یک تیر و چند نشان غربی ها در فروش تسلیحات به اعراب
شیوخی که به استعمار عادت دارند
دیپلماسی ایرانی: اساسا در روابط بین الملل زمانی که روسای جمهور به کشورهایی سفر می کنند در اکثر موارد صحبت از قرارداد تسلیحاتی است. اگر قصد آن داشته باشیم که درخصوص اهمیت این قراردادها صحبت کنیم، باید گفت به شکل سنتی امریکا بازار تسلیحاتی را در خلیج فارس برای انگلستان باز گذاشته تا انگلیس هم نفوذی در این حوزه داشته باشد و همچنین از این نفوذ علیه امریکا استفاده نکند. به عبارت دیگر این توافقی است که دو کشور بر سر این بازار کرده اند.
همچنین انگلستان به طور معمول جنگ افزارهای خاص با کاربردهای خاصی را به کشورهای عربی می فروشد که بیشتر جنبه تجاری دارد، بدین معنا که کشورهای عربی بر اساس نیاز خود چنین خریدهایی را نمی کنند بلکه بیشتر جنبه نوعی نشان دادن دارد. از جمله تسلیحاتی که خریداری می کنند هلیکوپترها و یا هواپیماهای خاصی است که این فروش ها درامد سالانه بسیار بالایی را برای انگلستان دربرخواهد داشت. همچنین باید اضافه کرد که هر قرارداد فروش یک قرارداد نگه داری، فروش قطعات و آموزش های لازم هم دارد که این قراردادها چندین برابر آنچه که به نظر می رسد ارزش دارند.
(((بحث تسلیحات به دلیل آنکه در میزان گسترده ای و به نوعی در میان کشورهای جهان سوم و کشورهای مستعمره همانند کشورهای حاشیه خلیج فارس اتفاق می افتد با این وصف است که چنین کشورهایی اربابان خود را تنها به این قیمت ها می توانند ببینند، به عبارت دیگر این کشورها تنها با این وسیله که میلیاردها دلار تسلیحات نظامی بی مصرف خریداری کنند، می توانند در سال یک بار با کامرون دیدار کنند و این یک سنت استعماری قدیمی است.)))
در عین حال باید اضافه کرد که امریکا و کشورهای غربی در طول سی سال گذشته همواره با ترساندن کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از ایران توانستند هزینه های هنگفتی را به آنها تحمیل کنند تا قراردادهای تلسیحاتی بزرگی امضا کنند. از جمله بزرگ ترین وارد کنندگان این تسلیحات نیز عربستان است که سالیانه بر اساس اعلام منابع غیررسمی یک پنجم از بودجه خود را هزینه مسائل دفاعی می کند، تا آنجایی که پول نفت را از امریکایی ها دریافت نکرده و با تسلیحات و محصولات دفاعی معاوضه می کنند. همچنین می توان اینگونه نیز تحلیل کرد که درشرایط فعلی حضور آنها و بستن بیعت و پیمان با شیوخ عرب نیز خالی از اهداف خاص نخواهد بود.
اما آنچه که باید به آن اشاره کرد، این است که کمتر سفر مقامات دولت ها به چنین کشورهایی در جهت اهداف و مسائل سیاسی و رایزنی های جدی سیاسی صورت می گیرد، بلکه معمولا برای بستن قراردادها پس از مذاکرات و برای حمایت آنها از مذاکرات و یا تصمیمات اتخاذ شده صورت می گیرد. در نتیجه نمی توان گفت که دیوید کامرون به عربستان سفر کرده تا تصمیم خاصی درباره بحران سوریه گرفته شود، بلکه کامرون پیش از این وزیر خارجه و سفیر خود را به این کشور برای مذاکرات فرستاده و آنها تصمیماتی گرفته اند و دیوید کامرون نیز به صورت سملبیک به کشورهای عربی سفر کرده تا حمایت خود را از تصمیمات گرفته شده اعلام کند. در عین حال بحث تسلیحات به دلیل آنکه در میزان گسترده ای و به نوعی در میان کشورهای جهان سوم و کشورهای مستعمره همانند کشورهای حاشیه خلیج فارس اتفاق می افتد با این وصف است که چنین کشورهایی اربابان خود را تنها به این قیمت ها می توانند ببینند، به عبارت دیگر این کشورها تنها با این وسیله که میلیاردها دلار تسلیحات نظامی بی مصرف خریداری کنند، می توانند در سال یک بار با کامرون دیدار کنند و این یک سنت استعماری قدیمی است.
در این میان باید اضافه کرد که این بازار تقسیم بندی شده است. به عنوان مثال کشور فرانسه هیچ گاه چنین قراردادهایی را در این حوزه نداشته است و بیشتر قراردادهای تسلیحاتی در حوزه کشورهای شمال افریقا دارد.همچنین فرانسه امروزه بازار بسیار کوچکی در میان عرب ها دارد و خرید و فروش هایی صورت می گیرد، اماهیچ گاه این معاملات به میزان کشور انگلیس نبوده و در مقایسه ای دیگر قراردادهای کشور انگلستان به هیچ وجه در ابعاد معاملات کشورهای عربی با امریکا نیست. در نتیجه می توان گفتدر این قراردادها نیز سلسه مراتبی وجود دارد.
توازن منطقه علیه اسرائیل
در چارچوب بازدارندگی هسته ای نیروی هیچ کدام از کشورهای عربی همپای رژیم صهیونیستی نیست و اگر هزاران میلیارد دلار سلاح دیگر هم خریداری کنند بازهم قابل مقایسه با اسرائیل نخواهند بود. چراکه رژیم صهیونیستی قدرت جهانی هسته ای است که هیچ قدرت دیگری توان ایستادگی در مقابل آن را ندارد. به دلیل آنکه از بازدارندگی کامل برخوردار است و از کشورهای عربی هیچ گونه واهمه ای ندارد. ضمن آنکه تلسیحاتی که به این کشورهای عربی فروخته می شود بیشتر از جنبه لوکس دارد و در اصطلاح به آنها سلاح های تاکتیکی گفته می شود و نه استراتژیکی. در حالیکه سلاح های استراتژیک از جمله موشک، سلاح های دوربرد همانند سیستم های پدافند ضد موشکی و ضد هوایی پیشرفته و زیردریایی های خاص است که معمولا در این قراردادها با شیوخ عرب وجود ندارد.
اما از سوی دیگر فرضیه ای که کشورهای غربی کشورهای عرب خلیج فارس را علیه ایران تجهیز می کنند، صحیح است. این کشورها چنین تسلیحاتی را به عرب ها می فروشند تا به آنها یاد آوری کنند:
- از حمایت ما نا امید نباشید و از سرسپردگی که از ما دارید رو نگردانید
- از این فروش درامدهای بالایی دارند
- به واسطه نکته اول به سمت هسته ای شدن پیش نروید، یعنی به دنبال خودکفایی امنیتی خود نباشید
در حقیقت آنها از این طریق بیشتر خیال خود را راحت می کنند که اعراب سرگرم این تجهیزات خواهند شد و به دنبال مسائلی نخواهند رفت که موجب ناخشنودی غربی ها را فراهم آورند./14
نظر شما :