حواشى اقتصادى سفر احمدى نژاد به شبه قاره هند

۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۷ | ۱۷:۲۴ کد : ۱۸۴۹ اقتصاد و انرژی
ایران چندین میلیارد دلار در صنعت نفت کشور سریلانکا سرمایه گذاری کرده است. اما به نظر می رسد مهمترین موضوع اقتصادی سفر احمدی نژاد به شبه قاره هند مذاکره پیرامون خط لوله صلح و حواشی مرتبط با آن باشد.
حواشى اقتصادى سفر احمدى نژاد به شبه قاره هند
سفر محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری ایران، به کشورهای هند، پاکستان و سریلانکا به یکی از مهمترین اخبار روزنامه های سراسر جهان تبدیل شد.
 
هر یک از روزنامه ها برای این سفر نامی انتخاب کردند. برای مثال تایمز آسیا این سفر را " ورود ایران به محدوده دشمن " نام گذاری کرد. زیرا کشورهای انتخاب شده توسط رییس جمهور برای سفر همگی از دوستان نزدیک آمریکا هستند و با حمایتهای اقتصادی و سیاسی ایالات متحده به بقای خود ادامه می دهند.
 
دیلی تایمز این سفر را" تغییر سیاست خارجی ایران و تمرکز روی کشورهای شرقی " تعبیر کرد و در مقاله ای در این مورد نوشت:" تشدید تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران سبب شد تا دیپلماسی اقتصادی ایران تغییر کند. این کشور که در سالهای قبل همکاری زیادی با کشورهای اروپایی داشت و سهم زیادی از پروژه های نفت و گاز خود را به شرکتهای اروپایی واگذار کرده بود هم اکنون به دنبال یافتن دوستانی تازه در کشورهای شرقی است. و همین مساله انگیزه ای برای آغاز سفر دوره ای احمدی نژاد به سه کشور مذکور شده است."
 
گفته می شود در این سفر احمدی نژاد برای مذاکره در مورد خط لوله صلح به هند سفر می کند. ایران چندین میلیارد دلار در صنعت نفت کشور سریلانکا سرمایه گذاری کرده است و هزینه ساخت نیروگاه 450 میلیون دلاری سریلانکا را می پردازد. اما به نظر می رسد مهمترین موضوع اقتصادی سفر احمدی نژاد به شبه قاره هند مذاکره پیرامون خط لوله صلح و حواشی مرتبط با آن باشد.
 
تعلل های پی در پی هند در اجرای این خط لوله، خروج شرکتهای اروپایی از پروژه های نفت و گاز ایران و احتمال جایگزین شدن آنها با کشورهای دیگر موضوعاتی است که بسیار جای تامل دارد.
 
شایان ذکر است در روزهای اخیر اخباری مبنی بر تمایل کشورهای هند، چین، روسیه و ویتنام برای توسعه حوزه های گازی ایران به گوش رسید. حوزه هایی که تا سالهای قبل شرکتهای بزرگی همچون شل و توتال و شرکتهای ژاپنی توسعه آنها را بر عهده داشتند و بعد از اعلام طرحهای تحریمی علیه ایران از صحنه عالیتهای اقتصادی ایران خارج شدند.
 
در این میان تردیدهای زیادی در مورد تمایل واقعی کشورهای مذکور و توانایی آنها برای توسعه بزرگترین میادین نفتی جهان وجود دارد. آیا می توان ادعای آنها را جدی گرفت و سرمایه ملی کشور را در اختیار آنها قرار داد؟
 
روسیه
سابقه همکاری روسیه با ایران سابقه ای کاملا روشن است. روسیه کشوری است که سالیان پیش پروژه ساخت نیروگاه اتمی بوشهر را بر عهده گرفت ولی این پروژه را با بیشتر از 25 سال تاخیر تحویل داد. تاخیری که علاوه بر تحمیل هزینه های کلان به اقتصاد ایران موجب گردید تا فن آوریهای تازه ای در صنعت هسته ای جهان ایجاد شود و نیروگاه بوشهر توانایی هایی مشابه نیروگاههای سی سال گذشته داشته باشد.
 
تاریخ نیز تایید می کند که روسها در بیشتر موارد ایران را تنها مکانی برای نشان دادن قدرت خود در برابر آمریکا می دانند و یکی از دلایل دوستی آنها با ایران تلاش برای ممانعت از ورود آمریکا به این منطقه است.
 
اگر چه با ورود نیروهای آمریکایی به کشورهای اطراف ایران تا حد زیادی در این سیاست شکست خورده اند.
 
