تحلیلی بر فرایند برگزاری دومین دور انتخابات ریاست جمهوری مصر

محمدالمرسی؛ انتخاب میان آرمانگرایی و و‌اقعگرایی

۲۹ خرداد ۱۳۹۱ | ۲۰:۳۰ کد : ۱۹۰۲۹۲۱ اخبار اصلی
یادداشتی از جلال خوشچهره، روزنامه نگار و تحلیلگر مسائل سیاسی درباره انتخابات ریاست جمهوری مصر.
محمدالمرسی؛ انتخاب میان آرمانگرایی و  و‌اقعگرایی

آنچه از تاریخ باید بیاموزیم این است که از چه چیز پرهیز کنیم نه اینکه چه انجام دهیم‌؛ واین همان کاری بود که "محمدالمرسی" در مسیر پرسنگلاخ رقابت انتخاباتی با نماینده هژمونی نظامیان حاکم بر مصر انجام داد و نتیجه آن را در دور‌دوم انتخابات ریاست جمهوری این کشور کسب کرد.

اگر بخواهیم برای درایت سیاستمداران نمره‌ای تعیین کنیم باید آنان را در بزنگاهی بسنجیم که توانسته باشند در تشخیص منافع، اولویت‌بندی و اجرای آن خوب  عمل کنند. محمد‌المرسی توانست حداقل در هفته پایانی رقابت‌های انتخاباتی که همراه شد با تصمیم دور از انتظار اما سناریو‌بندی شده شورای‌عالی قانون‌اساسی مصر به جای کشمکش، تعامل سازنده و پیش برنده را در دستور کار خود قرار دهد. او برخلاف بسیاری از نخبگان کم تجربه و پرشور که دو تصمیم شورای عالی قانون اساسی مبنی بر تأیید حق حضور احمد‌شفیق در رقابت‌ها‌ی انتخاباتی و نیز انحلال مجلس خلق را به چالش

بی‌فرجام خواندند، مورد احترام قرار داد و به رغم سخت شدن اوضاع برای پیروزی در انتخابات، مشارکت گسترده مردم را پای صندوق‌های رأی برای نجات حداقلی دستاوردهای انقلاب جولای  پیشنهاد کرد. این ابتکار شاید برای نویسندگان سناریوی سرخورده‌سازی انقلابیون میدان التحریر و نیز بسیاری از ناظران که با پیشینه اخوان المسلمین آشنا بودند، تعجب آور و شاید غافلگیرانه بود، ولی محمد المرسی توانست از وضع ایجاد شده از سوی جریان ضد‌انقلاب و مرتجع، فرصتی برای ائتلاف میان جریان‌هایی فراهم کند که نهال انقلاب خود را در خطر مسخ شدن می‌دیدند.  

پیروزی محمد‌المرسی اکنون بارقه امید را میان همه جریان‌های انقلابی ایجاد کرده است؛  اگرچه این پیروزی هنوز با مشکلات عدیده‌ای روبروست که اگر او و بالتبع اخوان المسلمین نتوانند تحولات پس از این را به درستی مدیریت کنند، با خطر ناکامی یک نسل روبرو می‌شوند.

پیروزی انتخاباتی المرسی مرحله‌ای نخست از فرایند دشواری است که باید از یکسو خلاء قانون اساسی را تحمل کند و از سوی دیگر مجلسی که منحل شده و معلوم نیست رئیس‌جمهور منتخب باید به کدام قانون اساسی و در کدام مجلس سوگند یاد کند. این مهم سبب می‌شود تا شورای حاکم نظامی این کشور بار دیگر موضوعیت خود را به رخ کشیده و به این ترتیب بر استمرار حیات خود ادامه دهد. شورای نظامی قرار بود هنگام حضور مجلس و رئیس جمهور منتخب، قدرت را به نمایندگان ملت واگذارد. حال محمد المرسی باید برای تعامل با وضع جاری تدبیری بیندیشد تا از یکسو قدرت نظامیان پایان یابد و از سوی دیگر او به عنوان نماینده اراده مردم انقلابی، همچنان معتبر و مرجع باقی بماند. به‌نظر می‌رسد در تصمیم اخیر شورای عالی قانون اساسی پیش بینی شده است که در صورت پیروزی المرسی در انتخابات، او وارد جریانی فرساینده خواهد شد که در عمل کارامدی او را در اجرای برنامه هایش ناکام می‌کند.

رئیس جمهور منتخب مصر دو راه پیش‌رو دارد؛ تن دادن به بازی هژمونی نظامیان میراث‌دار رژیم مبارک یا ارائه الگویی از تعامل سازنده با همه جریان‌های سیاسی ـ اجتماعی مصر که  با رژیم سابق مبارزه کردند. به عبارت دیگر جریان اخوان‌المسلمین مصر یا باید یکجانبه‌گرایی را در تعقیب سیاست‌های خود دنبال کند که در این صورت جامعه مصر را به سه دسته تقسیم خواهد کرد ـ و بی‌تردید سرانجامی فرسوده و شکست خورده دارد ـ یا از ائتلاف ایجاد شده در دور دوم انتخابات به نفع وفاق ملی برای استقرار حکومت قانونی و دموکراتیک عمل کند که در این صورت محمد‌المرسی، رئیس جمهوری خواهد شد که آحاد جامعه مصر را نمایندگی می‌کند. محمد المرسی به عنوان نماد جریان اخوان المسلمین مصر در حال‌حاضر با دو انتخاب روبروست: آرمانگرایی یا واقعگرایی. او در جریان رقابت‌های انتخاباتی به درستی واقعگرایی را برگزید و نتیجه آن را در اقبال مردم به نفع خود شاهد بود. می‌توان انتظار داشت که او همچنان براین تخته بند باقی بماند و مسیر آینده را با همه سختی‌ها و شلو غی‌هایش ادامه دهد؛ اگر این باور هنوز در او و جریان اخوان المسلمین باشد که تاریخ به ما می‌آموزد که از چه چیز پرهیز کنیم نه اینکه چه انجام دهیم.  

نظر شما :