مجله هفته؛ نگاه خریدارانه به مطبوعات
«درشت گویی شیخ امارات را جواب دهید!» عنوان سرمقاله 26 فروردین روزنامه رسالت به قلم محمد کاظم انبارلویی است که خواستار واکنش تند وزارت خارجه به امارات متحده عربی شده است. در این یادداشت به تاریخچه ای از خلیج فارس اشاره شده و آمده است: انبوه اسناد و نقشههای معتبر تاریخی دلالت دارد بر اینکه جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و کوچک جزء لاینفک سرزمین پهناور ایران بوده است و اگر در مقاطعی در جدال ملت ایران با قدرتهای جهانی دست به دست شده است حداقل از سال 1971 نیروهای ارتش ایران موفق به بازپس گیری از دولت اشغالگر انگلیس شده اند. تاسیس دولت امارات که قبل از این اصلا در صفحه جغرافیای سیاسی جهان وجود خارجی نداشت تقریبا در همین سال بوده است. دولت کنونی امارات چگونه میتواند تاریخ ایران و جهان را قبل از خود منکر شود و حرفی بیاساس را مبنی بر حاکمیت بر جزایر سه گانه ایرانی مرتب تکرار کند.
در ادامه این مطلب می خوانیم: اگر شیوخ امارات این منطق را در دیپلماسی خارجی خود تکرار کنند و به ایران حق دهند از همین منطق در دیپلماسی تهاجمی خود بهره برد باید بپذیرند بسیاری از خطوط جغرافیای طبیعی و سیاسی منطقه دستخوش تغییر شود. مبنای این تغییرات هر سال پیشینی تاریخ منطقه باشد باید امارات بپذیرد دولتی به همین نام در جنوب خلیج فارس وجود نداشته است. چرا آن زمان که ابوموسی به خاک ایران تعلق داشت اصلا کشوری به نام امارات وجود نداشته است.
نویسنده در پایان می گوید: درشت گویی شیخ امارات را وزارت خارجه باید محکم جواب دهد. واکنش حسین امیر عبداللهیان معاون عربی آفریقایی وزیر خارجه در این مورد کافی نیست و هیچ کس را راضی نمیکند.
ابوموسی
روزنامه سیاست روز نیز سرمقاله روز شنبه خود را به ادعای اماراتی ها در قبال جزایر ایرانی خلیج فارس اختصاص داده و ذیل مطلبی با عنوان "ابوموسی" می نویسد: این گستاخیها را باید پاسخی درخور داد. سالهاست که این کشور بیهویت که ساخته و پرداخته انگلیس است، علیه جمهوری اسلامی ایران موضعگیری میکند، در رسانههای خود علیه ایران فضاسازی میکند و در مواقع گوناگون دیگر مواضع تندی از سوی مقامات رسمی آن علیه حاکمیت سرزمینی جمهوری اسلامی ایران، اتخاذ میکند که نشان دهنده دخالتهای این کشور وابسته، در امور ایران است.
این مطلب می افزاید: شاید این کشور کوچک تصور کرده است که اکنون به خاطر شرایط کنونی، زمان مناسبی باشد که دوباره و آن هم به خاطر سفر رییسجمهور به خطهای از خاک سرزمین مقدس ایران یک فضای رسانهای را علیه کشورمان ایجاد کند اما مقامات این کشور دستنشانده باید متوجه باشند که مردم ایران، به خاطر دید بالای سیاسی خود از طریق رسانهها و مطبوعات واکنشهای لازم را پیش از آن که واکنشهای دیپلماتیک صورت گیرد، اتخاذ کردهاند و نسبت به اظهارات وزیر خارجه امارات از خود واکنش نشان دادهاند. اکنون و با توجه به شرایط حال حاضر میطلبد که مقامات سیاسی و دستگاه دیپلماسی کشور پاسخ درخوری را به مقامات امارات بدهند تا با همراهی با واکنش مردمی علیه اظهارات گستاخانه مقامات اماراتی، نشان دهند که تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران خدشهناپذیر است و هیچ کشوری نمیتواند به آن تعرضی داشته باشد.