به هر حال کشور غنی ایران با دارا بودن 15 درصد از ذخایر تایید شده گاز طبیعی جهان و میلیاردها بشکه نفت عرصه بسیار خوبی برای قدرت نمایی روسها است. اما بعد از خروج شرکتهای اروپایی از ایران و تعلل شل و توتال در امضای قراردادهای مربوط به توسعه حوزه های نفتی پارس جنوبی گازپروم روسیه اعلام آمادگی کرد تا وارد فعالیتهای گازی ایران شود.
 
 ورود گاز پروم سبب نزدیک تر شدن رابطه دیپلماتیک دو کشور خواهد شد اما آیا می توان روسها را جایگزین خوبی برای توتال و شل دانست ؟
 
هند
هند یکی از گزینه های دیگری است که طبق اخبار موجود برای توسعه این حوزه نفتی اعلام آمادگی کرده است.
 
این در حالیست که پروژه 13 ساله خط لوله صلح با بهانه گیری های مختلف این کشور اجرا نشده است. در این میان هند قراردادهای بزرگی با شرکتهای اروپایی و آمریکایی امضا کرد که بسیاری از تحلیل گران دیپلماسی اقتصادی جهان این قراردادها را جایزه هندی ها برای دوری گزیدن از رابطه گازی با ایران و ممانعت از امضای قرار داد خط لوله صلح می دانند.
 
از طرف دیگر در سالهای اخیر این کشور مذاکراتی را با ترکمنستان آغاز کرد تا گاز این کشور را از طریق خط لوله دیگری وارد کند و اخیرا اخباری مبنی بر به نتیجه رسیدن این مذاکرات مخابره شد که به خودی خود نشان از کمتر شدن تمایل هند برای استفاده از گاز ایران دارد.
 
جالب این جاست که هند در روزهای آغازین سال 2008 میلادی ادعایی تازه مطرح کرد و از ایران برای اجرای این قرارداد ضمانت خواست و ناظری را معرفی کرد که اجرای طرح و انتقال گاز از این خط لوله را تضمین کند و این ناظر شرکت گاز پروم روسیه بود.
 
در همین زمان نخست وزیر هند با صراحت اعلام کرد که این کشور قرابت زیادی با آمریکا دارد و دور شدن از آمریکا (  از طریق مخالفت با سیاستهای آن ) را به معنای انزوا در سطح بین المللی می داند. این جمله روشن کرد که هند سیاستهای خود را در عرصه بین المللی در راستای تقویت رابطه با آمریکا طراحی می کند و بهانه جویی های مکرر در اجرای این پروژه نیز یکی از این سیاستها بوده است.
 
به هر حال اعلام شده است رییس جمهوری ایران در این سفر به شبه قاره هند با مقامات هندی در مورد خط لوله صلح مذاکره خواهد کرد. از طرف دیگر اخباری مبنی بر تمایل پاکستان به اجرای این طرح و احتمال جایگزین شدن چین مخابره می شود.
 
تایمز آسیایی در این مورد می نویسد:" پاکستان سرمایه مورد نیاز برای اجرای این خط لوله را ندارد و باید از بانک جهانی وام بگیرد. ولی با توجه به نفوذ آمریکا در بانک جهانی و مخالفت این کشور با ساخت خط لوله صلح نمی توان به این مساله چندان امیدوار بود."
 
چین
چین نیز شرایطی مشابه هند دارد. این کشور نیز همچون دیگر کشورهای جهان سیاستهای خود را مطابق با منفع کشورش طراحی می کند. این کشور نیز در سالهای گذشته قراردادهای بزرگی با فرانسه و آمریکا امضا کرد.
 
از طرف دیگر بعد از امضای قرارداد 2 میلیارد دلاری ایران با ساینو پک چین اجرای این قرارداد به دلیل مخالفتهای آمریکا به حالت تعلیق درامد. بنابراین چین نیز نمی تواند گزینه مناسبی باشد.
 
در مورد کشورهای دیگری که برای ورود به این عرصه ابراز تمایل کرده اند از قبیل ویتنام می توان گفت:" این کشورها تجربه کافی برای فعالیت در صنعت نفت و گاز را ندارند و سپردن بزرگترین حوزه گازی جهان به کشوری بی تجربه که به احتمال زیاد برای اجرای آن نه تنها به هزینه کلان بلکه به زمان زیادی نیز نیازمند است کار درستی نیست." 

نظر شما :