لحظه مناسب گفتوگو با ایران برای آمریکا
برخلاف بسیاری از تحلیلها که دلایل زیادی را برای تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به نوار غزه ارائه میدهند، یک دیپلمات ارشد آمریکایی تاکید کرد، چه بسا این جنگ موجب روی آوردن آمریکا به سمت ایران و گفتوگو با تهران شود.
به گزارش فارس، روزنامه لبنانی الاخبار در مقالهای به قلم «جان عزیز» درباره علل اقدام رژیم صهیونیستی به جنگ مجدد در نوار غزه نوشت که این جنگ برخلاف آنچه بسیاری میپندارند، برای انحراف نگاهها از بحران سوریه نیست. در حالیکه پیروزی حماس در آن بعید به نظر نمیرسد.
وی تاکید میکند: شاید تشنج اوضاع در خاورمیانه و افزایش تنشها در آن بنابر اظهار یک دیپلمات ارشد آمریکایی زمینه گفتوگوی آمریکا با ایران درباره قضایای مختلف را فراهم کند.
جان عزیز در این ارتباط مینویسد:
هنگامیکه تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به نوار غزه چهارشنبه گذشته آغاز شد، یکی از مدیران مراکز تحقیقاتی آمریکا که در خصوص خاورمیانه تحقیق میکند، گفت: آنچه هم اکنون مهم مینماید، شناخت موضع تشکیلات خودگردان بحران زده در رامالله است که بیش از همه نگران نتایج این تجاوز نظامی نشان میدهد.
لحظاتی بعد پشت خط تلفن یکی از مشاوران «محمود عباس»، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطینی قرار داشت که در پاسخ به سوال این مدیر مرکز تحقیقات آمریکایی با لحنی تند و مملو از سرزنش و گلایه می گفت که این همان چیزی است که ما دقیقا بیش از یک سال پیش آن را پیشبینی کرده و به دولت آمریکا بارها درباره وقوع آن هشدار داده و نسبت به وقوع آن بیمناک بودیم.
این نکتهای است که تنها این مقام تشکیلات خود گردان فلسطینی به آن اشاره داشت، بلکه همه از آن سخن میگفتند، از حاضران در نشست «هرتزلیا» تا «سید حسن نصرالله»، دبیرکل حزب الله لبنان.
این کارشناس آمریکایی در ادامه میافزاید: بیش از یک سال و نیم و حدود دو سال است که خاورمیانه و حوادث جاری در جهان عرب به ویژه سوریه جهان غرب را به خود جلب کرده بود، به خصوص آنکه غرب پیشبینی میکرد، نظام سوریه به زودی سرنگون خواهد شد و با سرنگونی نظام «بشار اسد» در این کشور پل ارتباطی تهران – حزب الله و نوار غزه قطع خواهد شد، به خصوص نوار غزه که 5 سالی است، در محاصره سخت اسرائیل قرار دارد.
در همان حال اگر نگاهی به سخنرانیهای ایراد شده در کنفرانس هرتزلیا بیاندازیم، خواهیم دید که یکی از پژوهشگران حاضر در این کنفرانس تاکید کرده بود، اسرائیل از امروز و پس از آنچه که بهار عربی نامیده شد، در خطر فروپاشی و اضمحلال بیسابقهای قرار دارد.
این تحلیلگر و پژوهشگر صهیونیست دلیل این امر را در چهار دلیل ملاحظه میکند:
- نبود افقهای روشن پیش روی روند سازش اعراب – اسرائیل که به نظر میرسد، در حال حاضر به نوعی ایدئولوژی متبادل بین کابینه و سیاستمداران تندرو صهیونیست تبدیل شده است.
- گرایش ملت های جهان عرب به اسلامگرایی.
- سرنگونی رژیمهایی که تا پیش از این به نوعی پشتوانهای حمایتی در حوزههای امنیتی و نظامی برای رژیم صهیونیستی به شمار میآمدند.
- افول جایگاه و موقعیت جهانی و بین المللی آمریکا در رهبری جهان و به تبع آن ظهور چالشهای بزرگ و سخت در برابر ادای این وظفیه به خصوص در منطقه خاورمیانه و بیتوجهی یا کم توجهی دولتمردان آمریکایی به قضایای این منطقه و بروز گرایشهای قاطع در کاخ سفید درباره ضرورت انجام اصلاحات و تعدیلات در استراتژی آمریکا در قرن بیست و یک و گرایش و توجه بیشتر به شرق.
