید و تعداد معترضان از 4 هزار نفر به چند میلیون. درست مثل امروز.

دموکراسی داخل " گیومه "

اردوغان که همواره در هر جنبش و کشتاری در جوامع مسلمان خود را به آنجا رسانده و می خواست وجدان جهان اسلام، رایزن و آموزگار آن باشد و بلندترین مناره های جهان را به نام خود ثبت کند، حالا با لحن تند و آتش درونی که خاص انقلابیون است معترضان به طرحهای خود را " اوباش " می نامد که نماینده اکثریت نیستند و با لفاظ و کلمات سعی می کند حقیقت را وارونه جلوه دهد. حقیقتی که پشت ظاهر توسعه می خواهد تاریخ را از بین ببرد. حقیقتی که او هفت ماه پیش در " میدان اولوس " ندید. اردوغان ترجیح داد سرش را در برف قایم کند. در حقیقت مردم 29 اکتبر 2012 در میدان اولوس آنکارا از او جدا شدند و امروز در میدان تقسیم استانبول دیگر همه چیز برای او تمام شده بود.

شاید او به رغم داشتن مشاور و وزیر زیرکی چون احمد داووداوغلو که به او " هنری کسینجر ترکیه " می گویند، این اعتراف هنری کسینجر واقعی را درک نکرده بود که می گوید " ما در عصر رویارویی ایدئولوژیکی زندگی می کنیم".

اغلب مردم او که ایدئولوژی های متفاوتی از او دارند سیاست های خودخواهانه فرهنگی او را نمی پسندند. آنها می گویند اگر اردوغان می خواهند بلندترین مناره های جهان را به نام خود ثبت کند، باید در کنار آن مدارسی هم برای مردم بسازد و تک بعدی عمل نکند و در پیشبرد برنامه های توسعه طلبانه اش تاریخ چند صد ساله کشور را از بین نبرد. کمااینکه سیاست های خارجی نخست وزیر را هم در تضاد با ایدئولوژی های خود می بینند.

وقتی پیرزن محجب مسلمان کم سواد از شهر ارزروم مقابل دوربین بی پروا به او می تازد، این گفته هنری کسینجر پررنگ تر می شود که عملیات پنهانی مسائل و مشکلات فلسفی و عملی به وجود می آورند. بویژه برای مردم ترکیه که روحیه، خلق و خو و سنت هایشان با آن کارها سازگار نیست.

حالا پیرزن کم سواد جنوب کشور هم می داند که آقای نخست وزیر که خود را وجدان جهان اسلام معرفی کرده و همسرش در میانمار برای زخم مسلمانان اشک می ریزد، در بحران منطقه علیه مسلمانان دست دارد و از ماجرای ریحانلی اطلاع داشت و اجازه داد مردم کشورش کشته شوند تا او قاعده بازی منطقه را به نفع خود تغییر دهد.

بازی پیچیده ای که به او امکان می دهد بدون جنگ و خونریزی طبق آنچه، وزیرش داووداوغلو توسیم کرده و گفته بوسنی را به دمشق،بنغازی را به ارزروم در جنوب شرقی کشورش و بندر باتومی در گرجستان، سرزمین اجدادی اش که متعلق به آن است و از قرن بیستم از این بندر به ترکیه مهاجرت کرده اند متصل کند.

اردوغان گرجستانی الاصل هرچند می خواهد بدون جنگ و خونریزی مرزهای ترکیه را گسترش دهد و در نقاب زرین توسعه و اقتصاد، تاریخ را از بین ببرد اما همگان از استانبول و آنکارا تا ارزروم در جنوب می دانند پشت پرده ماجرا چیست. ماجرایی که در شهر استراتژیک هاتای، آنجا که به فروش زمین های کشاورزی به یهودی ها مربوط می شود، هولناک می نماید.

پیرزن می گوید بله اردوغان می خواهد ترکیه را وسیع و قوی کند اما به چه قیمتی؟ برخی در زباله ها دنبال غذا می گردند.

چیزی که کمال قلیچدار اوغلو، رییس حزب جمهوری خواه خلق ترکیه در پارلمان ترکیه در اکتبر 2012 در جریان بررسی تذکره نخست وزیری  پیرامون عملیات برون مرزی در سوریه که  به حکومت برای مدت یک سال اجازه اعزام نیروهای مسلح کشور به کشورهای خارجی در صورت لزوم را می داد در مورد آن گفت که ما نمی خواهیم خون فرزندان مان در صحرای اعراب بریزد و محمدعلی ادیب اوغلو، عضو کمیسیون خارجی پارلمان ترکیه در مورد آن می گوید سوداگری ایده آلیستی.