بعد از این مذاکرات چه وضعیتی برای ما پیش می آید؟
روزنامه آفرینش در سرمقاله روز شنبه 26 فروردین در توصیفی درباره مذاکرات ایران و 1+5 می نویسد: نکته بسیار مهم و حیاتی اینکه پیمانه مذاکرات ما با غرب در مسئله هسته ای پر شده است و مشخص نیست بعد از این مذاکرات چه وضعیتی برای ما پیش آید. اینکه ما به لحاظ انسانی و اسلامی انگیزه ای برای دست یابی به سلاح هسته ای نداریم کاملاً واضح است. لذا ضروری است تا این نیت خود را با انجام مذاکرات گسترده برای کشورهایی که ابهامی در فعالیت های ما دارند مشخص کنیم.
این موضوع هیچ ربطی به روسیه ندارد
سرمقاله روزنامه کیهان در روز یکشنبه 27 فروردین به تحلیل دلایل چرخش گروه 1+5 در تعامل با ایران و پذیرش حدی از غنی سازی اورانیوم از سوی آنها اختصاص دارد. در بخشی از این یادداشت آمده است: در پیش گرفتن راهبرد مرحله به مرحله در مذاکرات می تواند به این معنی باشد که غرب دریافت درخواست اعتمادسازی یک طرفه از جانب ایران بیهوده است و بنابراین خود را آماده کرده که با تعدیل برخی از مواضع سابق، از موضع طلبکاری پایین آمده و خود نیز گام هایی برای جلب اعتماد ایران بردارد. این تلقی اساسا اشتباه است که رویکرد گام به گام یک رویکرد روسی است. در واقع این موضوع هیچ ربطی به روسیه ندارد الا این که روس ها اولین کشوری بودند که بر این مبنا طرحی آماده کردند، طرحی که هرگز نهایی نشد. نفس این موضوع که غربی ها فرمول «این در ازای آن» را پذیرفته اند چنانچه بر نظر خود پابرجا بمانند، نشانه یک عقب نشینی است و خبر از این می دهد که 1+5 متوجه شده مذاکرات فله ای و گرفتن ژست درخواست های بزرگ در ازای امتیازهای کوچک، راه به جایی نخواهد برد.
دومین چالش بزرگ منطقهای و بینالمللی ایران
روزنامه ابتکار روز یکشنبه نگاهی دارد به طرح مکرر ادعای اماراتی ها درباره جزایر خلیج فارس. این روزنامه می نویسد: کش پیدا کردن ماجرای ادعاهای امارات و اعراب و دنبال کردن سیاست سکوت و مدارای دستگاه دیپلماسی کشور در این ماجرا باعث شده است که مسئله جزایر سهگانه در چند سال اخیر ناخواسته و بی هیچ دلیلی پس از پرونده هستهای به دومین چالش بزرگ منطقهای و بینالمللی ایران تبدیل گردد. به گونهای که ادعای ارضی و مرزی یک شیخنشین کوچک علیه ایران بزرگ، به بهانهای برای اتحاد اعراب و تعمیق دشمنی آنها علیه تهران و خوشایندسازی مستمر شرکای غربیشان بدل شود.
در ادامه می خوانیم: برخی صاحبنظران آشنا به جغرافیای سیاسی منطقه معتقدند، از هر زاویهای که به ماجرای ادعای اعراب درباره خلیج فارس و جزایر سهگانه نگاه کنیم، باز هم مانند اقدام انگلیس در سال 1971، ردپایی خارج از جهان عرب برای دمیدن به آتش این اختلاف دیده میشود. به تبع این دیدگاه اگر روزی مشکلات ایران و غرب، به خصوص ایران و آمریکا حل و فصل شود آنگاه مسئله جزایر سهگانه و حاکمیت ایرانی تثبیت شده و این مناقشه به خودی خود برطرف میشود. درحقیقت مسئله جزایر سهگانه به اهرم فشار دیگری از سوی آمریکا بر ایران تبدیل شده که نوع دیگری از گروکشی ها علیه تهران را تداعی میکند.
