بغداد به دنبال نقش جدید در منطقه

عراق میان ایران-آمریکا میانجی‌گری می‌کند؟

۲۲ بهمن ۱۳۹۰ | ۱۳:۱۶ کد : ۱۸۹۷۷۷۳ اخبار اصلی
سیروس برنا، نماینده مجلس و کارشناس امور عراق در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی معتقد است عراق ماموریت دارد تا با استفاده از ظرفیت های خود چالش های میان ایران و امریکا را کاهش دهد.
عراق میان ایران-آمریکا میانجی‌گری می‌کند؟

دیپلماسی ایرانی: عراق سال 2012 با 2003 . پیش از آن تفاوت های بسیاری کرده است.آمریکایی ها بیش از 7 سال در عراق ماندند تا شاید بتوانند حرف خود را در این کشور شیعه به کرسی بنشانند.در نهایت اما عراق استقلال سیاسی خود را به دست آورده و بله قربان گوی آمریکا در منطقه نشد. چه در خصوص مساله سوریه و چه در مواجهه با ایران،عراقی ها مخالفت خود را با عملکرد غرب در این کشورها به صراحت اعلام کردند.اکنون با بالاگرفتن فشارهای غربی بر ایران به بهانه برنامه هسته ای ، بغداد اعلام کرده که با تحریم های یکجانبه آمریکا و غرب همراه نخواهد شد. سیروس برنا، ‌نماینده مجلس و کارشناس مسائل عراق در گفتگو با دیپلماسی ایرانی تاکید دارد که عراق ظرفیت ویژه ای برای میانجی گری میان ایران و آمریکا دارد:

 با توجه به فشاری که احتمالا غربی ها بر عراقی ها وارد خواهند کرد، عراقی ها تا کجا می توانند به صحبتی که درباره عدم همراهی با تحریم ها علیه ایران کرده اند، پایبند باشند؟

 پرونده عراق بستر و ظرفیتی برای میانجیگری میان ایران و امریکا است. این ظرفیت از فردای سقوط نظام بعثی در مارس 2003 مصادف با بهار 1382 از وضعیت بالقوه به بالفعل در آمده و این ظرفیت دارای زمینه ها و بنیان هایی است که می تواند همواره آن را بازتولید نماید. به این معنا که پیشینه روابط سیاسی و امنیتی بین ایران و رهبران گروه های معارض عراقی اعم از گروه های اسلامی و کرد و به خصوص روابط دوستی، شخصی و به ویژه عاطفی که بین برخی از اشخاص وزین رهبران این گروه های معارض با مسئولین ارشد ایران از گذشته های دور وجود داشته است و علاوه بر آن الزامات ناشی از روند رو به جلوی دولت ملت سازی در عراق نوین به این معنا که این الزامات مسئولین ارشد عراقی را مجبور کرده که همواره تلاش کنند مناسبات مسالمت جویانه ای با کشورهای هم جوار خود، اعم از سوریه، ترکیه و به ویژه جمهوری اسلامی ایران داشته باشند. این مجموعه شرایط و عواملی است که منجر شده روابط مسالمت جویانه و همپوشانی و همسازی بین منافع و مصالح منطقه ای به عنوان یک الگوی پایدار معادلات منطقه ای به خصوص میان ایران و عراق باشد.

با چنین زمینه ای باید اذعان داشت که موضع و قولی که اخیرا رهبران عراقی در زمینه عدم همکاری آن ها با تحریم ایران تا حدود قابل توجهی معنا دار و پایدار و قابل اتکا است. چرا که این میدان داری و این مدیریت از سوی ایشان مبتنی بر یک نقش واسط و میانجی گرانه ای است. یعنی عراقی ها ضمن این که طبیعتا دنبال منافع ملی خود هستند، یک ماموریت دو سویه و دو جانبه به خصوص از سوی امریکایی ها دارند تا از طریق آن هم منافع ملی خود را تامین کند و هم سطح چالش بین ایران و امریکا را تقلیل دهند.

