تلاش برای اقناع غرب یا کاستن از بهای نفت ایران
چین با یک تیر دو نشان میزند
تصمیم شرکت های چینی برای کاهش واردات نفت از ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
من فکر می کنم این بیشتر حرکت سیاسی - اقتصادی و نمادین باشد. استباط من این است که چینی ها به دو دلیل این بحث را مطرح کرده اند. آنها با مطرح کردن کاهش خرید نفت از ایران در وهله اول به دنبال کاهش فشار اروپا و آمریکا بر این کشور هستند. در دو ماه گذشته که آمریکا و اروپا تحریم نفت ایران را به طور جدی در دستور کار خود گذاشته اند فشار سنگینی را به چین وارد کرده اند که به این تحریم بپیوندد. ماه گذشته تیموتی گایتنر، وزیر خزانه داری آمریکا با سفر به چین و گفتگو با مقامهای این کشور چین را به کاهش یا قطع خرید نفت از ایران تشویق و ترغیب کرد. هفته گذشته نیز آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان به چین سفر کرد و در ملاقات با مقامات چینی از آنان خواست تا واردات نفت از ایران را کاهش دهند و عرضه کنندگان دیگر نفت را جایگزین این کشور سازند.
هدف دوم چین از طرح بحث کاهش خرید نفت از ایران این است که با این فضا سازی ها بتوانند به ایران فشار بیاورند تا بتوانند تخفیف ببیشتری از ایران بگیرند. نباید فراموش کرد که چین دومین مصرف کننده نفت در دنیا است و حدود ۲۰ درصد از نفت مصرفی خود را از ایران وارد میکند. چین در سال گذشته روزانه نیم میلیون بشکه نفت از ایران خریداری کرده است. البته خبرگزاری ها گزارش کرده اند که از اوایل سال جاری میلادی چین این مقدار را به نصف رسانده است. با این حال چینی ها حجم قابل توجهی از نفت خود را از ایران تامین می کنند و هر گونه تغییر در قیمت خریداری شده از نفت ایران، عدد قابل توجهی برای این کشور محسوب می شود. آنطور که گفته شده اختلاف ایران و چین بر سر نحوه پرداخت نفت صادراتی و همچنین قیمت نفت برای سومین ماه متوالی موجب کاهش واردات نفت چین از ایران شده است. بنابراین به نظر می رسد شرکت های چینی، با هدف خرید نفت ایران به بهای نازلتر و با شرایط مناسب تر، نفت کمتری از ایران وارد می کنند. بنابراین من فکر می کنم این بحث بیشتر حرکت نمادین و با اهداف ذکر شده بوده والا جایگزین کردن این حجم نفت در کوتاه مدت امکان پذیر نیست.
این عدم امکان تا چه اندازه به بحث های فنی مربوط است؟
قطعا به دلایل فنی است. چین سالیان متمادی است که از ایران خریداری می کند. هر گونه تغییر در سبد خوراک نفت پالایشگاهها منجر به تغییراتی در کیفیت محصولات نفتی در این واحدهای پالایشگاهی می شود. بنابراین دلایل فنی در این زمینه مطرح است و بر این اساس جاگزینی نفت ایران به لحاظ فنی امکان پذیر نیست. از سوی دیگر چنین کاری به صلاح آنها نیست چرا که تغییر مبداء مستلزم یک سری پیش نیازها و تهیه مقدمات اولیه است که به نظر نمی رسد در شراط کنونی و در کوتاه مدت امکان پذیر باشد.
در دراز مدت چطور؟
در درازمدت امکان هرچیزی امکان پذیر است. در بلند مدت پالایشگاههای خریدار نفت ایران باید یکسری تغییرات عمده در فرآیند فنی پالایشگاههای خود ایجاد کنند، در این صورت امکان کاهش خرید نفت ایران فراهم می شود اما این تغییرات هم برای پالایشگاهها هزینه به همراه دارد.
گفته می شود در سفر نخست وزیر چین به عربستان توافقاتی در مورد جایگزینی نفت ایران صورت گرفته است. در خبرها نیز آمده است که چین خرید نفت خود از عربستان را افزایش داده است. آیا عربستان می تواند جای ایران را در بازار نفت چین بگیرد؟
در این ارتباط سه نکته وجود دارد. اول اینکه امکان افزایش به یک باره تولید نفت عربستان در سقف 12.5 که عربستان اعلام می کند وجود ندارد. بالاترین میزان تولیدی که عربستان داشته است 10.5 میلیون بشکه بوده است. در حال حاضر هم تقریبا همین مقدار را تولید می کنند و وارد بازار می کنند.
نکته ای دیگری که وجود دارد این است که به نظر من به دلایل متعدد زیبنده نیست که دوستان ما در عربستان سعودی، حکام عربستان بعد از تحریم نفت ایران از سوی غرب، چنین نقشی را بر عهده بگیرند. باید به این مسئله توجه کرد که ما عضو اوپک هستیم و در اوپک منشوری داریم که اعضای اوپک به لحاظ اخلاقی باید به آن متعهد باشند. از سوی دیگر عدم تعادل طولانی مدت در عرضه و تقاضا، اوضاع آشفته اقتصادی را هر چه بیشتر سختتر میکند. دوستان حاکم در کشورهای عربستان سعودی باید عواقب هرگونه اتفاق ناگوار را در منطقه به دقت تحلیل و بررسی کنند و در این کشمکش با دنیای غرب همراهی نکنند.
نکته سوم این است که حاکمان عربستان باید در مقابل مردمان خود پاسخگو باشند که چرا دولت عربستان در این حرکت غیر عقلایی اتحادیه اروپا و غرب با آنها همراهی می کند؟ ما انتظار داریم که دوستان ما در هیئت حاکمه عربستان با درایت و دقت بیشتری این مسئله را دنبال کنند و با غرب در تحریم نفتی ایران همکاری نکنند.
با این شرایط به نظر شما تحریم نفت ایران تا چه اندازه امکان پذیر است؟
دیدید که علی رغم تحریم های اروپا بود برخی از کشورها قراردادهای خود که دوره آن تمام شده بود را تمدید کردند. لذا به نظر می رسد که تحریم نفت ایران به این سادگی نیست. آمریکا و اروپا تمام تلاش خود را براین گذاشته اند که حداکثر فشار را بر ایران بیاورند تا بلکه از طریق وارد کردن این فشار بتوانند مطامعی که دنبال می کنند را به نتیجه برسانند. به نظر می رسد این کار نه از نظر دیپلماتیک و نه از نظر عمیلاتی امکان پذیر است. شاید بهترین راه و منطقی ترین معقول ترین راه مذاکره بر اساس منافع دو طرف است.
راهکار پیش روی ایران چیست؟
مهمترین کار استفاده از دیپلماسی فعال است. ایران باید با فرستادن هیئت های دیپلماتیک به کشورهای مختلف از جمله عربستان، دیگر کشورهای عضو اوپک و کشورهای خریدار نفت ایران جلوی روند کنونی را بگیرد. استفاده از دیپلماسی عمومی و استفاده از نخبگان و ایرانیان خارج از کشور نیز در راستای روشن کردن اهداف ایران و مطامع غرب برای افکار عمومی کاملا جواب می دهد. دولت ایران باید فضای ایجاد شده را مدیریت و با استفاده از ظرفیت دیپلماسی راهبردهایی اتخاذ کند که صددرصد حافظ منابع ملی کشور باشد.
نظر شما :