ناتوانی اروپا در همراهی با امریکا
واشنگتن خاورمیانه سه قطبی را می پذیرد؟
دیپلماسی ایرانی: هنگامی که «انقلاب یاسمن» در تونس به بحران سوریه رسید و درگیری های این کشور به صورت عیان به خارج از مرزهای آن رسید، تلاش های بین المللی و دیپلماتیک برای رسیدن به سرعت تحولات جاری در جهان عرب سرعت بیشتری به خود گرفت. در حال حاضر بیشتر تحولات خاورمیانه را مصر و سوریه به خود اختصاص داده اند به گونه ای که این دو کشور به قطب روند اوضاع جاری در منطقه تبدیل شده اند. برای همین گزارش های دیپلماتیکی که در این زمینه به پایتخت لبنان می رسند را بررسی می کنیم.
در این گزارش های دیپلماتیک به نگاه کاخ سفید به آینده مصر و سوریه از زاویه نقش ارتش های این کشورها اشاره شده است. به ویژه از این زاویه که ارتباط ارتش های مصر و سوریه پس از جنگ اکتبر 1973 و «قربانیان مشترکی» که دادند، گسترش یافت و این دو به یکدیگر بسیار نزدیک شدند.
در این گزارش ها همچنین به وتوهای مکرر روسیه و چین به نفع نظام سوریه در شورای امنیت نیز اشاره شده و آمده است: «این وتوها فقط برای حمایت از سوریه داده نشدند، بلکه آنها می خواستند به واشنگتن و هم پیمانانش نیز بفمانند که دیگر فقط آنها نیستند که درباره امور دنیا تصمیم می گیرند و دوران نظام های تک قطبی در جهان پایان یافته است.»
در این گزارش همچنین به تغییراتی که در کشورهای اروپایی پیش آْمدند و بر تصمیم گیری های جهانی اثر گذاشتند نیز اشاره شده است. سقوط سیلویو برلوسکونی در ایتالیا و نیکولا سارکوزی در فرانسه، همچنین پیروزی چپ افراطی در یونان که بر بسیاری از تصمیم گیری های دورن اتحادیه اروپا اثر گذاشت و علاوه بر آن وجود نشانه هایی از بازگشت گرهارد شرودر، رئیس حزب دموکرات مسیحی آلمان که احتمالا به زودی جای آنگلا مرکل، صدراعظم فعلی آلمان خواهد نشست. تمامی این رهبران جدید در جبهه مخالفت با دشمنی با روسیه و چین در عرصه بین المللی قرار دارند و در مقابل هم با الحاق کامل به سیاست های امریکا و پیروی از آن نیز مخالفند.
نتیجه تغییراتی که در اروپا حاصل شد سبب شده است تا صدای آن دسته از افرادی که خواستار عقب نشینی نیروهای نظامی اروپایی از افغانستان شده اند، بالا رود، چرا که معتقدند هزینه های مالی هنگفتی را بر خزانه اروپا تحمیل کرده بدون آن که تا کنون نتایج ملموسی در پی داشته باشد، همه اینها باعث شده است تا اوضاع به نفع ایالات متحده امریکا و سیاست های آن پیش نرود.
در این گزارش همچنین درباره وضعیت امریکا و تضعیف روز افزون جایگاه آن در منطقه آمده است:
- ایالات متحده امریکا به دلیل سیاست های یک جانبه گرایانه به تنها کشور در عرصه بین المللی و منطقه ای تبدیل شده است که در معرض اتهام های گوناگون قرار دارد و نفرت از آن روز به روز در حال افزایش است. به خصوص این که در حال حاضر در مجامع گوناگون این گونه برداشت می شود که امریکا خود به طور یک جانبه تصمیم می گیرد و اراده خود را بر کشورهای دوست و دشمن تحمیل می کند. این مساله سبب شده است تا امریکا به سمت نوعی از انزوای بین المللی پیش رود.
- سیاستی که امریکا در حال حاضر پیش گرفته است باعث خواهد شد تا وارد یک تونل بسته ای شود که نتواند بیشتر از آن چه تصور می کند در جامعه جهانی نقش آفرینی کند. نتیجه این اتفاق بیش از همه به نزدیکی چین و روسیه به یکدیگر و به همراه آنها منظومه «پریکس» و کشورهای متمایل به آنها در جامعه جهانی باز می گردد.
- ناتوانی اروپا در کمک رساندن به ایالات متحده امریکا در پی بحران های اقتصادی، مالی و اجتماعی سنگینی که قاره اروپا متحمل آن شده است از دیگر عواملی است که باعث خواهد شد جایگاه امریکا در بعد سیاست بین المللی تضعیف شود.
