شما به ۴۲ دلیل متهم هستید خانم نماینده
رامی خوری
خبرآنلاین: هفته گذشته بود که خبرهای وتوی قطعنامه ضدسوری در شورای امنیت توسط چین و روسیه و خشم خانم سوزان رایس نماینده آمریکا در این سازمان را با کنجکاوی می خواندم. در تمام رسانه ها نقل شده بود که خانم رایس به شدت از این حرکت چین و روسیه عصبانی است. او دقیقا همان اندازه عصبانی شده که یک سفیر راستگرای امریکایی در شورای امنیت از وتوی تصمیم خود توسط ابرقدرت های دیگر ناراحت و خشمگین می شود. رایس به صراحت در جمع خبرنگاران اعلام کرد که از این وتو دوجانبه چینی – روسی احساس انزجار کرده است: برخی اعضای این شورا مردم سوریه را می فروشند تا به اهداف خود برسند.
شاید از این منظر که باید به خون ریزی ها در سوریه پایان داده شود حق با خانم رایس است و همگان باید تلاش خود را برای پایان دادن به ناآرامی ها به کار گیرند. شاید هم باید موضع گیری ایشان را جدی بگیریم چرا که این قبیل موضع گیری ها از سوی قدرت های شورای امنیت که دارای حق وتو هستند بخصوص اگر ایالات متحده باشد از اهمیت خاصی برخوردار است. سفیر آمریکایی که بدون اجازه سربازان خود را در چشم برهم زدنی به هر نقطه ای از جهان می فرستد، اینچنین موضع جدی و سختی در قبال وتوی روسیه و چین می گیرد.
با اینهمه نمی دانم که باید خشم خانم رایس از وتوی چینی – روسی را نتیجه عملکرد شورای امنیت بدانم یا سیاست خارجی ناکارآمد و یا استانداردهای دوگانه ایالات متحده.هرچه تلاش کردم نتوانستم این موضع گیری رایس و در سطح بالاتر ایالات متحده را جدی بگیرم. این امریکا بود که نخستین بار حق وتو را تبدیل به کارتی طلایی برای سرپوش گذاشتن بر جنایت ها علیه بشریت کرد. این مساله بخصوص در قبال اسرائیل به وفور دیده شده است. گمان نمی کنم که رایس یا امریکایی ها جهان را احمق فرض می کنند و یا تصور می کنند که آنها بازی جدید واشنگتن را باور کرده اند.
خانم رایس! مشکل اینجاست که کشور شما ایالات متحده از 1972 تاکنون 42 بار از حق وتوی خود برای ممانعت از اجرای قانون استفاده کرده و به ادامه رفتارهای نامشروع اسرائیل در سرزمین های اشغالی صحه گذاشته است. به بیان دقیق هربار اسرائیل به صراحت قانون بین الملل را نقض کرده است ،قطعنامه های سازمان ملل یا هر مرجع حقوقی دیگری با رای وتو امریکا نفس در سینه حبس شده اسرائیلی ها را آزاد کرده است. حرکت های غیرقانونی اسرائیل نظیر ادامه شهرک سازی ها، قتل و ترور ، بی احترامی به اماکن مقدس مذهبی ، حمله به شهروندان در کشورهای همسایه، کشتن کارمندان سازمان ملل همه و همه مصداق هایی است که با رای وتوی امریکا نادیده گرفته شد.
تاریخ آخرین وتوی آمریکا به 18 فوریه 2011 بازمی گردد. اعضای شورای امنیت با تهیه پیش نویسی قصد داشتند تمامی شهرک سازی های اسرائیل از 1967 تا کنون را غیرقانونی اعلام کنند که امریکا با وتوی خود مانع از به نتیجه رسیدن این اجماع شد. در بسیاری از موارد تاریخی،ایالات متحده به تنهایی قطعنامه های مطرح شده در شورای امنیت را وتو کرد. سپتامبر و اکتبر 2011 بود که واشنگتن استراتژی جدیدی را پیش گفت و آن حمله پیشگیرانه بود. در این تکتیک ، امریکایی ها به صراحت اعلام کردند که طرح به رسمیت شناختن فلسطین بر اساس مرزهای 1967 را وتو خواهند کرد.
اما سوال اینجاست که با خشم خانم رایس که اندک توجهی به کشته شدن شهروندان دیگر کشورها نمی کند، چه باید کرد؟ پاسخ این است: هیچ کار. می توانیم به راحتی او و انتقادهایش را نادیده بگیریم. او و دولتش از مشروعیت و جدیت در مطالبه حق اعضا برخوردار نیستند. اگر خانم رایس از این حرکت چین و روسیه احساس انزجار می کند آیا می تواند احساس قربانیان 42 وتو دولتش در سالهای گذشته را درک کند؟
در این یادداشت حرف تازه ای بر زبان نیاوردم جز اینکه تنها یک دلیل از هزار دلیل پایان روزهای تاثیرگذاری ابرقدرت های شرق و غرب بخصوص امریکا بر معادلات منطقه ای را بر زبان آوردم. این کشورها قدرت های نظامی جهان هستند اما دیگر قدرت های تاثیرگذار به حساب نخواهند آمد. ایالات متحده مستحق بیشترین انتقادها است که دلیل آن در استانداردهای دوگانه برخورد این کشور با موافق و مخالف خود در سطح جهانی نهفته است. امریکا خود را سمبل قانون مداری در سطح بین المللی می داند اما بی اجازه سربازان خود را به هر نقطه ای گسیل می دهد.
اعتراض خانم رایس به وتوی چین و روسیه توخالی و بی معنا بود چرا که در حقیقت منعکس کننده غرور سیاسی امریکا است و نه دیپلماسی کارآمد این کشور.
