بین اروپا و آمریکا تفاوت قائل باشیم
آرمان- احسان بداغی: ایران در حالی پا به مذاکرات با کشورهای1+5 خواهد گذاشت که همچنان نگاه خاصی نسبت به موضع کشورهای اروپایی و آمریکا در خصوص برنامه های هستهای کشورمان وجود دارد. نظر غالب در این خصوص آن است که سه کشور انگلستان، فرانسه و آلمان در جریان این مذاکرات دنباله رو آمریکا خواهند بود. این در حالی است که تاریخ روابط خارجی کشورمان با اروپا نشان داده در برهه های زمانی که سیاستگذاران خارجی ما بین اروپا و آمریکا تفاوتهایی قائل شدند، نگاه اروپاییها نیز به کشورمان تغییر کرده و آنها نیز به ما نزدیکتر شدهاند. در همین خصوص با علی اکبر فرازی، سفیر سابق ایران در رومانی گفت وگویی داشتیم تا نظر وی را در خصوص نقش کشورهای اروپایی در مذاکرات با 1+5 جویا شویم.
در بسیاری از تحلیلها 1+5 و به ویژه 3 کشور اروپایی و آمریکا یک واحد یکدست و یک نظر ارزیابی میشوند و بر همین اساس عنوان میشود که ایران در قبال 3 کشور اروپایی همان موضعی را اتخاذ کند که در برابر آمریکا اتخاذ میکند. آیا این پیش فرض برای ورود به مذاکرات مهمی مثل مذاکرات 1+5 میتواند ثمربخش باشد؟
ثمر بخش بودن یک ارزیابی بسته به میزان واقعی بودن آن است. در مذاکرات بین المللی کشورها هم باید خواستهای واقعی و دستیافتی اتخاذ کنند، هم مواضع منطبق بر واقعیت اتخاذ کنند و البته تحلیل واقعی از طرفهای مقابل خود داشته باشند. قطعا 1+5 در کلیت به عنوان یک گروه واحد و به شکلی که همه اعضا هم نظر باشند، عمل نمیکند. خروجی این مجموعه همیشه برآیند نظرات مختلف داخلی آن است. هر یک از این شش کشور در عملکرد خود به دنبال منافع و تثبیت مواضع خود هستند. گرچه چین و روسیه مواضع مستقلتری در تقابل با آمریکا دارند و سه کشور غربی بیشتر ساعت خود را با آمریکاییها کوک میکنند. اما به هر حال آنها هم تفاوت دیدگاه ها و تفاوت مواضعی با آمریکاییها دارند و یک مجموعه صرفا هم نظر نیستند یعنی اگر جایی منافع شان با آمریکاییها منطبق نباشد، قطعاً از این کشور پیروی نمیکنند و حتی از آن فاصله میگیرند مثلا در جنگ عراق ما شاهد چنین وضعیتی بودیم.
این وضعیت چه موقعیتی میتواند برای ایران ایجاد کند؟
به هر حال چین و روسیه در مجموعه 1+5 نزدیکیهایی با ایران دارند. یک کاسه دیدن اروپا و آمریکا باعث میشود تا در مذاکرات 1+5 با کشورمان عملا 4 عنصر قوی موضع تقابلی با ما اتخاذ کنند. در صورتی که روسیه و چین هم صددرصد به نفع ما حرکت نمیکنند. این موضع ما را تضعیف میکند. قطعاً یکی از اصول دیپلماتیک استفاده از ظرفیتهایی است که در یک گروه به ظاهر واحد مثل همین 1+5 وجود دارد. وقتی اهداف و مواضع در این مجموعه نوساناتی دارد باید بتوان از آن به عنوان یک ظرفیت استفاده کرد. این منوط به آن است که ما هم از ماهیت 1+5 و هم از ماهیت این مذاکرات تعریف مشخصی داشته باشیم و با یک چشم به همه نگاه نکنیم.
