چرا نتانیاهو در قبال ایران سکوت کرده است؟
پس از موضع گیری بحث برانگیز بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در مجمع عمومی سازمان ملل درباره برنامه هسته ای ایران، از شدت مباحث مربوط به ایران در این رژیم کاسته شده است. هرچند در نظر اول، درگیر بودن وی در مبارزات انتخاباتی دلیل این امر معرفی می شود، روزنامه «هاآرتص» تحلیل متفاوتی را از این ماجرا ارائه می کند.
به گزارش «تابناک»، هفته گذشته بنیامین نتانیاهو پس از مدتی سکوت، بار دیگر درباره آنچه تهدید ایران علیه اسرائیل می خواند، اظهارنظر کرد. این امر با توجه به شدت موضع گیری های پیشین وی و دیگر مقامات رژیم صهیونیستی درباره ایران، امری کم و بیش عجیب جلوه می کند، به ویژه با توجه به اینکه شخص نتانیاهو، بار ها موضوع ایران را «تهدیدی وجودی» علیه موجودیت اسرائیل خوانده است.
روزنامه «هاآرتص» در مطلبی مرتبط با این موضوع، به تحلیل دلایل آن پرداخته و اشاره می کند که حتی در سخنرانی هفته گذشته نیز نتانیاهو به خفیف ترین شکل ممکن به این موضوع پرداخت. وی ایران را «یکی از چالش های بسیاری» خواند که اسرائیل با آن ها روبه روست و تنها شخصی با توانایی های او می تواند با این چالش ها دست و پنجه نرم کند.
هاآرتص اشاره می کند، این موضوع بیش از هر چیز به این علت عجیب است که نتانیاهو حتی برگزاری انتخابات زودهنگام را ابزاری برای مواجهه با چالش ایران معرفی می کرد؛ اما اکنون کامل این موضوع را نادیده می گیرد؛ افزون بر این، مسأله ایران حتی به موضوع محوری مبارزه انتخاباتی نتانیاهو نیز تبدیل نشده و حتی مبنای قضاوت درباره عملکرد وی هم نیست.
بنابراین، این روزنامه پرسش هایی را مطرح می کند؛ از جمله اینکه آیا نتانیاهو در نتیجه گیری خود نسبت به اینکه آینده اسرائیل به چگونگی مواجهه با ایران بستگی دارد، تجدیدنظر کرده است؟ آیا وی تمایل خود برای حمله به تأسیسات هسته ای ایران را کنار گذاشته است؟ آیا فشارهای خارجی و یا عوامل پشت پرده، موجب این امر شده است؟
هاآرتص تأکید می کند، مردم نمی توانند این حقیقت را فراموش کنند که یکی از رهبرانشان یک «هدف ملی» با ماهیت و گستره ای غیرمعمول را برای جامعه تعیین و بر شیوه های نظامی برای حل و فصل آن تأکید کند، منابعی عظیم را برای آن در نظر بگیرد، جوی از ترس نسبت به آینده را در میان مردم پدید آورد، با پیش بینی های مبهم در دنیا جنجال به پا کند و سپس ناگهانی آن هدف را به طور کامل رها کند؟
به این ترتیب، این روزنامه نتیجه می گیرد که باید اصولاً در اهمیتی که نتانیاهو پیش از این برای موضوع ایران قائل شده، راهی که برای مقابله با این موضوع انتخاب کرده و مبحث هزینه و فایده آن به طور جدی تردید کرد. از سوی دیگر، این روزنامه اشاره می کند که به جز نتانیاهو، دیگر رهبران حزبی در اسرائیل نیز ترجیح داده اند در موضوع ایران سکوت کرده و در واقع به طور ضمنی با نتانیاهو همراهی کنند.
افزون بر این، توجه به اظهارنظرهای برخی وزرای نتانیاهو نیز در این زمینه جالب توجه است؛ برای نمونه، آویگدور لیبرمن، وزیر خارجه رژیم اسرائیل، سخنان «خالد مشعل»، رئیس دفتر سیاسی حماس و مواضع وی را بزرگترین تهدید علیه این رژیم خوانده است. هر یک از دیگر مقامات این رژیم نیز دیدگاه های خاص خود را درباره «تهدید وجودی» علیه اسرائیل مطرح می کنند.
به این ترتیب، در حقیقت هاآرتص این استدلال را مطرح می کند که مجموعه موضع گیری های مطرح شده از سوی نتانیاهو درباره ایران، فریبی بیش نبوده و اصولاً مسأله هسته ای ایران دارای چنان جایگاه مورد ادعای نتانیاهو در عرصه سیاسی اسرائیل نیست. همین امر باعث شده اکنون که نزدیک بودن انتخابات، ضرورت طرح موضوعات واقعی و جدی را مطرح نموده، موضوع ایران جایگاه پیشین خود را در موضع گیری های مقامات اسرائیلی از دست بدهد.
نظر شما :