منطقه به سوی جنگ شیعه و سنی پیش می رود؟
لزوم پرهیز حزب الله از ورود به بحران سوریه
دیپلماسی ایرانی: شاید اگر بگوییم بزرگترین جنگ موجود در جهان جنگ شیعه و سنی است سخنی به گزافه نگفته باشیم. روزی نیست که رسانه ها از بمبگذاری در عراق، افغانستان و پاکستان خبر ندهند. در کنار این جنگ داخلی سوریه روز به روز بیشتر رنگ و بوی طائفی و مذهبی به خود می گیرد. آیا سخن از جنگ شعیه و سنی اغراق است؟ در مقابل این وضعیت چه باید کرد؟ این ها سوالاتی است که با حجت الله جودکی، تحلیلگر مسائل منطقه و رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر در میان گذاشته ایم که در زیر می خوانید:
مدتی است که سخن از نزاع بین شیعه و سنی در منطقه گفته می شود. به طور کلی به نظر شما این بحث تا چه اندازه جدی و واقعی است؟
نزاع شیعه و سنی در منطقه یک بحث واقعی است و نمی توان آن را نادیده گفت. نشانه های این جنگ را از دو سه سال گذشته به وضوح در تحولات منطقه از جمله در عراق و سوریه دیده ایم. شما امروز به منطقه نگاه کنید و ببیند که در افغانستان، پاکستان، بحرین، عربستان، عراق، سوریه و دیگر کشورهای منطقه نشانه های این جنگ را کاملا واضح می بینیم.
به چه دلیل این وضعیت ایجاد شده است؟
به نظر من نزاع شیعه و سنی در منطقه یک پدیده برنامه ریزی شده است؛ یعنی برای وقوع آن آن کار شده است و به عنوان یک آلترناتیو به آن نگاه کرده اند. در راستای تحقق این جنگ هم کارهای مختلفی صورت گرفته است که فهرستی از این کارها می توان دید. سال گذشته در جلسه ای که صهیونیست ها داشتند به این نتیجه رسیدند و حتی در رسانه ها اعلام کردند که بهترین راه مقابله با تهدیدهای ایران و تهدید های اسلام گرایان ایجاد جنگ فرقه ای شیعه – سنی است. این نشان می دهد که غرب برای این موضوع برنامه ریزی کرده است. چرا که می داند که می تواند با هزینه کمتری به نتیجه مطلوب خود برسد. پیش از این، مقابله غرب با تهدید اسلام گرایی منجر به لشگر کشی نظامی شد و بوش به عراق و افغانستان حمله کرد و درست است که ابهت آمریکا را با این جنگ ها خواستند به جهان نشان بدهند ولی این جنگ ها هزینه های زیادی برای آمریکا به دنبال داشت که به نظر رسید که این شیوه مقابله با اسلام گرایی عاقلانه نبود. بنابراین به فکر راه حل های دیگری برای مقابله با این مشکل افتادند. بر این اساس بود که چنین نزاعی را دستور کار قرار دادند. بنابراین با توجه به وضعیت کنونی در منطقه که جنگ شیعه و سنی در جای جای منطقه دیده می شود به نظر می رسد که آنها این برنامه را اجرا کردند. بحران و جنگ سوریه به نظر من به چنین چیزی بیشتر از گذشته دامن خواهد زد.