در این گزارش همچنین به کارهایی که فرماندهان نظامی امریکا مرتکب شدند و باعث شدند تا مصالح امریکا در دنیا در معرض تهدید قرار بگیرند که البته منشا آنها منطقه خاورمیانه است نیز اشاره شده و آمده است:
- وجود حجم گسترده ای از نیروهای نظامی امریکایی در کشورهای متعدد از جمله کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس مشکلات بسیاری را برای ایالات متحده به وجود آورده است.
- نیاز استراتژیک امریکا به نفت و گاز خاورمیانه که یا کشف شده اند و یا در حال اکتشاف هستند باعث شده است تا امریکا به هوای آنها حضور نظامی خود را در منطقه تقویت کند و هزینه های مضاعفی را بپذیرد. در حال حاضر نیز به منطقه اقتصادی مشترک میان لبنان، سوریه، اسرائیل و قبرص چشم دوخته که پیش بینی می شود مشکلات تازه ای را رقم بزند و باز هم به مصالح امریکا در منطقه ضربه وارد کند.
این گزارش همچنین تاکید می کند که ستاد نیروهای مسلح امریکا به تازگی گزارشی را به کاخ سفید فرستاده که در آن بر لزوم تمرکز تلاش های استراتژیک ایالات متحده امریکا و گسترش دامنه فعالیت های آن تاکید شده و یادآور شده است که باید به نقش ارتش های مصر و سوریه برای رویارویی با حرکت های افراطی در منطقه بیش از پیش توجه شود. در این گزارش تاکید شده است که تحولات جاری در منطقه سبب شده تا کشورهای هم پیمان با امریکا به اردن، مغرب و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس محدود شود در حالی که نیازهای اقتصادی و مصالح امنیتی امریکا ایجاب می کند که فعالیت هایی فراتر از این داشته باشد.
در بخش دیگری از این گزارش همچنین آمده است: امریکا باید در سیاست های خود تجدید نظر کند چرا که با اتخاذ همین سیاست فعلی است که جریان های افراطی و تندرو در کشورهای مصر، سوریه، لیبی و تونس توانستند از فرصت استفاده کرده و نیات خود را پیش ببرند. این وضعیت در حال حاضر سر در گمی شدیدی را نزد عقلا در امریکا به وجود آورده و سبب شده است تا آنها از سرعت تحولات جاری در خاورمیانه به خصوص در مصر و سوریه که اوضاع به صورت جادویی تغییر می کنند، عقب بماند.
در این گزارش تاکید شده است که پس از انتخاب مجدد ولادیمیر پوتین به سمت ریاست جمهوری روسیه، واشنگتن به طور هم زمان تماس های منظمی را با مسکو و پکن برقرار کرده تا شاید بتواند از ظرفیت آنها برای فشار بر ارتش سوریه و مصر برای مبارزه با جریان های افراطی کمک بگیرد. امریکا به شدت از آینده وضعیت سوریه نگران است و دائما کابوس وضعیتی شبیه وضعیت عراق را می بیند. امریکا به این نتیجه رسیده است که در وضعیت فعلی چاره ای ندارد جز این که یک وضعیت سه قطبی را در خاورمیانه بپذیرد و قبول کند که به طور تک قطبی نمی تواند اوضاع را در خاورمیانه تحت کنترل داشته باشد، یک قطب شامل روسیه و چین می شود که تلاش دارند موازنه ای میان نفوذ خود در مقابل امریکا و هم پیمانان غربی شان به عنوان قطب دوم قدرت در منطقه به وجود آورند و قطب سوم ایران و سوریه هستند به شرطی که دومی به وضعیتی حداقل شبیه وضعیت مصر برسد. قطبی که در کنار مصر آسودگی بیشتری را برای امریکایی ها برای عبور از وضعیت فعلی به وجود می آورد.
این گزارش همچنین تاکید می کند، نشست های متعددی به دور از چشم رسانه ها در سازمان ملل و در چارچوب پیمان ناتو میان واشنگتن و هم پیمانانش با مسکو و پکن برگزار می شود تا به چارچوبی قابل اتکا در خاورمیانه برسند. چارچوبی که هم از شدت هزینه های امریکا در خاورمیانه بکاهد و هم این که ثباتی در خور توجه به ارمغان آورد.
منبع: السفیر/ ترجمه: تحریریه دیپلماسی ایرانی
نظر شما :