ارزیابی دستاوردهای اجلاس شانگهای
شرق : رسانه های خبری ایران روز سه شنبه 16 خرداد سفر آقای احمدی نژاد به چین را اعلام کردند . بنا براین خبر مشارالیه هم در دوازدهمین اجلاس سران سازمان همکاری های شانگهای که امسال در پکن برگزار می شود شرکت و متعاقب آن سفر رسمی در این کشور خواهد داشت .
چهارشنبه 17 خرداد اخبار را از تلویزیون بین المللی چین دنبال می کنیم . اخبار رسانه های چین از آنجا که در کنترل رسمی و کامل دولت است به شما می گوید که آنها چه چیزی از نظر آنها مهم و یا علاقمندند دیگران از یک واقعه خاص بدانند .این بخش خبری گزارش مبسوطی از استقبال آقای " خوجین تائو " از روسای کشور های عضو سازمان همکاریهای شانگهای و سپس جلسه رسمی 6 کشور عضو را پوشش می دهد. بیانیه پایانی اجلاس انتشار می یابد .این بیانیه بر اساس مقدمه آن برنامه کاری ده سال آینده را در جهت تقویت زیر ساختهای موجود بین کشور های عضو از مسائل مالی مثل تاسیس بانک توسعه ای تا حمل و نقل، ارتباطات و همکاریهای کشاورزی را شامل می شود . در بیانیه همانند سابق خطرات اصلی برای اعضاء همان است که 10 سال پیش تعریف شده است یعنی جدایی طلبی ، تروریزم و افراط گرایی به همراه تجارت مواد مخدر . سران عضو در این نشست به افغانستان موقعیت ناظر اختصاص و ترکیه را به همراه بلا روس و سریلانکا در موقعیت طرف مذاکره با "سازمان " می پذیرند.
نکته متفاوت ولی تکراری در این بیانیه موضع گیری علیه برنامه سپر موشکی آمریکا تحت عنوان بهم ریختگی در امنیت بین المللی بدون اسم بردن از این کشور است . از این نکته مهمتر تاکید بر حمایت از راه حل سیاسی و دیپلوماتیک برای مسئله هسته ایران است. در این بخش خبری خبر تشکیل جلسه رسمی کابینه ایران با نخست وزیر چین آقای " ون جیا بائو " گزارش می شود همچنین در انتهای برنامه خبری از حضور آقای احمدی نژاد در دانشگاه پکن آورده می شود . روز قبل نیز از امضاء یادداشت تفاهم بین وزیر صنعت و تجارت و معدن ایران با همتای چینی مشتمل بر قراردادهای کلان انتشار یافته بود .
پنجشنبه 18 خرداد، اخبار اکثرا در مورد تشکیل اجلاس سران با حضور کشورهای ناظر و طرفهای گفتگو می باشد و متعاقبا کنفرانس خبری روسای جمهوری چین و روسیه انجام میگیرد . پیشنهادات آقای احمدی نژاد در رسانه های چینی انعکاسی ندارد اگرچه فیلم از حضور و سخنرانی وی پخش می گردد.
آقای "خوجین تائو" در این روز جلسه کابینه با ریس جمهور پاکستان را برگزار می نماید. خبر برگزاری مانور نظامی مشترک اعضاء در تاجیکستان در همین روزپخش می گردد . رئیس جمهور چین همچنین با رئیس جمهور مغولستان نیز ملاقات رسمی داشت . در بخشها ی خبری از ملاقات آقای احمدی نژاد و پوتین نیز اخباری پخش گردید .
جمعه 19 خرداد ، بخشهای خبری، اول از استقبال رسمی و ملاقات آقای کرزای با آقای خوجین تائو خبر می دهند و سپس همین برنامه را برای آقای احمدی نژاد بنمایش می آورند . شکل خبر دهی به وضوح افغانستان را مهمتر نشان می دهد.
شرح ملاقات رئیس جمهور چین با آقای کرزای با تفصیل بیشتری همراه است . طرف چینی تاکید دارد که با ورود افغانستان به جرگه کشورهای عضو " سازمان شانگهای " امکان توسعه افغانستان بیشتر و ثبات به واقعیت نزدیک تر می شود . چین از این فراتر رفته و افغانستان را در موقعیت همسایه استراتژیک و همکار استراتژیک خود تعریف می نماید. این ترمینالوژی ها از نظر دولت چین بسیار دقیق و منطبق به گونه ای از تصمیمات و یرنامه های اقتصادی و سیاسی است .بنطر می رسد چین سیاست ویژه ای برای کار با افغانستان در فراین خروج ناتو از این کشور اتخاذ کرده است .تمایل چین به توسعه منابع زیر زمینی افغانستان از نفت گرفته تا فلزات در این تصیمات بی تاثیر نیست .
