سیاه پوست ها کدام رئیس جمهور را دوست دارند؟

۱۰ آبان ۱۳۹۱ | ۱۴:۲۸ کد : ۱۹۰۸۵۴۸ سرخط اخبار

اقتصاد ایرانی: صف مشتاقان تماشای سخنرانی میشل اوباما در دانشگاه مرکزی کارولینای شمالی، یکی از 11 کالجی که به طور تاریخی به سیاهان تعلق دارد، تا یک مایلی پیاده روهای دارهم (Durham) و اطراف محوطه دانشگاه کشیده شده بود. شیرلی هورتون (Shirley Horton)، زنی سیاه پوست و ریزاندام که اهل "دارهم" است، مشغول صحبت با یکی از دوستانش بود که از ساعت 5 صبح آنجا منتظر بود – بیشتر از 9 ساعت پیش از اینکه به صحنه آمدن میشل اوباما با تشویق های پرشور و کرکننده همراه شود.

خانم هوستون در سال 2008 به آقای اوباما رای داد و به رغم مشکلات اقتصادی آمریکا، باز هم این کار را تکرار خواهد کرد. او می‏گوید: "موضوع این است هنگامی که اوباما کار خود را آغاز کرد، مجبور بود که اشتباهات دیگران را سامان ببخشد. و هر زمان که او چیزی گفت، دسته دیگر (جمهوری خواهان) سرکوبش کردند. او تاکنون بسیار خوب عمل کرده و من او را می‏ستایم... ببینید، شما نمی‏توانید در چهار سال معجزه کنید، پس به جای اینکه دایم سرکوبش کنید، به او یک فرصت بدهید."

خانم اوباما باعث شد تا ظرفیت دانشگاه مرکزی کارولینای شمالی و همنیطور در بعد از ظهر دیگری ظرفیت کالجی در گرینویل در کارولینای شمالی تکمیل شود. بدون تردید رای دهندگان آمریکایی عاشق رئیس جمهور هستند (هرچند آن ها احتمالا همسر رئیس جمهور را بیشتر دوست دارند). اما روابط میان آن ها همواره بدون اشکال نبوده است. اگر آقای اوباما در میان روسای جمهور آمریکا بی مانند است، پیشینه او باعث شده تا در میان آمریکایی های سیاه پوست هم یک جدا افتاده به نظر بیاید. او نه از یک خانواده که سابقه بردگی دارند بلکه از یک پدر آفریقا مهاجر و مادری سفید پوست آمده است. مادرش او را در هاوایی (جایی که تنها 2 درصد سیاه پوست داشته) و اندونزی بزرگ کرده است. در سال 2007، هیلاری کلینتون نسبت به اوباما در میان سیاهپوستان از محبوبیت بیشتری برخوردار بود. بسیاری از نخستین حامیان باراک اوباما، سفید پوست و یهودی بودند، و در واقع او همواره با این انتقاد مواجه بوده که ابتدا به عنوان نامزد و سپس به عنوان رئیس جمهور، خیلی از جامعه سیاهان کناره گرفته است. تنها پس از شکست از خانم کلینتون در آیووا (Iowa) ، که کمتر از 3 درصد سیاهپوست دارد، بود که اوباما شروع به جذب تعداد بسیاری از حامیان سیاهپوست کرد.

اوباما، به عنوان رئیس جمهور، اغلب از نژادش برای به چالش کشیدن سیاهان استفاده کرده آن هم به شیوه ای که سیاستمداران سفیدپوست امکانش را ندارند. پاییز گذشته او به کمیته نمایندگان سیاهپوست کنگره گفت که گله و شکایت کردن را کنار بگذارند. سه سال قبل تر، اوباما در سخنرانی روز پدر در یک کلیسای سیاهپوستان در شیکاگو به پدران سیاهپوست گفت که آن ها باید "درک کنند که آنچه از آن ها یک مرد می‏سازد، نه توانایی داشتن بچه بلکه شجاعت بزرگ کردن آن است." دو هفته بعد، جس جکسون، یک فعال حقوق سیاهان که در سال 1984 تلاش ناکامی را برای رئیس جمهور شدن انجام داد، به شدت از شیوه سخن گفتن اوباما با سیاهان انتقاد کرد. (البته او به سرعت عذر خواهی کرد.)

