ابعاد جدید راهبرد دوجهتی اوباما علیه ایران
با آغاز تحریمهای نفتی اتحادیه اروپا علیه ایران و تهدید دوباره ایران به بستن تنگه هرمز، بار دیگر فعالیتهای آمریکا در منطقه خلیج فارس شدت گرفته است. به گمان ناظران و تحلیلگران، این فعالیتها بخشی از برنامه گستردهتر باراک اوباما علیه ایران است که با نام «راهبرد دوجهتی» از آن یاد میشود.
به گزارش «تابناک»، ایالات متحده بی سروصدا در حال حرکت دادن تجهیزات نظامی به سوی خلیج فارس است تا از اقدام ایران برای بستن تنگه هرمز جلوگیری کند؛ افزون بر این، شمار جتهای جنگنده آمریکایی نیز در منطقه افزایش پیدا کرده است.
روزنامه «نیویورک تایمز» ضمن بیان این خبر نوشت: این تحرکات، بخشی از تلاشهای آمریکا برای افزایش حضور نظامیاش در منطقه است تا از این راه، خیال اسرائیل را بابت دست نیافتن ایران به سلاح هستهای راحت کند.
با این حال، به نوشته این روزنامه، در شرایطی که آمریکا و متحدانش دور جدیدی از تحریمهای گستردهتر را علیه بخش نفتی ایران اعمال کرده و تلاش دارند از این راه و به زعم خود تعهد ایران را به مذاکرات افزایش دهند، اقدامات اینچنینی خطراتی از جمله واکنش تقابلی نیروهای مسلح ایران به افزایش حضور آمریکا را در پی دارد.
بنا بر این گزارش، عینیترین جنبه اقدامات جدید آمریکا، افزایش شمار قایقهای نظامی این کشور به منظور گشتزنی پیرامون تنگه هرمز است که میتوانند در صورت تصمیم ایران به بستن تنگه هرمز، به منظور گشایش دوباره آن اقدام کرده و جلوی توقف صادرات نفت به اروپا را بگیرند.
افزون بر این، نیروی دریایی آمریکا، شمار کشتیهای مین جمع کن خود را به دو برابر افزایش داده و هم اکنون هشت کشتی از این دست، در منطقه حضور دارند. افسران عالیرتبه آمریکایی، این کار را عملی صرفاً دفاعی خواندهاند.
اما به جز موارد نامبرده، از اواخر بهار، آمریکا پنهانی هواپیماهای جنگی F-۲۲ و مدلهای قدیمیتر F-۱۵ خود را به دو پایگاه جداگانه در منطقه خلیج فارس فرستاده تا جتهای جنگنده موجود در منطقه و نیز واحدهای تهاجمی حرفهای خود را تقویت کند.
این تعداد هواپیماهای جنگنده اضافی، به ارتش آمریکا توان بیشتری در مقابل توپخانههای ساحلی ـ که ممکن است کشتیرانی در خلیج فارس را تهدید کنند ـ میدهد و همچنین توانایی آمریکا را برای حمله به اهدافی در درون خاک ایران بالا میبرد.
سرانجام این که نیروی دریایی آمریکا، یک کشتی مبدل آبی ـ خاکی حمل و نقل و اتصال به نام «پونس» را به خلیج فارس فرستاده تا به نخستین پایگاه شناور آمریکا در منطقه برای عملیاتهای نظامی و غیرنظامی تبدیل شود.
مقامات وزارت دفاع آمریکا میگویند، نخستین مأموریت پونس این است که به یک قطب لجستیک و عملیاتی برای مین روبی تبدیل شود. با این حال، این کشتی با دارا بودن یک مرکز درمانی، عرشه فرود بالگرد و خوابگاههایی برای نیروهای جنگنده، میتواند به پایگاهی برای عملیاتهای ویژه آمریکا نیز تبدیل شود.
نیویورک تایمز اشاره میکند که برای اوباما، تلفیقی از مذاکرات، تحریمهای جدید و افزایش فشار نظامی، آخرین و شاید حیاتیترین آزمون سیاستی است که در کاخ سفید با نام خط مشی «دو جهتی» از آن یاد میشود.
در میانه رقابتهای انتخاباتی و در زمانی که میت رامنی، رقیب جمهوری خواه اوباما وی را به ضعف نشان دادن در موضوع ایران متهم میکند، اوباما در پی آن است که جدیت خود را نشان دهد؛ اما همزمان، از ایجاد بحران در منطقه نیز دوری کند.
در عین حال، اوباما میخواهد حمایت خود از رژیم اسرائیل را نیز به این رژیم ثابت کند؛ اما نه در آن اندازه که این رژیم عرصه را در مقابل خود برای حمله به تأسیسات هستهای ایران باز ببیند.