طرف چینی از ملاقات با آقای احمدی نژاد این نکات را انتشار داد : "سیاست قطعی چین حل و فصل مسئله اتمی ایران از طریق مذاکره و همکاری است . چین به ایران توصیه می کند که شرایط را سنجیده و روش واقع بینانه و انعطاف آمیزی را در پیش گرفته و با کلیه شش کشور طرف مذاکره و آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری نموده تا این اطمینان حاصل شود که تنش قابل رفع از طریق مذاکره است . چین در این مسیر به ایران کمک خواهد کرد تا موضوع از طریق صلح آمیز حل و فصل شود. طرف ایرانی نیز ضمن بیان سیاستهایش گفت تلاش یشتری برای تماس با کلیه طرفها خواهد داشت ."
بررسی سفر :
با توجه به بسته بودن وضعیت سیاسی بین المللی ایران از این سفر نمیتوان انتظارات فوق العاده داشت بنابراین دستاوردهای ملموس این سفر و آنچه که انتظار از یک سفر رسمی می رود در ذیل آورده می شود .
1- پوشش خبری این سفر با توجه به استاندارد چین مناسب و خوب است . اما اگر مقایسه با افغانستان و پاکستان شود جایگاه آنها در سیاست های خبری چین والاتر است البته بدون در نظر گرفتن روسیه. پخش مصاحبه با رئیس جمهور پاکستان از تلویزیون آنها نمونه ای از این ارزیابی است. قطعا آقای احمدی نژاد در این سفر از یک استراحت مطبوعاتی برخوردار بودند. به هر حال چین با آمریکا هنوز فرق دارد .
2- سازمان شانگهای از بدو تولد ( 15 جون 2001 ) تا کنون تلاش داشته است که به موضوعات بین المللی خارج از محدوده جغرافیایی خود توجه نشان ندهد . اما همین مقدار که بعنوان یک سازمان سیاسی با آتیه و قابل اعتناء به موضوع ایران پرداخته و از راه حل دیپلماتیک برای موضوع هسته ای دفاع می کند با اهمیت می باشد هرچند الفاظ بکار رفته بار قوی سیاسی ندارند اما دست آورد قابل قبولی در سفر آقای احمدی نژاد محسوب می گردد.
3- موضوع سوریه در متن این کنفرانس و سفر جایگاه زیادی ندارد غیر از اینکه اعلام شد با تغییر رژیم ها در خاور میانه از طریق زور مخالفت هستند . چین و روسیه و ایران مواضع مشترکی در مورد سوریه دارند . هزینه ایران در این دیپلوماسی بالاتر است ونیاز است که چرخش ها محتمل چین و روسیه در این رابطه مورد دقت بیشتری قرار داشته باشد .
4- این سومین سفر آقای احمدی نژاد به چین اما اولین سفر رسمی ایشان در طول هفت سال گذشته است .از نظر بار سیاسی و تشریفاتی ظاهرا روابط دو کشور و یا دو رئیس جمهور به گونه ای بوده است که سازمانهای مسئول ایرانی نتوانسته اند سفر رسمی مستقلی برای آن طراحی نمایند و به سفر در حاشیه اجلاس بسنده نموده اند . البته این نقیصه از محتوای سفر نمی کاهد اما بیانات منتشره از رئیس جمهور چین در این ملاقات شرایط ایران را مناسب نشان نمیدهد . درخواست از ایران برای انعطاف بدین مفهوم است که مواضع متخذه ایران با شرایط بین المللی از نظر چین هماهنگ نیست .
5- در موضوع مناسبات دوجانبه دو نکته بیش از هر چیزی اهمیت دارد . اول برقراری امکان دسترسی به درامدهای ناشی از فروش نفت که در چین نگهداری می شود توسط سازمانهای دولتی و دوم امکان استفاده بخش خصوصی و تجاری ایران به سیستم بانکی چین و کاهش اثرات تحریم بانکی بر بخش خصوصی . کسی انتظار ندارد که در صورت پیشرفت این موضوعات ایین نامه های آن علنی شوند اما امید واری بیجا نیز نیست که سفری در این سطح توانسته باشد در این موضوعات دستاورد داشته باشد .