غرب در موقعیتی ضعیف و ایران در جایگاه برجسته ای قرار گرفته است
در ستون یادداشت روز دوشنبه کیهان درباره برتری ایران در مذاکرات هسته ای اخیر می خوانیم: بی تردید، غرب در موقعیتی ضعیف و ایران اسلامی در جایگاه برجسته ای قرار گرفته است. غرب از یکسو دچار بحران شدید مالی است و در عمل با توجه به اقتدار ایران اسلامی قادر به اعمال فشار جدیدی نیست، غرب با روسیه، چین و حتی آلمان اختلاف جدی دارد و فرمول 1+5 به فرمول 3+3 و با احتساب ایران به فرمول 4+3 تبدیل شده است. از سوی دیگر در فاصله اجلاس قبلی تا اجلاس روز گذشته پروژه تغییر حکومت متحد ایران در سوریه به شکست انجامیده در حالیکه در این فاصله، ایران دوستان بیشتری در منطقه پیدا کرده است، ایران در فاصله دو اجلاس اخیر موفقیت های جدیدی در عرصه هسته ای بدست آورده و با برگزاری انتخابات باشکوه 12 اسفند، ثبات و اقتدار مردمی خود را نشان داده است. بله در روزهای اخیر، محافل مختلف سیاسی و اطلاعاتی غرب به دفعات از موقعیت برتر ایران در مذاکرات اسلامبول حرف زدند. این آن بخش از حقیقت است که تردیدی در آن نیست.
هدفمند کردن واردات؛ ضرورتی فراموش شده
«هدفمند کردن واردات؛ ضرورتی فراموش شده» عنوان سرمقاله روزنامه خراسان در روز دوشنبه 28 فروردین است که در آن میخوانیم: ای کاش آمار صحیح، دقیق و شفافی از واردات انواع کالاها و میزان سرمایه هایی که از کشور برای واردات کالاهای غیرضروری خارج می شود در اختیار همه رسانه ها و مردم قرار می گرفت. به هر صورت قصه واردات بی رویه که هم سرمایه ها را هدر می دهد و هم مصرف گرایی را ترویج می کند و هم بر ذائقه ها و فرهنگ تاثیر می گذارد و هم کارگاه ها و تولیدی ها را به ورشکستگی و تعطیلی می کشاند وهم سرگردانی نقدینگی را به دنبال دارد و هم به بیکاری دامن می زند و هم گلوی ابتکار و اختراع را می فشرد و هم برای برخی از مابهتران رانت و ثروت های بادآورده آن چنانی ایجاد می کند و هم مشکلات نوکیسگی را به وجود می آورد و هم به روحیه سازندگی و تلاش و تولید ضربه می زند قصه تلخ و ناگواری است و متاسفانه برخی آقایان که قدرت و اختیار قانون گذاری، برنامه ریزی و اجرا داشتند و دارند گویی به خوابی عمیق فرو رفته اند اما امیدواریم که لااقل رهنمود و بیدار باش جدی رهبر فرزانه انقلاب و تاکید ایشان بر حمایت از تولید ملی، سرمایه و کار ایرانی خیلی ها را از این خواب سنگین بیدار کند و به شکلی جدی و واقعی قوانین مستند و قابل اجرا و برنامه هایی اساسی برای کنترل واردات اجرا کنند و اقدامی اساسی برای جلوگیری از واردات بی رویه انجام دهند.