شاید صدها نفر در ترکیه خود را مدیون سیاست های خوب اقتصادی اردوغان بدانند که فارغ از برخی تبعیض ها رشد اقتصاد را به بالاترین رقم رساند اما صدها نفر هم حق دارند سیاست های سفت و سخت او در برابر علویان و حوزه فرهنگ و خانواده را نفرینی الیم بشمارند و معترض شوند.

ادیب اوغلو داستان را کوتاه می کند و می گوید ما دموکراسی داریم اما داخل "گیومه" اردوغان که سودای بزرگترین ها را دارد باید به کوچکترین خواسته های مردم هم احترام بگذارد و مستبدانه تاریخ مردم را از بین نبرد.

فاجعه اولوس، روز جدایی مردم از دولت

روز 29 اکتبر، روز ملی عید جمهوریت در ترکیه است. در این روز مردم در سراسر ترکیه پرچم و پرتره مصطفی کمال آتاترک، بنیانگذار دموکراسی در این کشور که او را رهبر معنوی خود می دانند از پنجره ها و بام خانه می آویزند و کشور سراسر سرخ می شود. در میادین شهر هم بصورت خودجوش مراسم هایی برگزار می شود که مردمی بوده و شکوه خاصی دارد. سال 2012 اردوغان خواست رویه را تغییر دهد. بنابراین در اقدامی هماهنگ عبدالله گل رییس جمهور و اردوغان نخست وزیر از مردم خواستند روز عید به ستاد ریاست جمهوری آمده و مراسم روز جمهوریت را در آنجا جشن بگیرند. اما مردم در اعتراض به اردوغان به ستاد نرفته و از طریق شبکه های اجتماعی اعلام کردند که بصورت خودجوش در میدان اولوس که محل احداث مجلس قدیم ترکیه توسط آتاترک است جمع خواهند شد. اردوغان تهدید کرد در صورت تجمع پلیس با آنها برخورد کرد.

 این اولتیماتوم اردوغان که به گونه ای تحت کنترل داشتن مراسم بود خشم مردم را برانگیخته و آنها همانطور که اعلام کرده بودند در میدان اولوس تجمع کردند که به درگیری میان مردم و پلیس انجامید و پلیس در آنجا هم با ماشین های آب پاش و گاز اشک آور به مقابله با حاضران که در بین آنها 40 نفر از نمایندگان پارلمان کشور از جمله قلیچداراوغلو رهبر حزب جمهوری خلق بود پرداخت. برخی نمایندگان کتک خوردند. رهبر حزب جمهوری خلق که دومین حزب بزرگ ترکیه بعد از حزب حاکم توسعه و عدالت است به دنبال حمله پلیس به او و محافظانش به ساختمان مجلس قدیم پناه برد. علی رغم اعمال خشونت بیش از حد پلیس در این ماجرا اردوغان علنا جلوی دوربین از پلیس گله کرد که چرا خشونت بیشتری علیه مردم اعمال نکرده که این موضوع قلب مردم را جریحه دار کرد.

در عید جمهوریت 2012 نزدیک 300 هزار نفر که از شهرهای مختلف استانبول و ازمیر به آنکارا آمده بودند پیاده خود را به آنیتکابیر (مقبره آتاترک) رساندند و در حالیکه خیابان های منتهی به میدان اولوس مملو از جمعیت بود عبدالله گل، رییس جمهور از کاخ چانکایا سوار بر ماشین نظامی از خیابان های خالی گذشت و بسیاری از تحلیلگران و کارشناسان از حوادث آن روز به عنوان فاجعه اولوس اسم بردند که علنا مردم را از دولت جدا کرد. شهروندان اردوغان را مورد نقد قرار دادند. نقدهایی که در تاریخ 10 نوامبر مصادف با سالگرد تاریخی فوت آتاترک به خشم تبدیل شد.

در آن روز اردوغان بدون توجه به احساسات مردم که انتظار داشتند در این سالگرد تاریخی او را کنار خود ببینند، ترتیب سفر خارجی داد و از ترکیه خارج شد. مردم در آن روز از این حرکت اردوغان به خشم آمده و در شهر ازمیر همراه با در دست داشتن پلاکاردهایی با نوشته طیب کجاست؟ اعتراض خودرا اعلام کردند و حرکات او را زیر ذره بین گرفتند به گونه ای که یک پرچم در آنکارا دردسر ساز شد.

