آثار تحریم‌ها بر توده مردم یادآوری شود

۰۴ مهر ۱۳۹۱ | ۱۵:۰۰ کد : ۱۹۰۷۲۳۸ سرخط اخبار

آرمان- مهدی بازرگانی: آخرین سفر احمدی نژاد به آمریکا، هشتمین سفر او به نیویورک است. علاوه بر 7 مورد سخنرانی در مجمع عمومی، یک مورد از حضور او در نیویورک برای شرکت در اجلاس انرژی اتمی بوده است. کارنامه ای بدون غیبت و با انعکاس وسیع در رسانه ها. برای پوشش رسانه ای این سفر سایتی نیز تدارک دیده شده است. این سایت با توجه دادن به اینکه رئیس جمهوری در این سفر جایگاه ریاست سازمان غیرمتعهدها را نیز برعهده دارد از اهمیت هشتمین حضور دکتر محمود احمدی نژاد خبر داده است. آن طور که گفته شده مواضع احمدی نژاد در سازمان ملل با مطالبات بشریت در جهان منطبق است. در بخشی از سایت، از تمامی علاقه مندان دعوت شده است تا هرآنچه را که معتقدند مطرح کردن آن از تریبون سازمان ملل از سوی احمدی نژاد مفید است، در این سایت به ثبت برسانند. فرای این موضوع اما سوالی وجود دارد. حضور رئیس جمهور یک کشور در چنین تریبونی و سخنرانی در آن جایگاه باید چه ویژگی هایی داشته باشد؟ روسای دیگر کشورها از این تریبون چگونه استفاده می کنند و سخنرانی رئیس جمهور ایران چگونه می تواند، موثرتر باشد. این محورهای گفت و گوی ما با دکتر داوود هرمیداس باوند بود. دکتر باوند در سال ۱۳۵۴ به استخدام وزارت خارجه درآمد و از ۱۹۶۸ تا ۱۹۸۲ یعنی حدود 14 سال در سازمان ملل فعالیت کرده است. علاوه بر این او یک سال ریاست کمیته حقوق مجمع عمومی سازمان ملل را برعهده داشته و کنوانسیون سوم حقوق دریاها با موضوع «دریاهای بسته و نیمه بسته» از جانب او در کمیسیون حقوقی مجمع عمومی سال ۱۹۷۶ مطرح شد و به تصویب رسید. باوند دکترای روابط بین الملل خود را از دانشگاه امریکن در واشنگتن دی سی در سال ۱۹۶۳ اخذ کرده است.

رئیس جمهور تاکنون 7 سخنرانی در مجمع عمومی داشته اند و اکنون در نیویورک هستند تا آخرین سخنرانی خود را نیز انجام دهند. گفته اند که برای نوشتن متن این سخنرانی، 3 ماه مشورت و ۱۲بار ویرایش انجام شده است، سخنرانی های احمدی نژاد همیشه با انعکاس های وسیع در رسانه های خارجی روبه رو بوده است. در عرف معمول در روابط بین الملل، از تریبون مجمع عمومی به چه شکلی و برای چه اهدافی استفاده می شود؟

در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، معمولا برنامه هایی که باید در دستور کار این اجلاس جدید قرار بگیرد در عرصه های امنیتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و حقوق بشر تنظیم می شود. معمولا روسای کشورها یا وزرای خارجه، اگر نظر مثبت یا ایراد و انتقادی دارند و همچنین موضع کشورشان را راجع به موضوعاتی که در دستور کار اجلاس جدید قرار گرفته بیان می کنند. گاهی فراتر از این پیشنهاد جدیدی ممکن است داشته باشند. مثلا سیدمحمد خاتمی گفت و گوی تمدن ها را مطرح کرد. اما به طور کلی روال بر این است که درباره آن چیزی که در دستور کار اجلاس قرار گرفته نظرات کشور خود را اعلام می کنند. این رویه ای است که انجام می گیرد و معمولا هم با دید کارشناسی مسائل را مورد ارزیابی قرار می دهند. اگر از مسائل کشور خودشان یا گروه خاصی صحبت می کنند از زاویه منافع ملی است که به آن بحث ورود می کنند. ولی درباره احمدی نژاد و مطالبی که تا کنون مطرح کرد باید گفت برخی از این موضوعات قبلا مطرح شده بود. مثل موضوع هولوکاست که این مساله را حقوقدانان و روشنفکران عرب در دهه های 50 و 60 مطرح و بارها درباره آن مقاله نوشتند و آن را رها کرده بودند.