شما اشاره کردید که غرب برای این موضوع برنامه ریزی کرده است تا نزاع شیعه و سنی در منطقه به راه بیفتد. رویکرد کشورهای منطقه به این مسئله چگونه بوده است؟ آیا آنها برای خنثی کردن این برنامه غرب رویکرد درستی در پیش گرفته اند؟
نه متاسفانه. غرب در برنامه ای که تنظیم کرده بود یک پیش بینی کرده بود و پیش بینی درستی هم بود و آن این که در جنگ مذهبی، طرفین نزاع دارای انگیزه های فوق العاده قوی هستند؛ در نیجه نیاز به حمایت خاصی ندارند. اگر چنین اتفاقی بیفتد آنها تا مدت های مدید این توان را دارند که به این جنگ ادامه دهند. به این دلیل که در کنار هر کدام از این جریانات شیعه و سنی، نیروهای سنتی و مرتجعی قرار دارند که زمینه این جنگ را برای آنها ایجاد می کند و به آن دامن می زنند. شما به فتاوی که در جنگ سوریه صادر شد توجه کنید که به عنوان مثال بر اساس یکی از آنها زنان شیعی را حلال اعلام کردند. در مقابل هم فتاوی که برخی از شیعیان مرتجع در این باره صادر کردند قابل بررسی است که گاهی می بینیم سخنان برخی از مداحان ما هم به فتاوی آنها شبیه است. بنابراین چون مرتجعین دو طرف فعال هستند آنها می توانند نفرت ایجاد کنند و نفرت، منبع تغذیه جنگ مذهبی است. به خصوص که در حال حاضر این نفرت با مسائل ارضی، سیاسی و چشم داشت های حکومتی و میل به قدرت آمیخته شده است. در برخی از کشورها، حکومت ها اساسا برآمده از این مسئله هستند؛ مثلا در عربستان، حکومت برآمده از همین عقاید تندروانه وهابی و سلفی است و مدتهای مدید از القاعده و طالبان حمایت می کرد. سیاست ایران در این باره نفی جنگ مذهبی است ولی چون حکومت ایران موفق نشده است که مرتجعین شیعی را کنترل کند در نتیجه خودش هم قربانی این نزاع می شود. کتاب هایی که شیعیان علیه سنی ها و برعکس منتشر می کنند در این راستاست. الان مشکلی که ما داریم همین رویکرد مبتنی بر نفرت پراکنی تندروهای دو طرف است.
اشاره کردید که مسئله سوریه به این نزاع دامن می زند. تا چه اندازه فکر می کنید که مسئله سوریه یک نزاع مذهبی است. یعنی آیا فقط به این دلیل که حکومت سوریه علوی است ایران از بشار اسد حمایت می کند یا اگر عربستان از مخالفین اسد حمایت می کند فقط به خاطر سنی بودن آنهاست؟ در این بحران مسائل مذهبی بیشتر مورد نظر است یا مسئله قدرت است؟
من فکر می کنم هیج کدام از این مسائل نیست. بحران در سوریه یک بحران منطقه ای شده است و هر دو طرف به نوعی متفاوت به این بحران می نگرند. صورت مسئله ای که ایران، حزب الله و حکومت سوریه از جنگ در سوریه ارائه داده اند بر این اساس است که دشمن می خواهد محور مقاوت را از بین ببرد به این دلیلف این جنگ را ایجاد کرده است تا رابطه ایران و حزب الله قطع شود و محور مقاومت قطع شود. لذا از نظر آنها جنگ شیعه سنی نیست و حتی هدف جنگ هم صرفا قدرت سیاسی و حکومت در سوریه نیست بلکه هدف آن ورای این مسئله تعریف می شود. این صورت مسئله ای است که این سوی نزاع ارائه می کند. صورت مسئله آن سوی نزاع این است که حکومت سوریه دیکتاتوری است که البته این درست است و حکومت سوریه حکومتی دیکتاتوری است. آنها اعلام می کنند که می خواستند در ادامه بهار عربی حکومت سوریه را نیز سرنگون کنند. ولی مسئله این است که در میانه کار برخی جریانات، کنترل تحولات را در سوریه در دست گرفتند و اعتراض مسالمت آمیز مردم را به جنگی مسلحانه و داخلی تبدیل کردند. مردمی که اعتراض می کردند و سلاحی در دست نداشتند این توان را نداشتند که جنگ داخلی به راه بیندازند. ولی طرف دیگر نزاع با ایجاد زمینه ها، موفق شد چنین جنگی را به راه بیندازد. آنها برای این که قدرت تبلیغاتی خود را افزایش دهند به نزاع شیعه دامن می زنند. سخنان معاذ الخطیب پس از استعفای خود بیانگر این مسئله بود. او پس از کناره گیری از ریاست ائتلاف مخالفین هشدار داد که حزب الله از مداخله در بحران سوریه بپرهیزد تا این مسئله به جنگ شیعه- سنی تبدیل نشود. حضور جریان النصره که قرابت زیادی با القاعده دارد و آمریکا نیز آن را جزو گروههای تروریستی قرار داده بود نشانگر حضور تندروهای سنی در این نزاع است. درست است که در جنگ سوریه در حال حاضر هزاران داوطلب از سراسر جهان آمده اند ولی این ها با توجه به هزینه قطر، عربستان و دیگر کشورها می پردازند، به جنگجویان آتی جریان اسلامی تبدیل می شوند و غرب نیز برای این که جریانات معتدل و جریان روشنفکران دینی مطرح نشود علاقه مند است جریانی را به دنیا نشان دهد که قابل قبول نیست.