 

به نظر شما چه ظرفیت های همکاری اقتصادی بین ایران و عراق در حال حاضر وجود دارد که می تواند در این زمینه موثر واقع شود؟

 

در این زمینه دو نکته قابل توجه است: ‌نکته نخست این که این ظرفیت ها به صورت بالقوه در قیاس با سایر کشورهای منطقه ای یعنی هم جوار و فرامنطقه ای بیش از پیش و بیش از هر کشور دیگری است. علت آن هم به پیشینه مناسبات فرهنگی و مذهبی و حوزه مشترک تمدنی این منطقه. نکته دوم این که متاسفانه باید اذعان و تاکید کرد که ایران پس از سقوط رژیم بعث عراق نتوانسته است چنان که باید و شاید از این فرصت ها استفاده کند.

به تعبیر دیگر بستر بازسازی و نوسازی عراق نوین به عنوان سفره ای بوده که پهن شده و کشورهای فرامنطقه ای و منطقه ای می توانستند از این ظرفیت در راستای منافع خود استفاده کنند. به این معنا که باید به گونه ای عمل می کردند تا شرکت های بزرگ آن کشورها اعم از شرکت های بخش خصوصی یا دولتی بتوانند در بستر نوسازی عراق از طریق انعقاد قرار داد خصوصا در بخش های مربوط به نوسازی نیرو و انرژی و سد ها و همین طور آب و فاضلاب و تجدید ساختار و نوسازی ناوگان حمل و نقل و به خصوص توسعه صادرات مبتنی بر استراتژی جایگزینی واردات و ... منافع بخش های خصوصی یا تعاونی و یا دولتی خود را تامین کنند.

اما متاسفانه باید گفت که ما در این زمینه در حد قابل توجهی عقب هستیم. به این معنا که اطلاعات میدانی و آخرین برآوردها نشان می دهد که برای مثال در منطقه کردستان در شرایط فعلی 97 درصد بازار در دست نیروهای ترک و چینی است و تنها سه درصد ظرفیت در مناطقی مانند سلیمانیه، اربیل و مناطق دیگر به ایران اختصاص دارد. در مرکز عراق هم با توجه به اکثریت سنی موجود در این مناطق، به لحاظ زیرساخت های اجتماعی و مردم شناختی در این زمینه هم ظرفیت های بالقوه کمتری داشته و هم بالفعل. اما در جنوب عراق با توجه به این که سیاست های آمایش سرزمینی رژیم بعث، این منطقه از عراق عقب نگه داشته شده بود،‌لذا زمینه های مشارکت بسیار بیشتر است و به علت عقب ماندگی منطقه نیازهای محلی در آن جا بیشتر از سایر نقاط عراق است. طبیعتا در جنوب عراق با توجه به علقه فرهنگی و مذهبی که وجود دارد، این ظرفیت به طور بالقوه بیشتر است. اما می توان پیش بینی کرد که چون روند مشارکت ایران در آن منطقه هم روندی بسیار بطئی و کند است، در آن جا هم نخواهیم توانست به حداقل سهم خود را از این کیک نوسازی اقتصادی عراق دست پیدا کنیم.

 

ایران تا چه حد می تواند از ابزار عراق برای مبارزه با تحریم هایی که مشخصا مبادلات ارزی را هدف قرار گرفته است، برای تامین منابع ارزی استفاده کند؟

 

با عنایت به کم و کیف قدرت عراق نوین در عرصه معادلات منطقه ای و بین المللی، این تاثیرگذاری از حیث شمول آن ، درصد قابل توجهی نیست. یعنی میزان تاثیرگذاری در درجه پایینی قرار دارد. اما وقتی موضوع را کانالیزه نگاه کنیم و محدود به مناسبات بین عراق و امریکا و میانجیگری عراق بین ایران و امریکا بدانیم،‌ این تاثیرگذاری به واسطه روابط معنادار و پایداری که برخی از اشخاص برجسته مانند جلال طالبانی و دیگر رهبران گروه های عراقی دارند، مقدری بیشتر است. این تاثیرگذاری در مواقعی که فضا تا حدی چالشی تر و بحرانی تر می شود، بیشتر می شود و در شرایطی که ثبات و پایداری بر اوضاع حاکم است، این تاثیرگذاری تنزل پیدا می کند.

اما باید به این نکته توجه داشت که در مجموع فرایند تحریم هایی که بر جمهوری اسلامی ایران اعمال می شود بیشتر از کانال اتحادیه اروپا، شورای حکام، شورای امنیت و فضاهای این چنینی نشات می گیرد که در آن فضاها به طور عام میزان تاثیرگذاری عراق به شرحی که اشاره شد، چندان زیاد نیست. 

نظر شما :