بیست و دومین بخش از بخش از کتاب جدید هیکل درباره مبارک
قصه خرید میراژها را جلود هم تایید کرد
دیپلماسی ایرانی: محمد حسنین هیکل، روزنامه نگار مشهور مصری و جهان عرب به تازگی کتابی را با عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" به رشته تحریر در آورده است که در آن به زندگی سیاسی مبارک و چگونگی رسیدنش به قدرت، تداوم ریاست جمهوری اش تا تظاهرات میدان التحریر و سرنگونی او می پردازد. همان طور که از عنوان کتاب پیدا است، دوران حکومت مبارک و زمانه ای که باعث شد او به قدرت برسد و از تریبون های سخنرانی به ریاست جمهوری منصوب شود تا میدان التحریر که در حقیقت انقلابی علیه او را شکل داد، موضوع اصلی این کتاب است.
روزنامه الشروق مصر روزهای پنج شنبه و روزنامه السفیر لبنان روزهای دوشنبه هر هفته با هماهنگی هیکل هر بخش این کتاب را منتشر کرده اند. دیپلماسی ایرانی نیز در نظر دارد هر هفته در روزهای جمعه به طور مرتب همه بخش های این کتاب را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان قرار دهد. هیکل برای این کتاب خود ملاحظه و مقدمه ای نوشته است که ما نیز در دیپلماسی ایرانی عینا آنها را منتشر کردیم.
تا کنون بیست و یکمین بخش از این کتاب در اختیار خوانندگان قرار گرفته است که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند، اکنون بیست و دومین بخش از کتاب هیکل تحت عنوان "حسنی مبارک و زمانه اش..از تریبون تا میدان" در اختیارتان قرار می گیرد:
عجیب بعد از آن بود - می خواهم چیزی را در این جا اضافه کنم – جزئیات بیشتری را بعد از آن تلاش کردم بیابم، برای همین در سپتامبر 2008 وقتی که در پاریس بودم، تصادفی در سالن هتل پریستول با «عبدالسلام جلود» برخورد کردم، کسی که بعد از انقلاب لیبی در سپتامبر 1969 نخست وزیر شد (جلود در زمان خودش نفر دوم هیئت رهبری انقلاب بعد از «معمر قذافی» بود)، در سالن پریستول منتظر میهمانی بود که قرار بود نیم ساعت دیگر نزدش بیاید، از جلود دعوت کردم تا در باغ داخلی هتل بنشیند و گپی با هم بزنیم. جلود هم شروع به حرف زدن کرد، درباره آن قرارداد «میراژ» با فرانسه صحبت کرد و تاکید کرد که ارزشش 4 میلیارد دلار بود. ]موضوع میراژ همان موضوعی است که در بخش پیش یعنی در بخش بیست و یکم به طور مفصل دی میرانش، رئیس سازمان امنیت خارجی فرانسه در گفت وگو با هیکل به وی گفت. دی میرانش گفت که در خلال جنگ اکتبر لیبایی ها با همکاری مصری ها به ژنرال های مصری گذرنامه لیبایی دادند تا به پاریس بیایند و به عنوان خرید تسلیحاتی برای لیبی بیش از یک صد فروند جنگنده میراژ بخرند. دی میرانش به هیکل در این گفت وگو می گوید، آنها خیال می کردند که ما از طرحشان خبر نداریم در حالی که خوب می دانستیم آنها چه می کنند، برای همین از ترس این که مبادا این میراژها علیه اسرائیلی ها استفاده شود از فروش آنها به طرف لیبیایی خودداری کردیم.) سپس وارد جزئیات شد، از خوش شانسی این بخش از صحبت در برابر کسی انجام شد که شاهد من در آن گپ و گفت وگو بود و اصلا منتظرش بودم که بیاید، این شخص دکتر «غسان سلامه»، اندیشمند برجسته و وزیر اسبق فرهنگ لبنان بود که اکنون در دانشگاه پاریس درس می دهد. از او دعوت کردم که به همراه عبدالسلام جلود بنشیند، بعد از این که میهمانمان به ما اضافه شد، جلود پرسید: آیا به او اعتماد می کنی؟ اعتمادم به غسان سلامه را به او تاکید کردم، جلود هم حرفش را ادامه داد اما نمی توانم حرفی که از او شنیدم را این جا بیاورم. برای این که منبع دومی ندارم که آن چه او گفت را تایید کند. در مورد اصول میهن پرستانه همان طور که خیلی ها مرا می شناسند من اگر چیزی را خودم ندیده باشم درباره اش حرف نمی زنم. لازم است که حتما قبل از آن که منتشر شود درباره اش مطمئن شوم و از منبع دیگری تایید آن را بگیرم. ولی درباره آن چه من در سالن پریستول شنیدم ندیدم منبع دیگری که آن را تایید کند، به هر حال عبدالسلام جلود اگر خواست می تواند توضیح بیشتری درباره این موضوع بدهد!
در بخش بعدی به این موضوع می پردازیم که آیا واقعا همان طوری که عده ای می گفتند، مبارک می توانست هری ترومن مصر شود؟ همچنین به این موضوع می پردازیم که مبارک از سراج الدین خواست که وزیر شود تا با داخلی ها صلح کند.
ادامه دارد...
نظر شما :