غلامعلی خوشرو در چهاردهمین نشست از سلسله نشست های دیپلماسی ایرانی
نسل اسلام گرایان دموکراسی خواه در راه است
خوشرو در توضیح مرحله اول روابط جهان اسلام و غرب گفت: «اگر وضعیت مسلمانان را پس از جنگ جهانی دوم تا فروپاشی شوروی در نظر بگیریم، خواهیم دید که کشورها به استثنای جمهوری اسلامی در یکی از بلوکهای جهانی یعنی غربی و شرقی تقسیم شده بودند و عمدتا روابط خارجی خود را بر اساس آن تقسیمبندی رعایت میکردند. در این مرحله جهان اسلام بلوکبندی شده بود، بدین معنا که کشورهای ایران، ترکیه، مصر در بلوک غرب و کشورهایی ازجمله سوریه، لیبی، عراق و یمن در بلوک شرق قرار داشتند.
وی سپس به مرحل دوم روابط جهان اسلام و غرب پرداخت که با فروپاشی جهان دو قطبی به وجود آمد و گفت: «اگر قصد داشته باشیم چند تحول مهم در عرصه بین الملل نام ببریم، غیر انقلاب اسلامی ایران که مبحث جداگانهای است، فروپاشی شوروی یا بلوک شرق را باید مورد اشاره قرار دهیم.»
خوشرو سپس به تاثیرات این تحول بر جهان اسلام اشاره کرد و گفت: «زمانی که این تحول پیش آمد، بحث آزادی و اقتدار و قدرت گرفتن امریکا و جهان غرب مطرح شد. در همین زمان بود که موضوع گفتگوی تمدنها درمقابل برخورد تمدنها پیش آمد که مسلمانان از این موقیعت استفاده تازه ای میکنند و گرایش به اسلام شکل دیگری به خود گرفته است. این گرایش هم بعد هویتی و هم اعتقادی دارد که برای فرهنگ اروپایی و امریکا و همچنین برای حکومتهایی که به غرب وابسته هستند، خطری محسوب شده و جنبشهای اسلامی ممکن است این حکومتها را متزلزل کند. بنابراین بحث کنترل اسلامگرایی مطرح شد.»
در این دوران اسلامگرایی به جای اینکه رادیکال و به دنبال براندازی باشد، به شکل مویرگی در تاروپود جوامع شروع به فعالیت کرد. یعنی از موسسات خیریه تا آموزشی و ... فعالیت می کرد بدون آنکه تبلیغ صریحی برای اسلام باشد. اسلام گرایان به شکل غیرمستقیم روش اسلامی و مظاهر اسلامی را گسترش دادند. بنابراین در این دوره رشد اسلامگرایی را در شمال افریقا، پاکستان، افغانستان، هند و مالزی و اندونزی را شاهد بودیم.»
معاون اسبق وزارت امور خارجه در ادامه سخنان خود به مرحله سوم روابط اسلام و غرب که با واقعه 11 سپتامبر شکل گرفت اشاره کرد و گفت که در این دوران جهان غرب و اسلام مقابل یکدیگر قرار گرفتند. در نتیجه در دنیا این طور مطرح شد که هر فردی که نام مسلمان دارد گویی بنیادگرا و تروریت است و متاسفانه ترور و خشونت با نام اسلام عجین شد. برهمین اساس جنگی که در افغانستان رخ داد، سبب شد که حتی پس از خروج امریکاییها هم باز منطقه آرام نباشد. این مسایل هم به رشد اسلامگرایی کمک کرد و مساله افغانستان، عراق، حزبالله درلبنان، اردن و ...
غلامعلی خوشرو سپس با اشاره به دوره سوم به تغییر رویکرد غرب نسبت به مسلمانان گفت: «غرب پس از مدتی به این فهم رسید که تمامی مسلمانان رادیکال و بنیادگرا نیستند و اسلام حوزه وسیعی دارد که بسیاری از رفتارهای مدنی و دموکراتیک و ارزشهای انسانی را رعایت میکند. غرب به این نتیجه رسید که اگر بیش از این با اسلام جنگ شود، امکان اینکه اسلام بیشتر رادیکال شود تا مدرن بیشتر خواهد بود. بنابراین در این مرحله بود که نوعی تعامل با مسلمانان از سوی غرب آغاز شد. البته یک نگاه مسلمانان به غرب به این شکل بود که هر نهاد مربوط به غرب را نفی میکرد و نگاه دیگر هم این بود که دخالتهای غرب در منطقه و حمایت از دیکتاتورها را نفی میکرد و با دستاوردهای علمی و سیاسی غرب مخالفتی نداشت. رشد این نگاه در میان مسلمانان به غرب نیز سبب شد تا میان مسلمانان و غرب تعامل ایجاد شود و فضا برای تحولاتی که امروزه شاهد آن هستیم باز شود. این بستر است که تحولات جدید را میتوان در آن مشاهده کرد.»