اروپایی ها در شرایط فعلی قصد دارند در قالب مذاکرات 1+5 به ایران نزدیک شوند؟
به هر حال ظرفیت نزدیک شدن به اروپا بسیار بیشتر از آمریکا برای ما وجود دارد و این یک فرصت است. اروپاییها به عنوان عناصر تاثیرگذار در معادلات 1+5 هر چقدر به ما نزدیکتر باشند برای ما فرصت مناسبتری است. ما اگر نگاهمان را معطوف به اروپای واحد به معنای یک اتحادیه کنیم، چندان نیاز به تفسیر جداگانه از سیاست آن نداریم. حال آنکه در همان چارچوب و در همین زمان حال، اختلاف نظرهایی وجود دارد. مثلا در جریان دخالتهای فرانسه در مالی اختلاف نظرهایی در اتحادیه اروپا بود، اما اعضا موضع گیری رسمی نکردند. سیاست به هر حال فن استفاده از همین ظرفیتها و تقویت جبهه خودی و تامین منافع است. وجود ظرفیت برای استفاده در قبال کشورهای اروپایی بستگی به تعریف خودمان از سیاست و معادلات سیاسی دارد. نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که تعریف ما تا حدودی انتزاعی بوده است. وقتی تعریف واقعی نداشته باشیم یا تعریف ما نامشخص و گنگ باشد، قطعا فرصتها را از دست میدهیم. در این مذاکرات کشورهای اروپایی در قبال ایران موضعی هماهنگ دارند که بسیار هم به موضع آمریکا شبیه و نزدیک است. اما میتوانست اینگونه نباشد و اکنون چینش نظرات پشت میز مذاکرات به گونهای دیگر باشد. یکدست دیدن آمریکا و 3 کشور اروپایی در حقیقت امتیازی است برای آمریکاییها که در شرایطی که ما تلاشی برای نزدیکی به اروپا نداریم، خود را به این کشورها نزدیک کرده و مواضع آنها را با خود منطبق کند.
آیا ظرفیت تغییر این موازنه به نفع ایران با نزدیک کردن اروپاییها به کشور ما وجود دارد؟
ایران برای اروپاییها یک بستر و چند رویا است. اروپاییها به راحتی نمیتوانند ایران را نادیده بگیرند و مخصوصا الان که با توجه به تحولات منطقه و نفوذ ایران، آنها همراهی کشور ما را بیشتر میخواهند. آنها به تاثیر ایران در منطقه معترف هستند و این یک فرصت است. حالا تبدیل شدن این فرصت، به یک امتیاز عملی سیاسی در عرصه خارجی نیازمند تغییر منش و روش در سیاست خود ایران است تا در برخی حوزه ها نگاهش را نسبت به اروپا عوض کند. به هر حال اروپاییها به ما نیازهایی دارند و البته ما هم به همراهی آنها نیازمندیم. پس بستر تغییر مناسبات وجود دارد اما باید با سیاست تغییر مناسبات همراه شود تا نتیجه بخش باشد.
در مورد میزبانی قزاقستان برای مذاکرات 1+5 آیا میتوان این ارزیابی را ارائه داد که قبول شدن میزبانی این کشور نشان از دست بالای ما در برخی از حوزه های مذاکره و مناسبات با 1+5 است؟
قبلا هم راجع به میزبانی عراق در مذاکرات 1+5 چنین موضعی مطرح شده بود. به هر حال قبول شدن پیشنهاد ایران نشانه خوبی می تواند باشد، اما مهم این است که این مساله چقدر در مذاکرات به شکل عملی تاثیر دارد. میزبانی قزاقستان جز یک پرستیژ بینالمللی چیز زیادی برای این کشور ندارد و آنها اصلا دخل و تصرفی در مذاکرات نمیتوانند داشته باشند. در عمل موضوع میزبانی برای 1+5 چندان مهم نیست که بخواهند روی آن تاکید کنند و این کشورها بیشتر بر نفس دستاورد و نتیجه مذاکرات تمرکز دارند.
نظر شما :