دیلی استار
خبرآنلاین: هفته گذشته بود که خبرهای وتوی قطعنامه ضدسوری در شورای امنیت توسط چین و روسیه و خشم خانم سوزان رایس نماینده آمریکا در این سازمان را با کنجکاوی می خواندم. در تمام رسانه ها نقل شده بود که خانم رایس به شدت از این حرکت چین و روسیه عصبانی است. او دقیقا همان اندازه عصبانی شده که یک سفیر راستگرای امریکایی در شورای امنیت از وتوی تصمیم خود توسط ابرقدرت های دیگر ناراحت و خشمگین می شود. رایس به صراحت در جمع خبرنگاران اعلام کرد که از این وتو دوجانبه چینی – روسی احساس انزجار کرده است: برخی اعضای این شورا مردم سوریه را می فروشند تا به اهداف خود برسند.
شاید از این منظر که باید به خون ریزی ها در سوریه پایان داده شود حق با خانم رایس است و همگان باید تلاش خود را برای پایان دادن به ناآرامی ها به کار گیرند. شاید هم باید موضع گیری ایشان را جدی بگیریم چرا که این قبیل موضع گیری ها از سوی قدرت های شورای امنیت که دارای حق وتو هستند بخصوص اگر ایالات متحده باشد از اهمیت خاصی برخوردار است. سفیر آمریکایی که بدون اجازه سربازان خود را در چشم برهم زدنی به هر نقطه ای از جهان می فرستد، اینچنین موضع جدی و سختی در قبال وتوی روسیه و چین می گیرد.
با اینهمه نمی دانم که باید خشم خانم رایس از وتوی چینی – روسی را نتیجه عملکرد شورای امنیت بدانم یا سیاست خارجی ناکارآمد و یا استانداردهای دوگانه ایالات متحده.هرچه تلاش کردم نتوانستم این موضع گیری رایس و در سطح بالاتر ایالات متحده را جدی بگیرم. این امریکا بود که نخستین بار حق وتو را تبدیل به کارتی طلایی برای سرپوش گذاشتن بر جنایت ها علیه بشریت کرد. این مساله بخصوص در قبال اسرائیل به وفور دیده شده است. گمان نمی کنم که رایس یا امریکایی ها جهان را احمق فرض می کنند و یا تصور می کنند که آنها بازی جدید واشنگتن را باور کرده اند.
خانم رایس! مشکل اینجاست که کشور شما ایالات متحده از 1972 تاکنون 42 بار از حق وتوی خود برای ممانعت از اجرای قانون استفاده کرده و به ادامه رفتارهای نامشروع اسرائیل در سرزمین های اشغالی صحه گذاشته است. به بیان دقیق هربار اسرائیل به صراحت قانون بین الملل را نقض کرده است ،قطعنامه های سازمان ملل یا هر مرجع حقوقی دیگری با رای وتو امریکا نفس در سینه حبس شده اسرائیلی ها را آزاد کرده است. حرکت های غیرقانونی اسرائیل نظیر ادامه شهرک سازی ها، قتل و ترور ، بی احترامی به اماکن مقدس مذهبی ، حمله به شهروندان در کشورهای همسایه، کشتن کارمندان سازمان ملل همه و همه مصداق هایی است که با رای وتوی امریکا نادیده گرفته شد.
تاریخ آخرین وتوی آمریکا به 18 فوریه 2011 بازمی گردد. اعضای شورای امنیت با تهیه پیش نویسی قصد داشتند تمامی شهرک سازی های اسرائیل از 1967 تا کنون را غیرقانونی اعلام کنند که امریکا با وتوی خود مانع از به نتیجه رسیدن این اجماع شد. در بسیاری از موارد تاریخی،ایالات متحده به تنهایی قطعنامه های مطرح شده در شورای امنیت را وتو کرد. سپتامبر و اکتبر 2011 بود که واشنگتن استراتژی جدیدی را پیش گفت و آن حمله پیشگیرانه بود. در این تکتیک ، امریکایی ها به صراحت اعلام کردند که طرح به رسمیت شناختن فلسطین بر اساس مرزهای 1967 را وتو خواهند کرد.
اما سوال اینجاست که با خشم خانم رایس که اندک توجهی به کشته شدن شهروندان دیگر کشورها نمی کند، چه باید کرد؟ پاسخ این است: هیچ کار. می توانیم به راحتی او و انتقادهایش را نادیده بگیریم. او و دولتش از مشروعیت و جدیت در مطالبه حق اعضا برخوردار نیستند. اگر خانم رایس از این حرکت چین و روسیه احساس انزجار می کند آیا می تواند احساس قربانیان 42 وتو دولتش در سالهای گذشته را درک کند؟
در این یادداشت حرف تازه ای بر زبان نیاوردم جز اینکه تنها یک دلیل از هزار دلیل پایان روزهای تاثیرگذاری ابرقدرت های شرق و غرب بخصوص امریکا بر معادلات منطقه ای را بر زبان آوردم. این کشورها قدرت های نظامی جهان هستند اما دیگر قدرت های تاثیرگذار به حساب نخواهند آمد. ایالات متحده مستحق بیشترین انتقادها است که دلیل آن در استانداردهای دوگانه برخورد این کشور با موافق و مخالف خود در سطح جهانی نهفته است. امریکا خود را سمبل قانون مداری در سطح بین المللی می داند اما بی اجازه سربازان خود را به هر نقطه ای گسیل می دهد.
اعتراض خانم رایس به وتوی چین و روسیه توخالی و بی معنا بود چرا که در حقیقت منعکس کننده غرور سیاسی امریکا است و نه دیپلماسی کارآمد این کشور.
دیلی استار
نظر شما :