چهارشنبه 17 خرداد اخبار را از تلویزیون بین المللی چین دنبال می کنیم . اخبار رسانه های چین از آنجا که در کنترل رسمی و کامل دولت است به شما می گوید که آنها چه چیزی از نظر آنها مهم و یا علاقمندند دیگران از یک واقعه خاص بدانند .این بخش خبری گزارش مبسوطی از استقبال آقای " خوجین تائو " از روسای کشور های عضو سازمان همکاریهای شانگهای و سپس جلسه رسمی 6 کشور عضو را پوشش می دهد. بیانیه پایانی اجلاس انتشار می یابد .این بیانیه بر اساس مقدمه آن برنامه کاری ده سال آینده را در جهت تقویت زیر ساختهای موجود بین کشور های عضو از مسائل مالی مثل تاسیس بانک توسعه ای تا حمل و نقل، ارتباطات و همکاریهای کشاورزی را شامل می شود . در بیانیه همانند سابق خطرات اصلی برای اعضاء همان است که 10 سال پیش تعریف شده است یعنی جدایی طلبی ، تروریزم و افراط گرایی به همراه تجارت مواد مخدر . سران عضو در این نشست به افغانستان موقعیت ناظر اختصاص و ترکیه را به همراه بلا روس و سریلانکا در موقعیت طرف مذاکره با "سازمان " می پذیرند.
نکته متفاوت ولی تکراری در این بیانیه موضع گیری علیه برنامه سپر موشکی آمریکا تحت عنوان بهم ریختگی در امنیت بین المللی بدون اسم بردن از این کشور است . از این نکته مهمتر تاکید بر حمایت از راه حل سیاسی و دیپلوماتیک برای مسئله هسته ایران است. در این بخش خبری خبر تشکیل جلسه رسمی کابینه ایران با نخست وزیر چین آقای " ون جیا بائو " گزارش می شود همچنین در انتهای برنامه خبری از حضور آقای احمدی نژاد در دانشگاه پکن آورده می شود . روز قبل نیز از امضاء یادداشت تفاهم بین وزیر صنعت و تجارت و معدن ایران با همتای چینی مشتمل بر قراردادهای کلان انتشار یافته بود .
پنجشنبه 18 خرداد، اخبار اکثرا در مورد تشکیل اجلاس سران با حضور کشورهای ناظر و طرفهای گفتگو می باشد و متعاقبا کنفرانس خبری روسای جمهوری چین و روسیه انجام میگیرد . پیشنهادات آقای احمدی نژاد در رسانه های چینی انعکاسی ندارد اگرچه فیلم از حضور و سخنرانی وی پخش می گردد.
آقای "خوجین تائو" در این روز جلسه کابینه با ریس جمهور پاکستان را برگزار می نماید. خبر برگزاری مانور نظامی مشترک اعضاء در تاجیکستان در همین روزپخش می گردد . رئیس جمهور چین همچنین با رئیس جمهور مغولستان نیز ملاقات رسمی داشت . در بخشها ی خبری از ملاقات آقای احمدی نژاد و پوتین نیز اخباری پخش گردید .
جمعه 19 خرداد ، بخشهای خبری، اول از استقبال رسمی و ملاقات آقای کرزای با آقای خوجین تائو خبر می دهند و سپس همین برنامه را برای آقای احمدی نژاد بنمایش می آورند . شکل خبر دهی به وضوح افغانستان را مهمتر نشان می دهد.
شرح ملاقات رئیس جمهور چین با آقای کرزای با تفصیل بیشتری همراه است . طرف چینی تاکید دارد که با ورود افغانستان به جرگه کشورهای عضو " سازمان شانگهای " امکان توسعه افغانستان بیشتر و ثبات به واقعیت نزدیک تر می شود . چین از این فراتر رفته و افغانستان را در موقعیت همسایه استراتژیک و همکار استراتژیک خود تعریف می نماید. این ترمینالوژی ها از نظر دولت چین بسیار دقیق و منطبق به گونه ای از تصمیمات و یرنامه های اقتصادی و سیاسی است .بنطر می رسد چین سیاست ویژه ای برای کار با افغانستان در فراین خروج ناتو از این کشور اتخاذ کرده است .تمایل چین به توسعه منابع زیر زمینی افغانستان از نفت گرفته تا فلزات در این تصیمات بی تاثیر نیست .