به این ترتیب، اوباما میکوشد با مجموعهای از سیاستها، فشار بر ایران را افزایش داده و او را به حرکت در راه خود وادارد؛ اما غلبه یکی از این ابعاد بر بعد دیگر و نیز نتایج و پیامدهای این سیاست، نیازمند گذر زمان و به نتیجه رسیدن تحولات کنونی در بخشهای گوناگون است.
به گزارش «تابناک»، ایالات متحده بی سروصدا در حال حرکت دادن تجهیزات نظامی به سوی خلیج فارس است تا از اقدام ایران برای بستن تنگه هرمز جلوگیری کند؛ افزون بر این، شمار جتهای جنگنده آمریکایی نیز در منطقه افزایش پیدا کرده است.
روزنامه «نیویورک تایمز» ضمن بیان این خبر نوشت: این تحرکات، بخشی از تلاشهای آمریکا برای افزایش حضور نظامیاش در منطقه است تا از این راه، خیال اسرائیل را بابت دست نیافتن ایران به سلاح هستهای راحت کند.
با این حال، به نوشته این روزنامه، در شرایطی که آمریکا و متحدانش دور جدیدی از تحریمهای گستردهتر را علیه بخش نفتی ایران اعمال کرده و تلاش دارند از این راه و به زعم خود تعهد ایران را به مذاکرات افزایش دهند، اقدامات اینچنینی خطراتی از جمله واکنش تقابلی نیروهای مسلح ایران به افزایش حضور آمریکا را در پی دارد.
بنا بر این گزارش، عینیترین جنبه اقدامات جدید آمریکا، افزایش شمار قایقهای نظامی این کشور به منظور گشتزنی پیرامون تنگه هرمز است که میتوانند در صورت تصمیم ایران به بستن تنگه هرمز، به منظور گشایش دوباره آن اقدام کرده و جلوی توقف صادرات نفت به اروپا را بگیرند.
افزون بر این، نیروی دریایی آمریکا، شمار کشتیهای مین جمع کن خود را به دو برابر افزایش داده و هم اکنون هشت کشتی از این دست، در منطقه حضور دارند. افسران عالیرتبه آمریکایی، این کار را عملی صرفاً دفاعی خواندهاند.
اما به جز موارد نامبرده، از اواخر بهار، آمریکا پنهانی هواپیماهای جنگی F-۲۲ و مدلهای قدیمیتر F-۱۵ خود را به دو پایگاه جداگانه در منطقه خلیج فارس فرستاده تا جتهای جنگنده موجود در منطقه و نیز واحدهای تهاجمی حرفهای خود را تقویت کند.
این تعداد هواپیماهای جنگنده اضافی، به ارتش آمریکا توان بیشتری در مقابل توپخانههای ساحلی ـ که ممکن است کشتیرانی در خلیج فارس را تهدید کنند ـ میدهد و همچنین توانایی آمریکا را برای حمله به اهدافی در درون خاک ایران بالا میبرد.
سرانجام این که نیروی دریایی آمریکا، یک کشتی مبدل آبی ـ خاکی حمل و نقل و اتصال به نام «پونس» را به خلیج فارس فرستاده تا به نخستین پایگاه شناور آمریکا در منطقه برای عملیاتهای نظامی و غیرنظامی تبدیل شود.
مقامات وزارت دفاع آمریکا میگویند، نخستین مأموریت پونس این است که به یک قطب لجستیک و عملیاتی برای مین روبی تبدیل شود. با این حال، این کشتی با دارا بودن یک مرکز درمانی، عرشه فرود بالگرد و خوابگاههایی برای نیروهای جنگنده، میتواند به پایگاهی برای عملیاتهای ویژه آمریکا نیز تبدیل شود.
نیویورک تایمز اشاره میکند که برای اوباما، تلفیقی از مذاکرات، تحریمهای جدید و افزایش فشار نظامی، آخرین و شاید حیاتیترین آزمون سیاستی است که در کاخ سفید با نام خط مشی «دو جهتی» از آن یاد میشود.
در میانه رقابتهای انتخاباتی و در زمانی که میت رامنی، رقیب جمهوری خواه اوباما وی را به ضعف نشان دادن در موضوع ایران متهم میکند، اوباما در پی آن است که جدیت خود را نشان دهد؛ اما همزمان، از ایجاد بحران در منطقه نیز دوری کند.
در عین حال، اوباما میخواهد حمایت خود از رژیم اسرائیل را نیز به این رژیم ثابت کند؛ اما نه در آن اندازه که این رژیم عرصه را در مقابل خود برای حمله به تأسیسات هستهای ایران باز ببیند.
به این ترتیب، اوباما میکوشد با مجموعهای از سیاستها، فشار بر ایران را افزایش داده و او را به حرکت در راه خود وادارد؛ اما غلبه یکی از این ابعاد بر بعد دیگر و نیز نتایج و پیامدهای این سیاست، نیازمند گذر زمان و به نتیجه رسیدن تحولات کنونی در بخشهای گوناگون است.
نظر شما :