در روز 10 نوامبر طبق رسمی تاریخی راس ساعت 9 و 5 دقیقه که آتاترک فوت کرده تمامی پرچم ها در سراسر ترکیه پایین کشیده و به نشانه حزن در نیمه قرار می گیرد و این اتفاق در مورد یکی از پرچمهای بزرگ آنکارا اتفاق نیفتاده بود که مردم آن را عمدی دانسته و اعتراض کردند.

علوی ها، مخالفان بالفطره

مسلمانان علوی ترکیه که در یک تشبیه تاریخی از شخصیت های تاریخ اسلام به اردوغان    " معاویه " می گویند بر این باورند که دولت مسلمانان علوی را در رده های بالای مدیریت دخالت نمی دهد و امروزه در ترکیه مسلمان علوی را نمی بینی که در پست های حساس مدیریتی سمتی داشته باشد و این به مفهوم نادیده گرفتن آنها در مدیریت و سیاست های مدیریتی است و این گروه از مسلمانان عملا سهمی از مدیریت در این کشور ندارند.

آنها که خواستار اعطای حقوق و امتیازهای اجتماعی از سوی دولت به مسلمانان علوی هستند بارها به سیاست ها و تبعیض های اردوغان اعتراض کرده اند و اردوغان همواره در پاسخ به این گروه از شهروندان سیاست های سفت و سخت تری در راستای محدودیت آنها به کار گرفته و کنترل های بیشتری اعمال کرده است.

به گونه ای که در برخی شهرهای علوی نشین ترکیه مثل تونجعلی که نام قدیم آن (درسیم) بوده و 95 درصد مردمان آن را علویان تشکیل می دهد کنترل شکل نظامی یافته و گفته می شود در ازای یک شهروند، 5 پلیس و سرباز در این شهر وجود دارد و گاه یک اتفاق کوچک به درگیری های بزرگ بین پلیس و مردم می انجامد. به عنوان نمونه سال 2012 کشتن یک سگ ولگرد از سوی پلیس به درگیری بزرگی بین پلیس و مردم منجر شد و در مجموع جمعیت مسلمانان علوی در ترکیه 25 میلیون نفر است که با توجه به سیاست های اردوغان بالفطره مخالف او هستند.

علاوه بر این موضوع سکولارها و شکافی که در این بین وجود دارد از دیگر چالش های جدی دولت اردوغان محسوب می شود.

سکولارها تا حدی با افکار دولت اردوغان مخالف هستند که حتی برخی شبکه های تلویزیونی این کشور را که به شکل افراطی به تبلیغ اسلام می پردازد را تحریم کرده اند. یکی از این شبکه ها شبکه سامان یولو ( به فارسی کهکشان) است که در این شبکه حجاب و موازین اسلامی تبلیغ می شود و تلویزیون ایران هم برخی فیلمهای آن را خریداری می کند. سکولارها به شدت مخالف حجاب در این کشور بوده و حتی از توسعه ساخت و ساز جامع (مسجد) در این کشور انتقاد می کنند. در یکی از انتقادها که در مراسم شام برخی نمایندگان سکولار مطرح شده بود یکی از آنها گفته بود تعداد مساجد ترکیه از ایران بیشتر است و همین روزهاست که ترکیه به ایرانی دیگر تبدیل شود. این در حالیست که امروزه دولت اردوغان بیشترین تعداد روزنامه نگاران زندانی را دارد که این رقم از همه کشورهای جهان بیشتر است و به خوبی وضعیت آزادی بیان در این کشور را نشان می دهد.

بنابراین حالا اردوغان نخست وزیر که در جوانی حاضر نشده بود در برابر دستور رییس خود در سازمان حمل و نقل استانبول، سبیلش را بتراشد و کارش را با همه نیازی که به آن داشته، رها می کند در برابر خواسته مردمش که خواستار حفظ تاریخ، محیط زیست و آزادی هستند مقاومت می کند. جایی که سازمان اطلاعات میت گزارش می دهد پای منافع فردی دامادش در میان است.

کلید واژه ها: اردوغان ترکیه " پلیس آنکارا تاریخ اعتراض میدان سقط اولوس جنین مسلمانان سقط جنین بوسه خشم مشروبات الکلی الکلی مشروبات علوی


نظر شما :