پانزدهمین یادداشت از سلسله نوشته‌های جدید سرکیس نعوم

اوباما سر ایران قول‌هایی داد ولی عمل نکرد

۳۰ تیر ۱۳۹۱ | ۱۹:۴۳ کد : ۱۹۰۴۳۹۹ اخبار اصلی
برخی می‌گویند این حمله را باید امریکا انجام دهد نه اسرائیل، چرا که اگر غیر از این باشد ایران می‌تواند جایگاه خود در جهان عرب و جهان اسلام را به عالی‌ترین جایگاه برساند.
اوباما سر ایران قول‌هایی داد ولی عمل نکرد

دیپلماسی ایرانی: در سال گذشته سایت دیپلماسی ایرانی یادداشت‌های سرکیس نعوم، روزنامه‌نگار و نویسنده مشهور و از چهره‌های مشهور فرهنگی لبنانی را که جوایز متعددی در زمینه‌های مختلف روزنامه‌نگاری و فرهنگی به دست آورده است که به طور مرتب در روزنامه النهار لبنان منتشر می‌شدند، ترجمه و منتشر کرد که همگی آنها در آرشیو دیپلماسی ایرانی در دسترس هستند. این یادداشت‌ها عموما درباره تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا بودند که نعوم در سفرش به ایالات متحده امریکا که هر ساله انجام می‌دهد در دیدارش با مقام‌های مختلف امریکایی که برخی از آنها سابقه طولانی در دستگاه سیاست خارجی امریکا داشته‌اند و شماری نیز همچنان در این دستگاه مشغول به کارند، در میان گذاشته بود. نعوم نامی از این افراد نمی‌آورد ولی سمت همگی آنها را یاد می‌کند، از این رو خواننده می‌تواند حدس بزند که فرد مورد اشاره چه کسی است یا این که از لحاظ تاثیرگذاری در سیاست خارجی امریکا از چه اهمیتی برخوردار است و یا این که چه اطلاعات پشت پرده‌ای را می‌داند که کمتر ردی از آنها در رسانه‌ها دیده می‌شود. یکی دیگر از نکات مورد اهمیت این یادداشت‌ها به روز بودن آنها و هم‌زمانی‌شان با تحولات خاورمیانه است. خاورمیانه‌ای که از سال 2010 به بعد و با آغاز بهار عربی رنگ و بوی دیگری به خود گرفته است. ویژگی دیگر این یادداشت‌ها حالت گفت‌وگو بودن آنها با مقام‌های امریکایی است که جذابیت بیشتری به آنها می‌دهد.

امسال نیز نعوم همانند سال‌های گذشته در همان زمان همیشگی به ایالات متحده امریکا رفته و مشابه همان گفت وگوها را انجام داده است و اکنون که به لبنان بازگشته این یادداشت‌ها را یک به یک در روزنامه النهار منتشر کرده است. دیپلماسی ایرانی نیز به رویه سال گذشته تلاش می‌کند، همگی این یادداشت‌ها را ترجمه و منتشر کند.

در این جا پانزدهمین بخش از این سلسله یادداشت‌ها پیش رویتان قرار می‌گیرد:

با مقام‌ عالی‌رتبه در بزرگترین سازمان یهودیان امریکا که آدم بسیار فعالی است و بیشتر فعالیت خود را بر اسرائیل و ایران متمرکز کرده است، بر سر تنش‌های اسرائیل و ایران به بحث نشستم، تحلیلم را به استناد اطلاعاتم توضیح دادم، گفتم که بیشتر اطلاعات به دست آمده حاکی از آن است که اگر مذاکرات جامعه جهانی با ایران به نتیجه نرسد احتمال حمله اسرائیل به ایران بالا است، این را هم گفتم که اعراب از حمله اسرائیل به ایران حمایت می‌کنند چرا که آن را خطری برای خود می‌دانند، به این هم اشاره کردم که برخی می‌گویند این حمله را باید امریکا انجام دهد نه اسرائیل، چرا که اگر غیر از این باشد ایران می‌تواند جایگاه خود در جهان عرب و جهان اسلام را به عالی‌ترین جایگاه برساند، گفت: «می‌دانم چه می‌خواهی بگویی شاید من هم با تو موافق باشم، به هر حال در صورتی که چنین اتفاقی بیفتد منطقه شاهد بحران‌های تازه، ترورها و عملیات تروریستی متعدد خواهد بود.»

