مدیریت بحران بر عهده بشار است
دکتر الهام امینزاده، نماینده سابق مجلس و مدرس حقوق بشر دانشگاه تهران، با اشاره به تحریکات اخیر علیه سوریه در حوزه نقض حقوق بشر اعتقاد دارد که بشار اسد باید با پیگیری این گزارش بهانه را از غربی ها بگیرد
دیپلماسی ایرانی: بشار اسد رئیس جمهوری سوریه روزهای سختی را پشت سرمی گذارد. از تحریم های سیاسی تا تنبیه های اقتصادی و البته اتهام های متفاوت سرکوب و نقض حقوق بشر. ناوی پیلای، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل متحد در تازه ترین گزارش خود در خصوص وضعیت اعتراض ها در سوریه هم سو با بسیاری از رسانه های غربی ادعا می کند که از زمان آغاز ناآرامی ها در سوریه تاکنون بیش از پنج هزار نفر کشته شدهاند که بنا بر آمار وی سیصد تن از آنها کودک بوده اند. تایید صحت و سقم این ادعا در سوریه ای که آماج اتهام های مختلف قرار گرفته کار آسانی نیست. بشار اسد رئیس جمهوری در سخنان اخیر خود تاکید کرد که نقشی در صدور دستور سرکوب معترضان نداشته و مسئولان برخی کشتارها در استان های ناآرام سوریه نیروهای دولتی نبوده اند.از سوی دیگر بر اساس آمار رسمی دولت سوریه بسیاری از این کشته شدگان از نیروهای امنیتی بوده اند و این در حالیست که برخی منابع از قاچاق اسلحه به داخل سوریه از سوی مخالفان بشار اسد پرده برمی دارند.
ناوی پیلای روز دوشنبه ۱۲ دسامبر از شورای امنیت سازمان ملل خواست تا پرونده سوریه را به دادگاه جنایی بینالمللی بفرستد.با توجه به زنجیره ای از انقلاب ها که از ژانویه گذشته تا کنون کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را در برگرفت و اتهام هایی که در بازه های زمانی متفاوت از سوی نهادهای حقوق بشر علیه برخی کشورهای میزبان تغییرات سیاسی مطرح شد، ارائه تعریفی از مفهوم جنایت علیه بشریت و مصداق یابی آن ضروری به نظر می رسد. دیپلماسی ایرانی این مساله را با دکتر الهام امینزاده، نماینده سابق مجلس و مدرس حقوق بشر دانشگاه تهران، در میان گذاشت که ماحصل این گفتگو را در زیر می خوانید:
مفهموم «جنایت علیه بشریت و نسلکشی» در حقوق بینالملل به چه معناست؟
این مفهوم از مفاهیم حقوق جزای بینالملل یا حقوق بینالملل کیفری است که از سال 1945 که قصد محاکمه مقامات آلمانی را در دادگاه نورنبرگ داشتند در حقوق بینالملل جای گرفت و پس از آن اصولی را مجمع عمومی سازمان ملل تعریف کرد که به تدریج این مفهوم شکل گرفت و در نهایت اساسنامه دیوان بینالملل دادگستری در سال 1998 به تعریف این جرایم پرداخت. سه جرم مهم را که جنایت علیه بشریت، نسلکشی و جرایم جنگی تعریف کردند و همچنین جرم تجاوز که این جرم را قابل اعمال نمی دانند، اما سه جرم دیگر را جرم بینالمللی میدانند که هرگاه مرتکبی به این اقدامات پرداخت هرجایی که مجرم را پیدا کنند براساس صلاحیت جهانی که همه کشورها دارند، محاکمه خواهد شد. چراکه به طور معمول قاعده اصلی این است که یا جرم باید در کشوری اتفاق افتاده باشد و یا مجرم تبعه آن کشور باشد. اما در مورد جنایت علیه بشریت و نسلکشی لازم نیست نه جرمی در کشوری اتفاق افتاده باشد و نه فرد تبعه باشد. بنابراین قابل محاکمه است.