ضمن این که وقتی درگیری شیعه و سنی شکل بگیرد در این نزاع هردو طرف تضعیف می شوند و در ثانی جریان روشنفکری دینی نیز نمی تواند در این میان قد علم کند چرا در زمانی که فضای دو قطبی حاکم است تحت فشار قرار می گیرد که به یکی از دو قطب نزاع نزدیک شود.
اخباری که منتشر می شود نشان می دهد که اراده ای برای درگیر کردن حزب الله در بحران سوریه وجود دارد. با توجه به اشاره شما به سخنان معاذ الخطیب در مورد نقش حزب الله در بحران سوریه به نظر شما در صورت ورود حزب الله به بحران سوریه نزاع شیعه و سنی جدی تر می شود؟
بله. به نظر من چنین کاری به این مسئله کمک می کند. البته من فکر می کنم رهبران حزب الله عاقل تر از این هستند که به این مسئه توجه کنند. البته من اطلاع دقیقی از میزان دخالت حزب الله در بحران سوریه ندارم ولی اگر واقعا وارد بحران شده باشند وارد معرکه ای شده اند که اصلا خوشایند نخواهد بود.
حسن نصرالله، دبیرکل حزب الله لبنان، روز گذشته گفت که «ما برای کمک به ارتش سوریه هرچه لازم است و می توانیم، انجام می دهیم». آیا این نمی تواند به معنی ورود به بحران باشد؟
ممکن است ولی به نظر من این اقدام درستی نیست. باید توجه داشت که حزب الله یک جریان آزادی بخش و یک گروه نظامی است که با هدف مبارزه با رژیم صهیونیستی شکل گرفته است. حزب الله یک کشور نیست مثل ایران که در سوریه مصالح و منافعی داشته باشد. بلکه یک جریان است که حالت جنبش دارد. ورود حزب الله به بحران سوریه افتادن در دام کسانی است که مدت هاست این دام را پهن کرده اند و به دنبال به راه انداختن جنگ شیعه – سنی در منطقه هستند.
به نظر شما برای مقابله با نزاع شیعه و سنی چه باید کرد؟
در این قضیه باید به مسئولیت های هرکسی اشاره کنیم و ببینیم هر کس چه مسئولیتی دارد؟ واقعیت این است که تزهای قدیمی مثل مجمع جهانی تقریب و ... دیگر کارساز نیست. در حال حاضر این که ما در کتاب های تاریخی بگردیم و بگوییم قرنها پیش اینگونه بوده و آنگونه نبوده است کاری از پیش نمی برد. به نظر من رهبران اسلام گرا و دلسوز در جهان اسلام اعم از شیعه و سنی اگر واقع بین باشند باید به صراحت جلوی این موضوع بایستد و با به راه افتادن نزاع شیعه- سنی مخالفت کنند. اگر این کار را نکنند به ادامه سیر ناروایی که در حال حاضر هست کمک کرده اند و متاسفانه دامن این آتش کل جهان اسلام را خواهد گرفت.
تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/
انتشار اولیه: جمعه 13 اردیبهشت 1392/ باز انتشار: دوشنبه 16 اردیبهشت 1392
نظر شما :