آیا پاکستان به سوی تغییرات پیش می رود
طاهر القادری کیست؟
روز گذشته تظاهراتی عظیم با مشارکت 40 هزار نفر از شهروندان پاکستانی آغاز شد. معترضان به رهبری یک روحانی پاکستانی-کانادایی در اعتراض به وجود فساد در کشورشان با پای پیاده و خودرو از لاهور به سمت اسلام آباد به راه افتاده اند.
به گزارش خبرگزاری مهر، تقریبا 4 ماه پیش از انتخاباتی که باید به تغییر دولت در پاکستان منجر شود، طاهر القادری تلاش می کند تا صحنه سیاسی این کشور را تکان دهد. وی یک ماه پیش به کشور بازگشت، حال بر آن است تا با فراخوان خود، تظاهراتی در حد و اندازه های میدان تحریر مصر برگزار کند.
وی در شهر لاهور تشکلی به نام "منهج القرآن" ایجاد کرده که حدود ٥٠٠ مدرسه دینی را اداره می کند؛ بنا بر ادعای او، "منهج القرآن" در بیش از ٩٠ کشور، از جمله فرانسه نمایندگی دارد.
القدری که عقیده دارد قدرت در پاکستان به دست مالکان بزرگ و سرمایه داران افتاده، خواهان اصلاحات گسترده است و به گفته خود می خواهد در انتخابات آینده، ملت و قشرهای محروم قدرت سیاسی را صاحب شوند. طاهر القدری، "فساد و تروریسم" را تنها ارمغان دولت پاکستان تاکنون می داند.
بسیاری از رسانه های غربی هدف این روحانی را "تغییر رژیم" در پاکستان عنوان کرده اند که با شعار های موجود در جهان عرب شباهت دارد.
مجله فارین پالیسی در این باره می نویسد: اگر این یک تغییر انتخاباتی باشد که قادری به دنبال آن است وی آن فردی نخواهد بود که به این مهم دست پیدا کند.
شامیل چودری تحلیلگر مسائل شرق آسیا و گروه اوراسیا در مؤسسه بنیاد جدید آمریکا نویسنده این مطلب می نویسد: از آنجا که قادری در سال 2004 از سمت خود بعنوان یک عضو مجلس ملی پاکستان کناره گیری کرد، از صحنه سیاسی خارج بوده و بلحاظ سیاسی فرد مناسبی برای این کار نیست. قدری خود حتی یک کرسی را هم در پارلمان اشغال نکرده و هیچ کس را هم در حزبش بنام "تحریک عوامی" پاکستان ندارد.
در بخش دیگری از این مطلب فارین پالیسی نویسنده به مقایسه قادری با عمران خان می پردازد و می نویسد: آیا قادری می تواند مانند عمران خان بشود؟ این مجله در پاسخ به این پرسش می گوید: حداقل خان می توانست مردم را به سمتی هدایت کند.
در عین حال فارین پالیسی می نویسد: علی رغم اینکه تظاهرات روز گذشته چشمگیر نبود ما نباید از اهداف پشت پرده قادری چشم پوشی کنیم. منافعی که به خوبی سازمان دهی شده بودند و به خوبی حمایت مالی می شدند. وی می گوید که می خواهد دموکراسی را در مسیر حقیقی خود قرار دهد اما در زمانی این کار را می کند که حزب مردم پاکستان دولت را رهبری می کند و حزب اصلی مخالف یعنی مسلم لیگ نواز در حال توافق در باره زمان انتخابات و سرپرستی دولت است.
شامیل چودری در بخش دیگری از این مطلب آورده: زمان واقعی برای تغییرات از طریق قدری یا ارتش در شرایط کنونی بسیار بعید است. وی برنامه، شبکه سیاسی و سرمایه لازم را دارد، اما اگر قادری با ارتش معامله کرده باشد، ممکن است وی عمق منافع و توانمندی را در شکل دادن به نتیجه انتخابات در جو کنونی سیاسی نادیده گرفته باشد. مهندسی سیاسی از سوی ارتش و شاخه های دیگر نظامی می تواند بطور قابل ملاحظه ای به یاس و ناامیدی بیشتر در داخل در باره شکست ارتش برای حل تروریسم رو به رشد در پاکستان منجر شود.
فارین پالیسی می نویسد: علاوه بر آن اگر ارتش اقدام به دخالت کند همپیمانان اصلی بین المللی مانند آمریکا به آن فشار خواهند آورد تا شیوه های دیگری را دنبال کند و در نهایت اینکه دیوان عالی پاکستان هشداری هایی را به ارتش برای بیرون ماندن از روند انتخابات ارسال می کند.
نظر شما :