تفاوت جرم نسل کشی با جنایت علیه بشریت چیست؟
مفهوم نسلکشی همانطور که مشخص است، اقداماتی که علیه گروه خاصی از انسانها انجام میشود، نه صرفا کشتن بلکه اقدام علیه حیات فرد، اقدام درخصوص انتقال اجباری کودکان و ممانعت ایجاد کردن در جهت ابقا و دریافت خسارت و یا لطماتی که به گروهی وارد شده و یا حتی بارداریهای اجباری است که همه این موارد را مصداق نسلکشی و یا نسلزدایی میدانند. اما جرایم علیه بشریت حوزه بسیار وسیعتری دارد،حتی امروزه حقوقدانان تلاش دارند که جرایم زیست محیطی را نیز جزو جرایم علیه بشریت حساب کنند.اما به طور کلی جرایم علیه بشریت، بیشتر به هرنوع اقدامی که کل بشریت را به مخاطره بیندازند، اطلاق میشود.اقداماتی که در فضاهای آزاد، در ماورای جو و در روی زمین، هرنوع آلودگی و یا هرنوع اقدامی که به صورت مسلحانه انجام شود را میتوان جنایت علیه بشریت محسوب کرد. اما در این مورد تداخلی با جرایم جنگی پیدا میکند، به عنوان مثال زمانیکه سلاح کشتارجنگی همچون سلاح هستهای یا شیمیایی استفاده میشود، هم میتواند جرم علیه بشریت باشد و هم جرم جنگی.
آیا مصداق و یا نمونه مشخصی از جرم جنایت علیه بشریت در حقوق بینالملل وجود دارد؟
معمولا مواردی همچون بوسنی هرزگوین و یا کشتار مردم در بحرین و غزه را در عین حال اینکه جرایم جنگی هستند، جنایت علیه بشریت هم محسوب میشوند.
آیا نهادهای حقوق بشر با توجه به گزارش مورد ادعای کمیسر عالی حقوق بشر در خصوص سوریه می توانند اتهام جنایت علیه بشریت را مطرح کنند؟
بله، عوامل هرحکومتی برای اینکه با معارضین خود مراودهای به لحاظ سیاسی داشته باشند، یا راه گفتمان را باز می گذارند و یا در نهایت اجازه تظاهرات داده میشود تا حرف خود را بیان کنند. اما اینکه در ابتدای اعتراض این اتفاق بیفتد که حکومتی از ابزارهایی که نام برده شد استفاده نکند، در حیطه داخلی کشورهاست. به عبارت دیگر جرایم علیه بشریت را معمولا جرایم ضدحقوق بشری در داخل کشور و یا در عرصه بینالمللی نامگذاری کنند، اما آنچه که در سوریه اتفاق افتاده در حوزه حاکمیت یک کشور است. حاکمیت هم تا اندازهای میتواند دست به کشتار بزند، چه حاکمیت مطلع باشد و چه نباشد، مسوولیتی به عهده آنهاست که از روشهای انساندوستانه با معرتضان و مخالفان مشکل را حل کنند. البته من نه تعداد و نه علت کشتار را میدانم، اما شایعات زیاد است که آیا حاکمیت عامل کشتار بوده یا ارتش. بر اساس آنچه که شنیدیم آقای بشاراسد هم موافق این اتفاقها نبوده و ارتشیهایی که به نوعی به دنبال خبرسازیها و جوسازی علیه کشور سوریه بودند، دست به این اقدام زدند. به هر حال اگر عاملین این امر محاکمه شوند، اقدام مثبتی برای دولت سوریه خواهد بود.
برای محاکمه عاملین آیا نهاد بینالمللی باید پیگیری کند؟
چنین مسالهای در وهله اول به دولت سوریه برمیگردد که خود آنها تشخیص دهند چه عواملی سبب شده تا به کشور سوریه از نظر بینالمللی حساس شوند. با توجه به اینکه مقامات سوریه بارها اعلام کردهاند که آنها در این اقدامات دخیل نبودند و دستور مستقیم این کشتار را ندادند، باید عوامل این کشتار شناسایی شوند. بنابراین بهتر است این نوع بررسیها توسط دولت سوریه انجام شود،چراکه عواملی که خارج از سوریه هم بودند به این کشتهسازی دست زدند تا این کشور را زیر فشار بینالمللی قرار دهند. به نظر میرسد اگر دولت سوریه واکنشی نشان دهد و یا اعتراضی نسبت به این کشتار داشته باشد، به نفعش خواهد بود. اما در غیراینصورت و در وهله دوم مراجع بینالمللی پیگیری خواهند کرد.
به نظر شما دولت سوریه نباید اجازه دهد تا این مساله بینالمللی شده و آن را در داخل حل کند؟
در حقوق بینالملل آستانه تبدیل وضعیت داخلی به وضعیت و مساله بینالمللی وجود دارد. بدین معنا که در ادبیات بینالمللی تلاش زیادی وجود دارد که این آستانههای داخلی سریع به آستانههای بینالمللی تبدیل شود، تا راه برای ورود چه به نام سازمان ملل و چه به نام ناتو و یا کشور خاص باز شود و درنهایت به مسایل داخلی کشورها ورود پیدا کنند.