یعنی این طرح قبلا مطرح شده بود؟

با طرح مجدد آن، موضوع فراموش شده ای را دوباره احیا کرد. یا در اجلاس اخیر اشاره کرد که راجع به 11 سپتامبر باید کمیته ای تشکیل دهیم تا بررسی کنیم عامل اصلی که بوده است. یعنی احتمالا از این نظر القاعده مورد تردید است و ممکن است عوامل دیگری پشت پرده باشند. این موضوع با واکنش آمریکا و کشورهای غربی مواجه شد.

خبرگزاری فرانسه پیش بینی کرده که احمدی نژاد در این سخنرانی پیرامون «بی عدالتی در نظم جهانی» سخنرانی می کند. چه مسائلی بهتر است در این سخنرانی مطرح شود؟

گاهی پیشنهاد جدیدی، می تواند رهگشای مشکلات روز ما باشد. در عرصه تکنولوژی هسته ای یا موضوع تحریم هایی که انجام گرفته که موضوعات خیلی مهمی است و می شود روی آن تمرکز کرد. تمرکز روی تحریم های یکجانبه مضاعف که آثارش متوجه مردم می شود، سابقه ای داشته است. در اواخر قرن 18 به وسیله بنیامین فرانکلین و فردریک کبیر بیانیه ای صادر شده است که در آنجا تاکید کرده اند که تحریم های اقتصادی چون آثار ویژه اش متوجه عامه مردم می شود، کشورها از چنین اقدامی پرهیز کنند. به هرحال بنیامین فرانکلین چون آمریکایی بوده است و فردریک کبیر هم جایگاه ویژه ای داشته است، این سابقه را می شود به یاد آورد. اگر آثار این تحریم ها بر توده مردم یادآوری شود، تاثیرگذار خواهد بود. به خصوص اینکه اکنون بحث نسل جدید حقوق بشر، مطرح شده است که تحت عنوان حقوق بشر توسعه از آن یاد می شود. نسل اول حقوق بشر که اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق حقوق مدنی و سیاسی است. نسل دوم که میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و نسل سوم که به مساله حقوق توسعه پایدار اشاره دارد. این موضوع ناظر می شود به مساله توسعه با در نظر گرفتن محیط زیست و منافع نسل های آینده. این رویکرد به طور قطع در موضوع تحریم صادق است. در این نشست روال بر این است که یا از سوی مقامات کشورها راهکارهای نوینی پیشنهاد می شود یا درباره آنچه در دستورکار کمیسیون های مربوطه است اظهار نظر می کنند. بنابراین این تریبون فرصتی است برای کشورها تا نظری را در جهت حل مسائل و مشکلاتشان مطرح کنند. همه می دانیم که عدالت به طورکلی، موضوعی است که از قدیم تمام پیامبران درباره آن صحبت کرده اند. در خود منشور هم در بند 2 ماده 1 ناظر به این اهداف است و همچنین فصل 6 درباره حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی براساس حقوق بین الملل و عدالت است. ولی در فصل 7 که صحبت از اجراست، هیچ صحبتی از عدالت نیست، چون مصلحت سیاسی اولویت دارد.

در اواخر دوره هشت ساله با توجه به مطرح کردن پیشنهاد گفت و گوی تمدن ها و جایگاه بین المللی ای پیدا کرده بودیم، شما این جایگاه بین المللی را درباره رئیس جمهور چگونه ارزیابی می کنید؟

بازتاب رسانه ای از جمله ویژگی های ادبیات دیپلماتیک احمدی نژاد در سفرهایی که برای سخنرانی در مجمع عمومی در نیویورک داشته اند بوده است. البته در همین موضوع سخنرانی هایی بوده است که در در مجمع عمومی انجام شده و در کارنامه تعاملات بین المللی یادآوری شده است. مثلا وزیر خارجه کانادا آمد و پیشنهاد نیروهای پاسداری صلح را مطرح کرد. این مکانیزمی بود که بعدا جا افتاد و بسیار مورد توجه قرار گرفت. یا نماینده مالت که موضوع «میراث مشترک بشری» را در رابطه با استفاده صلح جویانه از منابع بستر دریاهای آزاد و بعد هم درباره استفاده صلح جویانه از فضای ماورای جو و اجرام سماوی مطرح کرد. ببینید این پیشنهاد در تاریخ حقوق جا افتاد و امروز در عرصه های مختلف استفاده می شود. نمونه دیگر پیشنهاد منطقه انحصاری اقتصادی توسط نماینده کنیا بود که مورد پذیرش قرار گرفت. بنابراین در این نشست پیشنهادهایی مطرح می کنند که پایدار بماند. معمولا این پیشنهادها یا در جهت منافع ملی بوده است یا در جهت اعتبار و حیثیت آن کشور بوده است. فرض کنید مالت کشور کوچکی است و شاید از نظر منافع ملی این پیشنهاد را مطرح نکرده باشد، اما اعلام این موضوع بی تردید اعتبار و حیثیتی برای این جزیره کوچک بوجود آورده است.