این ظرفیت ها را باید مورد اهتمام قرار داد
روزنامه حمایت روز سه شنبه 29 فروردین در تمجید از حمایت همه ایرانیان از تمامیت ارضی کشور و دفاع از مالکیت ایران بر جزایر سه گانه می نویسد: سفر رییس جمهور به ابوموسی و سپس واکنش همه جانبه طیفهای مختلف جامعه ایران (حتی منتقدین رییس جمهور) در قبال یاوه گوییهای امارات، نشان داد که تمامیت سرزمین کشورمان و ابعاد مربوط به ملیت و هویت ملی مردم از اهمیت فوق العادهای برخوردار است و با کوچکترین عدم رعایتها خصوصا از ناحیه طرف خارجی، موجب جریحه دار شدن قلب میلیونها ایرانی و واکنش جدی آنها می شود. فلذا این ظرفیت ها را باید مورد اهتمام قرار داد و هیچ گاه تلاش نکرد که بین عناصر ملی و تاریخی و سرزمینی هویت ایرانیان با عناصر دینی و اعتقادی و ارزشی آنان تقابل ایجاد کرده یا آنها را از یکدیگر جدا نمود و باعث شد که طیفی از مردم، خود را بیرون از دایره همبستگی ملی ببینند.
این روزنامه می افزاید: بدیهی است در هویت هر ملتی همه عناصر تشکیل دهندۀ آن، خود را گرد عناصر ارزشی و اعتقادی منسجم میسازند؛ چنانچه در کشور ما ایرانیان، ارزشهای اعتقادی اسلامی خود را ملاک رد برخی از سنتهای تاریخی غیرعقلانی و خرافی قرار داده و همواره سعی کرده اند تا جنبههای مورد پذیرش مبانی الهی را در فرهنگ ملی خود تقویت کنند.
این فلسفه و شاکله نشست استانبول بود
صادق زیباکلام در سرمقاله روز سه شنبه 29 فروردین روزنامه شرق درباره نتایج مذاکرات ایران و 1+5 می نویسد: نخستین نکته مهم آن است که مسئولانمان نه به ادبیات تندروهای خودمان خیلی توجهی کنند و نه به ادبیات مخالفان نظام. بگذارید هرکس که هرچه دوست دارد، فکر کند. مهم حفظ و حراست از منافع ملیمان است. واقعیت آن است که تحریمها، آثار منفی و زیانباری بر بعضی حوزههای اقتصاد ایران گذارده است. واقعیت دیگر آن است که تحریمها برای آمریکاییها و اروپاییها هم جز ضرر و زیان حاصل دیگری نداشته است. این وسط کشورها و قدرتهایی سود بردهاند که نفع آنان در دشمنی و ستیز ما با غرب نهفته است. واقعیت دوم آن است که غربیها نمیگفتند که ایران نمیتواند و نباید فعالیتهای هستهای داشته باشد.
و در ادامه مطلب آمده است: سهل است، آنان حتی نگفتند که ایران نمیتواند و نباید غنیسازی را انجام دهد. اختلاف و مشکل اصلی بر سر نداشتن «اطمینان» و «اعتماد» بوده است. مذاکرات قبلی هم بهواسطه نبود عنصر اعتماد و اطمینان به جایی نرسید و بهنظر میرسد که دستکم، گام اولیهای، ولو کوچک، برای نخستینبار برداشته شده، حاصل مذاکرات استانبول را هرطور که تفسیر کنیم، بهنظر میرسد که غربیها به ما گفتند که مشکلی با فعالیتهای هستهای ما ندارند، اگر آن عنصر اعتماد بتواند ایجاد شود. ما هم به غربیها گفتیم اگر شما مخالف برنامههای هستهای ما نباشید و مشکل صرفا بر سر اعتماد است، ما هم حاضر هستیم با شما بنشینیم و به یک فرمول، به یک توافق و به یک راهحلی برسیم که هم ما بتوانیم به پیشرفت هستهایمان ادامه دهیم و هم شما به خواسته اصلیتان که اطمینان داشتن از برنامههای ما هست، برسید. این فلسفه و شاکله نشست استانبول بود...
نظر شما :