برخی از کشورها متاسفانه دقتنظر ندارند که به گونهای با شهروندان خود تعامل داشتهباشد، یعنی نیروهایی که حافظ امنیت هستند مسایل حقوق بشری را هم لحاظ کنند تا مشکلی پیش نیاید. از سوی دیگر تلاشها و لحظههایی برای مچگیری از برخی دولتها همیشه وجود دارد که قصد آن دارند تا مسایل داخلی آن کشور را به موضوع بینالمللی تبدیل کنند. به عبارت دیگر حقوق بشر را به یک دغدغه بینالمللی تبدیل میکنند. (Human rights is a matter of international concern) کشورهایی که نمیخواهند هدف ابزارهای بینالمللی قرار بگیرند و یا این روند را مداخله در امور داخلی خود حساب میکنند، اگر در داخل این مسایل رعایت شود و با نقل گفتمان پیشرفته و باز همراه با دموکراسی مشکلات حل و فصل شود، کمتر چنین فضاهایی برای آنها پیش خواهد آمد که طعمه اهداف بینالمللی شوند.
ناوی پیلای روز دوشنبه ۱۲ دسامبر از شورای امنیت سازمان ملل خواست تا پرونده سوریه را به دادگاه جنایی بینالمللی بفرستد.با توجه به زنجیره ای از انقلاب ها که از ژانویه گذشته تا کنون کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا را در برگرفت و اتهام هایی که در بازه های زمانی متفاوت از سوی نهادهای حقوق بشر علیه برخی کشورهای میزبان تغییرات سیاسی مطرح شد، ارائه تعریفی از مفهوم جنایت علیه بشریت و مصداق یابی آن ضروری به نظر می رسد. دیپلماسی ایرانی این مساله را با دکتر الهام امینزاده، نماینده سابق مجلس و مدرس حقوق بشر دانشگاه تهران، در میان گذاشت که ماحصل این گفتگو را در زیر می خوانید:
مفهموم «جنایت علیه بشریت و نسلکشی» در حقوق بینالملل به چه معناست؟
این مفهوم از مفاهیم حقوق جزای بینالملل یا حقوق بینالملل کیفری است که از سال 1945 که قصد محاکمه مقامات آلمانی را در دادگاه نورنبرگ داشتند در حقوق بینالملل جای گرفت و پس از آن اصولی را مجمع عمومی سازمان ملل تعریف کرد که به تدریج این مفهوم شکل گرفت و در نهایت اساسنامه دیوان بینالملل دادگستری در سال 1998 به تعریف این جرایم پرداخت. سه جرم مهم را که جنایت علیه بشریت، نسلکشی و جرایم جنگی تعریف کردند و همچنین جرم تجاوز که این جرم را قابل اعمال نمی دانند، اما سه جرم دیگر را جرم بینالمللی میدانند که هرگاه مرتکبی به این اقدامات پرداخت هرجایی که مجرم را پیدا کنند براساس صلاحیت جهانی که همه کشورها دارند، محاکمه خواهد شد. چراکه به طور معمول قاعده اصلی این است که یا جرم باید در کشوری اتفاق افتاده باشد و یا مجرم تبعه آن کشور باشد. اما در مورد جنایت علیه بشریت و نسلکشی لازم نیست نه جرمی در کشوری اتفاق افتاده باشد و نه فرد تبعه باشد. بنابراین قابل محاکمه است.
تفاوت جرم نسل کشی با جنایت علیه بشریت چیست؟
مفهوم نسلکشی همانطور که مشخص است، اقداماتی که علیه گروه خاصی از انسانها انجام میشود، نه صرفا کشتن بلکه اقدام علیه حیات فرد، اقدام درخصوص انتقال اجباری کودکان و ممانعت ایجاد کردن در جهت ابقا و دریافت خسارت و یا لطماتی که به گروهی وارد شده و یا حتی بارداریهای اجباری است که همه این موارد را مصداق نسلکشی و یا نسلزدایی میدانند. اما جرایم علیه بشریت حوزه بسیار وسیعتری دارد،حتی امروزه حقوقدانان تلاش دارند که جرایم زیست محیطی را نیز جزو جرایم علیه بشریت حساب کنند.اما به طور کلی جرایم علیه بشریت، بیشتر به هرنوع اقدامی که کل بشریت را به مخاطره بیندازند، اطلاق میشود.اقداماتی که در فضاهای آزاد، در ماورای جو و در روی زمین، هرنوع آلودگی و یا هرنوع اقدامی که به صورت مسلحانه انجام شود را میتوان جنایت علیه بشریت محسوب کرد. اما در این مورد تداخلی با جرایم جنگی پیدا میکند، به عنوان مثال زمانیکه سلاح کشتارجنگی همچون سلاح هستهای یا شیمیایی استفاده میشود، هم میتواند جرم علیه بشریت باشد و هم جرم جنگی.