اما احمدی نژاد در این سفرها موفق بوده و حداقل از این منظر نقدی بر او وارد نیست.

اگر ما بگوییم که در دنیای امروز عدالت نیست، البته این یک واقعیت است. اگرچه نسبی است و به شرایط بستگی دارد. شورای امنیت تصمیماتش بر اساس مصلحت سیاسی است و نه عدالت. وقتی که عراق به ایران تجاوز کرد، ... شورای امنیت هیچ وقت در قطعنامه های صادره اش اشاره ای به تجاوز یا آغاز جنگ نکرد. بنابراین حتی در آن تاریخ که یک کشور متجاوزی دست به این اقدام علیه ایران زد، مجمع عمومی با اکثریت قاطعش، .... کاندیدای عراق را به عنوان رئیس مجمع عمومی انتخاب کرد. وریاض الغیصی، عضو دیگرش را به عنوان عضو کمیسیون حقوق بین الملل انتخاب کرد. در صورتی که مسئولیت منشور در درجه اول برخورد جدی و سرکوبی متجاوز است. بنابراین می خواهم بگویم که واقعیت ساختار نظام بین المللی این گونه است. براساس این آگاهی بایدخط و مشی انتخاب کرد تا مصالح و منافع کشورش را پیگیری کند. یا اینکه پیشنهاد جدیدی بدهد تا هم برای کشور خودش و هم برای کشورهای دیگر قابل استفاده باشد. من معتقدم که انتقاد کردن درست است و باید باشد؛ اما به موازات انتقاد، باید راه حل منطقه ای ارائه کرد. وگرنه مبانی انتقاد آنقدر زیاد است که هر کس می تواند روی این نارسایی ها و نابسامانی ها انگشت بگذارد. مهم اینجا این است که راه حل چیست و این راهکار در درجه اول در رابطه با منافع خود آن کشور چگونه عمل می کند.

آنچه آقای احمدی نژاد هم از ابتدا مطرح کرده بودند، این بود که «دیپلماسی تهاجمی» دربرنامه ماست.

بله دقیقا همینطور هم بوده است. دیپلماسی تهاجمی اتخاذ کردند و نگاه به شرق را نیز مطرح کردند، ولی دیپلماسی تهاجمی باید فرایند لازمه را داشته باشد. ببینید استراتژی تهاجمی به شکل مقطعی کارساز است، ولی اگر این می خواهد به صورت طولانی باشد و در تحولات جهانی به شکل پی در پی انجام بگیرد، منفعت لازم از آن حاصل نمی شود. بنابراین گاهی در مقطعی پیش می آید که منافع کشورهای سلطه گر، همسویی پیدا می کند با منافع کشورهایی که با آن کشور در تعارض است. اینها البته فرصت است. دیپلماسی تهاجمی این است که فرصت ها را تشخیص بدهید و بعد بهره برداری بین المللی کنید.

یعنی به دیپلماسی تهاجمی می توان به عنوان یک موضوع جاری همیشگی نگاه کرد؟

دیپلماسی تهاجمی یک موضوع مقطعی است و اگربخواهید برای مدت هشت سال استراتژی تهاجمی داشته باشید و تحولاتی که با آن مواجه می شوید را نتوانید مورد بهره برداری قرار دهید، این نمی توان نتیجه مثبتی داشته باشد. استراتژی تهاجمی و نگاه به شرق در صورتی باید پیگیری شود که نتیجه مثبتی برای جامعه به ارمغان بیاورد. آن وقت است که همه بر استراتژی تهاجمی صحه می گذارند.استراتژی نگاه به شرق هم باید حساب شده باشد. همین کشورها در قطعنامه شورای امنیت و شورای حکام علیه ما رای دادند. هند که از ابتدا خط ومشی خودش را از نگاه به شرق جدا کرده است. روسیه و چین هم استفاده اقتصادی و تجاری می کنند، ولی در تصمیم گیری های نهایی استفاده ابزاری علیه ما می کنند و در قطعنامه شورای امنیت علیه ما رای می دهند. در قطعنامه شورای امنیت در چهار قطعنامه بخصوص در قطعنامه سوم و چهارم که سنگین است، علیه ما رای دادند. در همین شورای حکام هم اخیرا رای چین و روسیه علیه ما بود. بنابر این نگاه به شرق و دیپلماسی تهاجمی هم آنچنان که انتظار می رفت، نتایج مورد نظر را کامل تحصیل نکرد.


نظر شما :