معاون علمی دانشنامه اسلام معاصر سپس به تحولات اخیر درمصر پرداخت و گفت: «درباره جنبش مردم مصر نیز پروفسور حسن حنفی متفکر نامدار مصری گفته است که لوکوموتیو جنبش مردم مصر در حال حرکت است ولی از قبل ریلگذاری نشده است که مطمئن باشیم دقیقا به کجا خواهد رفت، اجمالا مسیر را می دانیم:
1. در مورد نیروهای سیاسی فعال اخوان المسلمین حدود چهل درصد آرا را در اختیار دارند اما نه می خواهند و نه حتی می توانند که با یک اکثریت مطلق حکومت را در دست بگیرند.
2. موقعیت امریکا و اسراییل در مصر شدیدا تضعیف شده و در واقع خلا قدرت ایجاد شده است.
3. عربستان و تعدادی از کشورهای خلیج فارس مخالف گسترش روابط مصر با ایران هستند.
خوشرو به نتایج این تحولات در جهان عرب پرداخت و گفت: «این برداشت وجود دارد که اگر این تحولات پیش رود روابط منطقهای و بینالمللی به کلی تغییر خواهد کرد و شرایط گذشته که از یک سو امریکا و اسراییل بودند و از سوی دیگر اعرابی که به آنها وابسته بودند دیگر وجود نخواهد داشت. در نتیجه مردمی که با بافت اسلامی بودند با نیروهایی که تنها اسلامی نیستند، بلکه با حضور در متن روابط اجتماعی در سیاست قدم گذاشتند و در رقابتهای سیاسی شرکت کردند. »
سفیر اسبق ایران در استرالیا سپس به تجربه و رویکرد اخوانالمسلمین پرداخت و اشاره کرد: « اخوانالمسلمین تجربه هولناک خود را در الجزایر دارند که نظامیان حتی نتیجه انتخابات دموکراتیک را نپذیرفتند و با حمایت غربیها توانستند آنها را سرکوب کردند. در نتیجه اخوان المسلمین محتاط هستند که دیگر چنین تحربهای پیش نیاید.
وی سپس با اشاره به چارچوب سیاست خارجی اخوانالمسلیمن گفت: «برخلاف اینکه گفته میشود که اخوانالمسلیمن با امریکاییها سازش کردهاند، به نظر می رسد که ممکن است اخوان المسلمین اولویتهای خود را زمانبندی کنند، اما سازشی وجود ندارد. چرا که نیروی اجتماعی که در متن مردم مصر است اگر با اراده خود تصمیم بگیرند، طبیعتا آنچه را که اخوانی ها گفتهاند خواهند گفت. اخوانیها بر این باورند که هرگونه قرارداد و معاملهای با کشورهای دیگر را زمانی معتبر خواهیم دانست که از طریق رفراندوم به تایید مردم رسیده باشد. یعنی کاملا معتقد به استفاده از ابزار مدنی برای احقاق حقوق مردم مصر است. »
غلامعلی خوشرو در نهایت چنین نتیجه گیری کرد: «در نتیجه به تدریج با در نظر گرفتن تمامی سیاست های عدالتجویانه و مردم خواهانه، واقعیت جدیدی در خاورمیانه درحال شکل گیری که کل توازن موجود قوا را بهم خواهد زد. اصل این تحول بر تقویت اسلامگرایانی است که به نوعی از دموکراسی دینی پایبندند. این واقعیت برای سیاستهای جمهوری اسلامی ایران و در بلوکبندی که جهان اسلام پیشرو میتواند در مقابل غرب داشته باشد، باید مورد توجه قرار گیرد.»
نظر شما :