آیا مصداق و یا نمونه مشخصی از جرم جنایت علیه بشریت در حقوق بینالملل وجود دارد؟
معمولا مواردی همچون بوسنی هرزگوین و یا کشتار مردم در بحرین و غزه را در عین حال اینکه جرایم جنگی هستند، جنایت علیه بشریت هم محسوب میشوند.
آیا نهادهای حقوق بشر با توجه به گزارش مورد ادعای کمیسر عالی حقوق بشر در خصوص سوریه می توانند اتهام جنایت علیه بشریت را مطرح کنند؟
بله، عوامل هرحکومتی برای اینکه با معارضین خود مراودهای به لحاظ سیاسی داشته باشند، یا راه گفتمان را باز می گذارند و یا در نهایت اجازه تظاهرات داده میشود تا حرف خود را بیان کنند. اما اینکه در ابتدای اعتراض این اتفاق بیفتد که حکومتی از ابزارهایی که نام برده شد استفاده نکند، در حیطه داخلی کشورهاست. به عبارت دیگر جرایم علیه بشریت را معمولا جرایم ضدحقوق بشری در داخل کشور و یا در عرصه بینالمللی نامگذاری کنند، اما آنچه که در سوریه اتفاق افتاده در حوزه حاکمیت یک کشور است. حاکمیت هم تا اندازهای میتواند دست به کشتار بزند، چه حاکمیت مطلع باشد و چه نباشد، مسوولیتی به عهده آنهاست که از روشهای انساندوستانه با معرتضان و مخالفان مشکل را حل کنند. البته من نه تعداد و نه علت کشتار را میدانم، اما شایعات زیاد است که آیا حاکمیت عامل کشتار بوده یا ارتش. بر اساس آنچه که شنیدیم آقای بشاراسد هم موافق این اتفاقها نبوده و ارتشیهایی که به نوعی به دنبال خبرسازیها و جوسازی علیه کشور سوریه بودند، دست به این اقدام زدند. به هر حال اگر عاملین این امر محاکمه شوند، اقدام مثبتی برای دولت سوریه خواهد بود.
برای محاکمه عاملین آیا نهاد بینالمللی باید پیگیری کند؟
چنین مسالهای در وهله اول به دولت سوریه برمیگردد که خود آنها تشخیص دهند چه عواملی سبب شده تا به کشور سوریه از نظر بینالمللی حساس شوند. با توجه به اینکه مقامات سوریه بارها اعلام کردهاند که آنها در این اقدامات دخیل نبودند و دستور مستقیم این کشتار را ندادند، باید عوامل این کشتار شناسایی شوند. بنابراین بهتر است این نوع بررسیها توسط دولت سوریه انجام شود،چراکه عواملی که خارج از سوریه هم بودند به این کشتهسازی دست زدند تا این کشور را زیر فشار بینالمللی قرار دهند. به نظر میرسد اگر دولت سوریه واکنشی نشان دهد و یا اعتراضی نسبت به این کشتار داشته باشد، به نفعش خواهد بود. اما در غیراینصورت و در وهله دوم مراجع بینالمللی پیگیری خواهند کرد.
به نظر شما دولت سوریه نباید اجازه دهد تا این مساله بینالمللی شده و آن را در داخل حل کند؟
در حقوق بینالملل آستانه تبدیل وضعیت داخلی به وضعیت و مساله بینالمللی وجود دارد. بدین معنا که در ادبیات بینالمللی تلاش زیادی وجود دارد که این آستانههای داخلی سریع به آستانههای بینالمللی تبدیل شود، تا راه برای ورود چه به نام سازمان ملل و چه به نام ناتو و یا کشور خاص باز شود و درنهایت به مسایل داخلی کشورها ورود پیدا کنند.
برخی از کشورها متاسفانه دقتنظر ندارند که به گونهای با شهروندان خود تعامل داشتهباشد، یعنی نیروهایی که حافظ امنیت هستند مسایل حقوق بشری را هم لحاظ کنند تا مشکلی پیش نیاید. از سوی دیگر تلاشها و لحظههایی برای مچگیری از برخی دولتها همیشه وجود دارد که قصد آن دارند تا مسایل داخلی آن کشور را به موضوع بینالمللی تبدیل کنند. به عبارت دیگر حقوق بشر را به یک دغدغه بینالمللی تبدیل میکنند. (Human rights is a matter of international concern) کشورهایی که نمیخواهند هدف ابزارهای بینالمللی قرار بگیرند و یا این روند را مداخله در امور داخلی خود حساب میکنند، اگر در داخل این مسایل رعایت شود و با نقل گفتمان پیشرفته و باز همراه با دموکراسی مشکلات حل و فصل شود، کمتر چنین فضاهایی برای آنها پیش خواهد آمد که طعمه اهداف بینالمللی شوند.
نظر شما :