آقای جکسون تنها لیبرال سیاهپوست تاثیرگذار نبود که از بابت از رئیس جمهور گله مند بود. تویس اسمایلی (Tavis Smiley)، یک مجری تلویزیونی، از اوباما به خاطر عدم حضور در کنفرانس اتحادیه سیاهان او در سال 2008 انتقاد کرد. کورنل وست (Cornel West)، نویسنده و استاد دانشگاه، اوباما را عروسک خیمه شب بازی الیگارشی وال استریت و شرکت های ثروتمند نامید. به راحتی می‏توان به میزان نگرانی در مورد از دست دادن تاثیرگذاری بابت اینگونه انتقادات پی برد. در واقع، تاثیر غیرمستقیم این رخدادها این است که در نهایت به این باور که سیاهان "رهبر" منتخت خود را دارند که نگرش های سیاسی سیاهان آمریکایی را برای سفیدپوستان شرح می‏دهد، پایان داد. با این همه اگرچه جس جکسون، اسمایلی و وست شاید فکر کنند که اوباما گزینه مناسبی برای ریاست جمهوری نبود اما 95 درصد رای دهندگان سیاه پوست آمریکایی نظر دیگری دارند.

با این وجود هنوز، فشار جامعه سیاهان به طور کامل برطرف نشده که دلیل خوبی نیز برای آن وجود دارد. رکود اقتصادی به شدت به سیاهان آمریکایی ضربه زده است. مطالعه مرکز تحقیقات پیو (Pew) نشان داد که در سال 2009 ثروت میانه خانوارهای سفید پوست 20 برابر سیاهان بوده است، که این بیشترین فاصله از زمانی محسوب می‏شود که دولت فدرال در سال 1984 شروع به جمع آوری داده های مربوط به ثروت بر اساس نژاد  کرد. ثروت میانه خانوارهای سیاهپوست طی چهار سال اخیر 53 درصد کاهش یافته در حالی که میزان کاهش آن برای خانوارهای سفیدپوست تنها 16 درصد بوده است. در آگوست 2012، نرخ بیکاری سیاهان 14.1 درصد بود که از اوج 16.7 درصدی در آگوست 2011 کمتر بود اما بازهم رقمی بسیار بیشتر از نرخ بیکاری 8.1 درصد برای کل کشور محسوب می‏شود.

در ماه آگوست سال 2011، کمیته نمایندگان سیاهپوست کنگره نشست هایی  را در آتلانتا، کلولند (Clevland)، دترویت، لوس آنجلس و میامی برگزار کرد. آن ها به آقای اوباما هشدار دادند که تلاش بیشتری را برای حل معضل بیکاری سیاهان به کار ببندد. جان کانیرز (John Conyers)، دموکراتی که بیش از ار سیاهپوست دیگری در کنگره حضور داشته، خواستار تظاهرات در مقابل کاخ سفید شد و گفت: "ما می‏خواهیم (آقای اوباما) در کنار ما قرار بگیرد و نه اینکه تماشا کند و صبر کند ... ما در حال رنج کشیدن هستیم." شاید نرخ بالای بیکاری در میان سیاهان و این احساس که باراک اوباما نسبت به آن بی تفاوت است باعث شود که برخی از رای دهندگان سیاهپوست روز ششم نوامبر (روز انتخابات ریاست جمهوری) را در خانه بگذارنند.

میزان مشارکت رای دهندگان سیاه پوست در سال 2008 از هر انتخابات دیگری بیشتر بود که نتیجه روند رو به افزایش آن ها طی دو دهه پیش از آن محسوب می‏شد. در سال 2010، مشارکت در میان اقلیت ها و جوانان کم بود و در مقابل سفید پوستان، محافظه کاران و بازنشستگان حضور فعالتری در انتخابات داشتند. اما بعید است که چنین اتفاقی در انتخابات ریاس جمهوری نیز تکرار شود. رای تیشیرا (Ruy Teixeira)، کارشناس سیاسی موسسه چپگرای امریکن پروگرس (American Progress)، پیش بینی می‏کند که در انتخابات پیش رو مشارکت اقلیت ها و جوانان افزایش و مشارکت سفید پوستان طبقه کارگر کاهش یابد. در صورتی که سهم رای دهندگان اقلیت افزایش یابد و اوباما همچنان محبوبیت خود در میان آن ها را حفظ کند، آن وقت حتی اگر سه پنجم رای دهندگان سفید پوست نیز علیه او رای دهند، بازهم اوباما پیروز خواهد شد.
 


نظر شما :