طرف چینی از ملاقات با آقای احمدی نژاد این نکات را انتشار داد : "سیاست قطعی چین حل و فصل مسئله اتمی ایران از طریق مذاکره و همکاری است . چین به ایران توصیه می کند که شرایط را سنجیده و روش واقع بینانه و انعطاف آمیزی را در پیش گرفته و با کلیه شش کشور طرف مذاکره و آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری نموده تا این اطمینان حاصل شود که تنش قابل رفع از طریق مذاکره است . چین در این مسیر به ایران کمک خواهد کرد تا موضوع از طریق صلح آمیز حل و فصل شود. طرف ایرانی نیز ضمن بیان سیاستهایش گفت تلاش یشتری برای تماس با کلیه طرفها خواهد داشت ."
بررسی سفر :
با توجه به بسته بودن وضعیت سیاسی بین المللی ایران از این سفر نمیتوان انتظارات فوق العاده داشت بنابراین دستاوردهای ملموس این سفر و آنچه که انتظار از یک سفر رسمی می رود در ذیل آورده می شود .
1- پوشش خبری این سفر با توجه به استاندارد چین مناسب و خوب است . اما اگر مقایسه با افغانستان و پاکستان شود جایگاه آنها در سیاست های خبری چین والاتر است البته بدون در نظر گرفتن روسیه. پخش مصاحبه با رئیس جمهور پاکستان از تلویزیون آنها نمونه ای از این ارزیابی است. قطعا آقای احمدی نژاد در این سفر از یک استراحت مطبوعاتی برخوردار بودند. به هر حال چین با آمریکا هنوز فرق دارد .
2- سازمان شانگهای از بدو تولد ( 15 جون 2001 ) تا کنون تلاش داشته است که به موضوعات بین المللی خارج از محدوده جغرافیایی خود توجه نشان ندهد . اما همین مقدار که بعنوان یک سازمان سیاسی با آتیه و قابل اعتناء به موضوع ایران پرداخته و از راه حل دیپلماتیک برای موضوع هسته ای دفاع می کند با اهمیت می باشد هرچند الفاظ بکار رفته بار قوی سیاسی ندارند اما دست آورد قابل قبولی در سفر آقای احمدی نژاد محسوب می گردد.
3- موضوع سوریه در متن این کنفرانس و سفر جایگاه زیادی ندارد غیر از اینکه اعلام شد با تغییر رژیم ها در خاور میانه از طریق زور مخالفت هستند . چین و روسیه و ایران مواضع مشترکی در مورد سوریه دارند . هزینه ایران در این دیپلوماسی بالاتر است ونیاز است که چرخش ها محتمل چین و روسیه در این رابطه مورد دقت بیشتری قرار داشته باشد .
4- این سومین سفر آقای احمدی نژاد به چین اما اولین سفر رسمی ایشان در طول هفت سال گذشته است .از نظر بار سیاسی و تشریفاتی ظاهرا روابط دو کشور و یا دو رئیس جمهور به گونه ای بوده است که سازمانهای مسئول ایرانی نتوانسته اند سفر رسمی مستقلی برای آن طراحی نمایند و به سفر در حاشیه اجلاس بسنده نموده اند . البته این نقیصه از محتوای سفر نمی کاهد اما بیانات منتشره از رئیس جمهور چین در این ملاقات شرایط ایران را مناسب نشان نمیدهد . درخواست از ایران برای انعطاف بدین مفهوم است که مواضع متخذه ایران با شرایط بین المللی از نظر چین هماهنگ نیست .
5- در موضوع مناسبات دوجانبه دو نکته بیش از هر چیزی اهمیت دارد . اول برقراری امکان دسترسی به درامدهای ناشی از فروش نفت که در چین نگهداری می شود توسط سازمانهای دولتی و دوم امکان استفاده بخش خصوصی و تجاری ایران به سیستم بانکی چین و کاهش اثرات تحریم بانکی بر بخش خصوصی . کسی انتظار ندارد که در صورت پیشرفت این موضوعات ایین نامه های آن علنی شوند اما امید واری بیجا نیز نیست که سفری در این سطح توانسته باشد در این موضوعات دستاورد داشته باشد .
نظر شما :