اجلاس غیرمتعهدها و سیاست ایران

۳۱ مرداد ۱۳۹۱ | ۱۵:۵۸ کد : ۱۹۰۵۷۴۷ سرخط اخبار

مهدی مطهرنیا*

آرمان : سیاست خارجی ایران با روی کار آمدن دولت نهم بر لزوم حضور فعالانه و تاکید بر گسترش روابط اقتصادی در لایه‏های گوناگون با کشورهای مختلف جهان تاکید داشت. زمانی که منوچهر متکی به عنوان وزیر امور خارجه معرفی شد این دکترین و تاکید بر خروج انفعالی ایران در حوزه سیاست خارجی به حضوری فعالانه مورد توجه واقع و محور اساسی حرکت‏های وزارت امور خارجه با تاکید بر گسترش روابط اقتصادی مشخص شد و آنچه امروز در کارنامه وزارت خارجه کشورمان در دوران دولت نهم و دهم دیده می‏شود باید با این معیارها سنجیده شود. داده‏های اجمالی موجود بیانگر این است که حصول به چنین رویکردی با موفقیت صددرصد روبه رو نبوده است. این در حالی است که به موازات چنین رویکردی شاهد اعمال فشار بیشتر طرف‏های غربی به رهبری آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران در چند سال اخیر بوده‏ایم، به گونه‏ای که انزوای دیپلماتیک ایران در دستور کار قرار گرفته است. این دو معنا موجب شده است که در آستانه اجلاس شانزدهم غیرمتعهدها در تهران نگرانی‏هایی جدی در لایه‏های گوناگون نسبت به موفقیت این اجلاس در تهران مورد توجه قرار بگیرد و این پرسش مطرح ‏شود که با وجود آنچه در مکه و در جریان کنفرانس کشورهای اسلامی گذشت، می‏توان امیدی داشت که اجلاس تهران با موفقیت برگزار شود و کشورهای منطقه‏ای مسلمان سمت و سوی جدی در ارتباط با موضع ایران داشته باشند. در پاسخ به این سوال باید گفت که در اجلاس مکه شکافی جدی میان کشورهای اسلامی دیده ‏شد، ایران در این نشست صراحتا با تعلیق عضویت سوریه در اجلاس مخالفت کرد ولی علی رغم آن در بیانیه نهایی تعلیق عضویت سوریه به تصویب می‏رسد و کشورهایی چون ایران و لبنان در این زمینه در اقلیت قرار می‏گیرند. بنابراین باید بگوییم که وجود چنین شکافی در میان کشورهای اسلامی پیامد و پژواک خود را در اجلاس شانزدهم عدم تعهد در تهران به جای خواهد گذاشت، این در حالی است که ایران می‏تواند از این اجلاس به عنوان یک فرصت در راستای ایجاد یک رویکرد دقیق در غیرمتعهدها استفاده کند. از این رو چالش‏های موجود مانند چالش فوق می‏تواند تا حدودی کارکرد مثبت اجلاسیه شانزدهم را تحت تاثیر خود قرار دهد. برای تحلیل کلی مساله باید این اصل اساسی را بپذیریم که دستگاه دیپلماسی ایران یا هر کشور دیگری در حقیقت افزارمندی سیاسی است، به این معنا که ابزارهای مادی و غیرمادی سیاست را در عرصه منطقه‏ای و بین المللی در دست دارد، در حالی که تنظیم سیاست خارجی باعث می‏شود که این افزارها در مسیر خاصی قرار گیرند، لذا دستگاه دیپلماسی درحقیقت انعکاسی از سیاست خارجی درهر کشوری است. در کشور ما هم سیاست خارجی از ویژگی‏ها و منطق خاصی پیروی می‏کند که وزارت امور خارجه هم باید در مسیر آن منطق خاص و تعریف شده حرکت کند. پس باید گفت که دستگاه دیپلماسی پژواکی از سیاست گذاری خارجی در کشور ماست که بیرون از وزارت امور خارجه به تایید و تصویب می‏رسد. بنابراین باید توضیح داد که ایران باید سریعا به دکترین مشارکت فعال در داخل و دیپلماسی فعال در بیرون در عرصه سیاست خارجی روی آورد، چرا که ایران باید با تجمیع نیروی داخلی خود و براساس ایجاد وحدت ملی حاصل از این فرآیند، در عرصه سیاست خارجی بازیگری و کنشگری خود را فعال تر کند. اگر در صحنه داخلی مشارکت فعال وجود نداشته باشد، نمی‏توانید نوعی کنش سازنده را در بیرون از خود نشان دهید. از طرف دیگر این موضوع به این معناست که ایران در جغرافیایی قرار گرفته که به سادگی نمی‏تواند سکوت پیشه کند. به نظر می‏رسد ایران باید در جایی که منافع ملی ایرانیان و مسائل مربوط به رویکرد ارزشی و اصولی ناشی از انقلاب ایجاب می‏کند به موضع گیری‏های مدبرانه، رفتارهای معقولانه و کنش‏های پرنفوذتر بپردازد.

*  استاد دانشگاه


نظر شما :