پرسیدم در نشست اخیر اوباما با نتانیاهو در واشنگتن چه گذشت؟ گفت: «هر دو توافق کردند که هیچ چیز از مفاد گفت‌وگوهایشان در آن جلسه به بیرون درز نکند، آنها هم هیچ چیز از مذاکراتشان را به رسانه‌ها مستقیم یا غیر مستقیم نگفتند. اما به طور کلی آن‌چه من به دست آوردم این است که فضای این جلسه در مقایسه با جلسات قبلی بهتر بوده است. جلسه آنها سه ساعت طول کشید و به غیر از چند دقیقه‌ای کوتاه هیچ کدام از مشاوران دو طرف در جلسه حضور نداشتند. قطعا این پیشرفت است. اوباما در آن جلسه گفت که اجازه نمی‌دهد هیچ وقت ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد، این بدان معنا است که حتی اجازه نخواهد داد که ایران به مواد لازم برای ساخت چنین سلاح‌هایی نیز برسد تا روزی احساس نکند که ضرورت دارد که به چنین سلاح‌هایی دست یابد. چرا که اگر اجازه داد که چنین موادی را در اختیار داشته باشد به این معنا است که هر وقت خواست می‌تواند بمب هسته‌ای بسازد یا کشورهای منطقه‌ را دائما بترساند یا هر وقت که خواست با آنها یا حتی جهان دشمنی کند. طبیعتا بعد از جلسه، کاخ سفید به همان چارچوب سیاسی سابق خود بازگشت، و همین مساله باعث نگرانی اسرائیل شد.»

وی سپس گفت: «به هر حال این فقط اعراب یا اسرائیل نیستند که حمله نظامی به ایران را تایید می‌کنند، اروپایی‌ها نیز از روی احتمال این حمله را تایید می‌کنند. به نظر تو اگر اسرائیل به ایران حمله کرد، حزب الله هم وارد عمل خواهد شد؟» جواب دادم: از لحاظ یک نگاه کلی بله حمله خواهد کرد، اما اطلاعات من در این زمینه بسیار محدود و ناچیز است.

پرسیدم: نظر تو درباره لبنان چیست؟ گفت: «لبنان در رادار امریکا نیست مگر از ناحیه خطری که اسرائیل از حزب الله احساس می‌کند. به هر حال چنین چیزی حداقل الآن مهم نیست. خیلی تلاش کردم که کاخ سفید را مجاب کنم که به لبنان به خصوص به هم‌پیمانانش در آن کشور اهمیت دهد، به خصوص تغییراتی که در آن رخ داد و به مصلحت امریکا نبود. پیشنهاد دادم که با ارکان اصلی عرصه سیاسی در لبنان، در راس آنها سعد حریری، تماس بگیرند، ولی هیچ کاری نکردند.»آنه     

از او درباره سوریه و تحولات آن که یک سال و نیم از آن می‌گذرد، پرسیدم، گفت: «من بشار اسد را سال پیش دیدم، بعد از آن که به واشنگتن بازگشتم نیز درباره نتایج آن سفر با تو صحبت کردم. درباره همه چیز صحبت کردیم. از همان ابتدا درباره بهار عربی صحبت شد. درباره مدرن شدن و انجام اصلاحات صحبت کردیم. مرا روشن کرد که هیچ کار نکرده و نمی‌تواند هم انجام دهد. آن بهار یا اصلاح نه تنها باعث سرنگونی نظام خواهد شد بلکه باعث کشته شدن همه ارکان حکومت و هر آن کسی که در آن بوده و با او همکاری کرده و حتی به کشتن همه علوی‌ها منجر خواهد شد. آنها این مساله را نمی‌پذیرند و اجازه هم نمی‌دهند که اتفاق بیفتد. اردوغان در ابتدا بشار اسد را چهره‌ای قومی یا ملی می‌دانست اما در آخر اخوان المسلمین از مرزها عبور کردند و ثابت کردند که همه از یک صنفند. کسانی که گمان می‌کنند اسلام‌گرایان و در راس آنها اخوانی‌ها خود را به دموکراسی پایبند می‌دانند، متوهمند.»

نظر دادم: شاید حرف تو درست باشد اما کل منطقه اکنون وارد مرحله اسلامی شده است. و شما امریکایی‌ها هم مجبورید که با آنها تعامل کنید. نه شما و نه هیچ کس دیگر توقع آن چیزی که اکنون در جهان عرب رخ می‌دهد را نداشتید. هیچ طرحی هم برای تقابل با آن ندارید مگر این که با طرفدران بهار عربی که اسلامی یا اسلام‌گرایان معتدل هستند، تعامل کنید. توانایی این را هم ندارید که آنها را حذف کنید. به رسمت نشناختن آنها نیز باعث از بین رفتن اعتدال آنها و شاید هم هدایت آنها به سمت تندروی شود. گفت: «به هر حال پرزیدنت اسد بر این باور است که آن‌چه در کشورش می‌گذرد توطئه‌ای اسرائیلی است که سی‌آی‌ای با همکاری اسلام‌گرایان در حال اجرای آن است.» 

نظر شما :