افغانستان در آستانه بحران

۱۳ مرداد ۱۳۹۱ | ۱۷:۴۳ کد : ۱۹۰۵۰۴۰ باشگاه خوانندگان
با گذشت نزدیک به یازده سال از سقوط طالبان از قدرت و حضور نیروهای نظامی خارجی در افغانستان، این کشور به نوعی شاهد تجدید حیات طالبان و ادامه خشونت‌ها و اقدامات تروریستی است.
 افغانستان در آستانه بحران

دیپلماسی ایرانی:  با گذشت نزدیک به یازده سال از سقوط طالبان از قدرت و حضور نیروهای نظامی خارجی در افغانستان، این کشور به نوعی شاهد تجدید حیات طالبان و ادامه خشونت ها و اقدامات تروریستی است و تحولات آینده به نوعی دگرگون و مدیریت می گردد که در نهایت به ضرر مردم افغانستان تمام خواهد شد؛ طوریکه احتمال حضور طالبان در ساختار قدرت و حذف یا تضعیف جهادیون در افغانستان و غیره پس از 2014 قابل پیش بینی است. بر همین اساس حامد کرزی پیمان استراتژیک را برای افغانستان حیاتی تلقی کرده و به دنبال امضا توافقنامه امنیتی با آمریکا است. دولت افغانستان و سیاستمداران افغانی بر این باورند که افغانستان برای دستیابی به امنیت ملی و پایان کشتار و چندین دهه جنگ نیاز به این پیمان دارد و کرزی بر اساس این پیمان، همکاری های استراتژیک دو کشور را بر ضد هیچ کشور سومی نمی داند. اما واقعیت آنست که این پیمان نه تنها در کوتاه مدت نمی تواند موجب توقف جنگ و خشونت در افغانستان گردد، بلکه در طولانی مدت تبعات و پیامدهای اسفباری برای افغانستان، کشورهای آسیای مرکزی، پاکستان، ایران و حتی چین و روسیه به همراه خواهد داشت. چراکه نتیجه حضور نیروهای آمریکایی و ناتو در افغانستان که عملا از گروههای تروریستی حمایت می کنند، گسترش تروریسم در منطقه و ترویج افراط گرایی از پاکستان و افغانستان به کشورهای همسایه و چین و روسیه و افزایش ترانزیت و تولید مواد مخدر، قاچاق اسلحه و قاچاق انسان و مداخله در امور کشورها خواهد بود.

اینکه گفته می شود افغانستان در بحرانی بالقوه قرار دارد، سخن گزافی نیست؛ چراکه نوع تعارضات آمریکا و ناتو (به عنوان بازوی نظامی آن) با کشورهای منطقه، در حوزه مسائل منطقه خاورمیانه و بحران سوریه، حقوق بشر(اتهام به چین و ایران و پاکستان)، تروریسم و افراط گرایی و غیره باعث شده است تا کشورهای منطقه در افغانستان  با چالشهایی نظیر رویارویی با بازیگران رقیب و متخاصم مواجه شود.

 قدر مسلم آنکه ادامه حضور نظامی کشورهای خارجی در افغانستان همان گونه که در سالهای گذشته دارای دستاورد امنیتی منفی بوده، در سال های آینده نیز آثار سوء خود را در آینده امنیتی و اقتصادی افغانستان و پیامدها و تبعات منفی آن بر  کشورهای آسیای مرکزی، چین، روسیه، ایران و پاکستان بر جا خواهد گذاشت. در واقع این پیمان سر آغاز تثبیت جایگاه آمریکا در منطقه خواهد بود. با توجه به اینکه نیروهای خارجی حاضر در افغانستان در سال ۲۰۱۴ از این کشور خارج می شوند، انعقاد پیمان استراتژیک میان آمریکا و افغانستان منجر به تثبیت حضور نیروهای آمریکایی بعد از سال ۲۰۱۴ و به تبع آن تهدید منافع و امنیت ملی کشورهای منطقه خواهد شد. حضور پررنگ آمریکا در این منطقه نه تنها افغانستان را تحت سلطه خویش قرارخواهد داد، بلکه برای تحت فشار قرار دادن کشورهای همسایه افغانستان، به ویژه ایران و پاکستان در مرحله اول و کشورهای آسیای مرکزی در مرحله دوم و چین و روسیه در مرحله بعد از استراتژی ایجاد بحران و مدیریت آن بهره خواهد جست. تروریسم در منطقه به شکل دیگری ادامه خواهد یافت و مبارزه با تروریسم تنها به افغانستان و پاکستان ختم نخواهد شد، بلکه آسیای مرکزی و حتی مرزهای شرقی و جنوب شرقی ایران را فرا خواهد گرفت.همجنین اسلامگرایی افراطی چین و روسیه را آزار خواهد داد.

واقعیت آنست که زمان انفعالی عمل کردن کشورهای منطقه در افغانستان به سر رسیده است و نباید منتظر مدیریت تحولات افغانستان توسط آمریکا و ناتو  شد، بلکه بایستی کشورهای منطقه نقش مثبت خود را در استقرار ثبات پایدار در افغانستان، ایفا کنند و لازمه تحقق آن وجود همسویی و همکاری کشورهای منطقه ای با با یکدیگر، برگزاری نشست های منطقه ای و ایجاد مناسبات با افغانستان است. بطور یقین افغانستان با ثبات و امن، برای منطقه و جهان بسیار سودمند و افغانستان ناامن و بی ثبات و فرو رفته در بحران برای منطقه و جهان نیز نقطه تهدید کننده خواهد بود. ثبات پایدار به همان میزان که  برای خود این کشور مهم و حیاتی است، برای کشورهای همسایه و منطقه نیز تعیین کننده و حیاتی باشد. در نهایت اینکه تامین ثبات پایدار در افغانستان در سایه ایجاد مناسبات خوب و همسویی منطقه ای در گرو توانایی و درایت سیاست گران کشورها قرار دارد.

کلید واژه ها: افغانستان


نظر شما :