در همان سخنرانی این پژوهشگر صهیونیست این سوال را بر حاضران در نشست مطرح کرد که اگر زمانی فلسطینیان تصمیم بگیرند، «میدان تحریر» فلسطینی برای خود ایجاد کنند و صدها نفر از آنها به سوی شهرکهای صهیونیست نشین تظاهرات کنند و جنگ تازهای بین اسرائیل و فلسطینیها روی دهد چه؟
وی در پاسخ تاکید میکند: در آن زمان اسرائیل با چنان شرایط خطرناکی مواجه خواهد شد که تا پیش از آن با آن مواجه نبوده است.
اما درباره «سید حسن نصرالله»، دبیرکل جنبش حزب الله این کارشناس آمریکایی توضیح میدهد که اشارات نصر الله به اوضاع جاری در عرصه فلسطینی با سخنان وی ارتباط پیدا میکرد که هفتهها پیش درباره آن سخن گفته و تاکید کرده بود که وضعیت حزب الله پس از انقلابهای عربی بسیار خوب است و او بیش از هر زمان دیگری آسوده خیال و فارغ البال است.
بیتردید این سخنان نصر الله با مواضع و پیشبینیهای او درباره تغییر و تحولات جاری در منطقه و نگرانیها و بیم و هراسهای صهیونیستی در هرتزلیا منطبق بود.
تغییر و تحولات ریشهای که منطقه شاهد آن بود، همان چیزی بود که رژیم صهیونیستی نیز به خوبی از آن مطلع و نگرانی خود را در قبال آن بارها ابراز کرده بود، همانگونه که از فراغ بال و آسودگی خاطر نصر الله نیز خبر داشت و در حالیکه آمریکا و اسرائیل در دنیای دیگری طی طریق میکردند، در حزب الله تغییر و تحولاتی عمیق و استراتژیک در حال روی دادن بود.
در میان این اوضاع و احوال این کارشناس آمریکایی این سوال را مطرح میکند که در شرایطی این چنینی که منطقه با آن مواجه است، تصور کنید، اگر تلاویو برای اولین بار از زمان شکلگیری تاکنون در معرض حملات موشکی قرار بگیرد، چه؟
وی در این ارتباط تاکید میکند، برخی ناظران هدف رژیم صهیونیستی را در دو امر ملاحظه میکنند:
یک: حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه؛ برخی ناظران میگویند که هدف اسرائیل در حمله به نوار غزه دور کردن نگاهها از بحران سوریه است و در پاسخ تاکید میکند که کدام عقل منطقی میپذیرد که اسرائیل خود را برای سوریه چه حمایت از نظام جهت حفظ آن و ممانعت از به قدرت رسیدن اسلامگرایان به جای نظام کنونی در آن و چه به خاطر حمایت از معارضان مسلح در این کشور جهت براندازی نظام اسد خود را به آب و آتش انداخته و در گیر جنگ نوار غزه کند که ممکن است، حتی موجودیت آن را هم به خطر بیاندازد.
دو: برخی دیگر میگویند که درست است که حماس از این جنگ پیروز بیرون خواهد آمد، اما این پیروزی این بار نصیبی برای حزب الله و ایران و سوریه به دنبال نخواهد داشت، بلکه محور مصر – ترکیه – قطر بیش از هر محور دیگری از نتایج این پیروزی بهرهمند خواهد شد که خواهان براندازی نظام سوریه است.
این پژوهشگر آمریکایی می گوید: حتی اگر این احتمال را هم بپذیریم، پس دومینوی پیروزی چه میشود که در اینجا پس از سوریه خود را مطرح خواهد کرد؟ در آن صورت قطر و متحدانش چه خواهند کرد؟ نقش آمریکا در این عرصه چه خواهد شد؟ آیا این کشور نقش نظارهگر را ایفا خواهد کرد؟
وی تاکید میکند که آمریکا به خوبی به تمام این امور واقف است و این موضوعی است که یکی از دیپلماتهای ارشد آمریکا که به خوبی به اوضاع جاری در لبنان و سوریه و عراق و اسرائیل واقف و آگاه است، چند روز پیش از آن سخن گفت و تاکید کرد: در چنین شرایطی لحظه مناسب برای واشنگتن فراهم میشود تا روی به سمت ایران کند و پیش از آنکه اوضاع از آنچه که هست بحرانیتر شود، با تهران درباره تمام قضایا به گفتوگو بنشیند.
نظر شما :