ابو مازن و ملک عبدالله در واشنگتن برای گشایش گره صلح

۰۷ اردیبهشت ۱۳۸۷ | ۱۵:۳۶ کد : ۱۸۲۰ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
سفر ابو مازن به آمريکا با سفر پادشاه اردن به واشنگتن هم زمان شده است. در همین موقع طیب اردوغان به اطلاع بشار اسد رسانده که اسرائيل حاضر است در برابر رسيدن صلح با دمشق بلندى هاى جولان را بطور کامل پس دهد.
ابو مازن و ملک عبدالله در واشنگتن برای گشایش گره صلح

محمود عباس رئیس حکومت خودگردان فلسطینی صبح چهارشنبه وارد واشنگتن پایتخت ایالات متحده آمریکا شد تا با مقام­های ارشد کاخ سفید از جمله «جورج بوش» رئیس جمهوری آمریکا و «کاندولیزا رایس» وزیر امور خارجه آمریکا دیدار و گفت و گو کند.

 

همچنین قرار است محمود عباس قبل از دیدار با رئیس جمهوری آمریکا با برخی از نمایندگان سنا و کنگره آمریکا نیز دیدار و گفت و گو کند.

 

عباس در توقف کوتاهی که در ایسلند در مسیر خود به سمت ایالات متحده داشت، در گفت و گو با خبرنگاران گفت: «من علاوه بر فردا که با رئیس جمهوری آمریکا دیدار می­کنم، در تاریخ 17 می نیز در شرم الشیخ دیداری مجدد خواهم داشت و از این که ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل نیز قرار است به شرم الشیخ بیاید، خوشحالم.»

 

وی هدف از انجام این مذاکرات را رسیدن به توافق­نامه صلح میان اسرائیل و فلسطین تا پایان سال 2008 و قبل از دوران ریاست جمهوری رئیس جمهوری آمریکا دانست.

 

در همین راستا عباس سفر «جیمی کارتر» رئیس جمهوری سابق آمریکا به سوریه و دیدارش با رهبران جنبش حماس از جمله خالد مشعل دبیر کل این جنیش را شکست خورده دانست و گفت: «وی نتوانست رهبران حماس را قانع کند که به صلحی پایدار با اسرائیل برای تاسیس دو کشور مستقل فلسطینی و اسرائیلی در کنار هم برسند. به نظر من مذاکرات کارتر هیچ نتیجه­ای در بر نداشت.»

 

در همین ملک عبدالله دوم پادشاه اردن در یک سفر رسمی به دعوت رئیس جمهوری آمریکا از بحرین به ایالات متحده آمد تا در آستانه دیدار رئیس جمهوری آمریکا با رئیس حکومت خودگردان فلسطینی با بوش دیدار کند.

 

سفر پادشاه اردن که بنا به گفته روزنامه­های اردنی کوتاه خواهد بود درباره صلح در خاورمیانه و ادامه روند گفت و گوها میان فلسطینیان و اسرائیلی­ها انجام خواهد شد.

 

قرار است در این سفر دو طرف درباره چگونگی رسیدن به روند صلح میان فلسطین و اسرائیل تا قبل از پایان دوران ریاست جمهوری جورج بوش رئیس جمهوری آمریکا با یکدیگر به بحث بپردازند.

 

پیام ترکیه به سوریه درباره اسرائیل

 

 در این میان اتفاق تازه­ای رخ داده که می­تواند بر گفت و گوهای عباس و عبدالله دوم با رئیس جمهوری آمریکا تاثیرات مثبتی بگذارد.

 

بنا به گزارش خبرگزاری­ها، «رجب طیب اردوغان» نخست­وزیر ترکیه به مقامات دمشق اطلاع داده، ایهود اولمرت نخست­وزیر اسرائیل موافقت خود را برای عقب­نشینی از بلندی­های جولان در برابر صلح با سوریه اعلام کرده است.

 

بنا به این گزارش که منبع آن روزنامه­های سوری نزدیک به دولت است، رجب طیب اردوغان خود شخصا با بشار اسد رئیس جمهوری سوریه تماس گرفته و به وی این خبر را داده است.

 

در همین حال قرار است نخست وزیر ترکیه پایان هفته جاری به دمشق سفر کند تا ضمن شرکت در نشست اقتصادی دمشق این موضوع را رسما با رئیس جمهوری سوریه در میان بگذارد.

 

«دیوید بیکر» سخنگوی دولت اسرائیل نیز تاکید کرد، تلآویو به دنبال صلح با سوریه است اما ترجیح می­دهد عمده مذاکرات محرمانه باشد.

 

هفته گذشته «بشار اسد» رئیس جمهوری سوریه پذیرفته بود با اسرائیل برای رسیدن به صلح وارد مذاکره شود مشروط بر این که مذاکرات علنی و شفاف برگزار شود.

 

قبل از آن ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل اظهار داشته بود، مذاکرات سری­ای از طریق واسطه­ها با دولت سوریه داشته و تلاش می­کند بتواند با سوریه به صلح برسد.

 

وی در این باره گفته بود: «با وضوح بسیار به دنبال صلح با سوریه هستیم و در همین راستا هر چه در توان داریم به کار می­گیریم.»

 

بشار اسد نیز تاکید کرده بود، برخی از دوستان ما تلاش دارند میان سوریه و اسرائیل تماس برقرار کنند.

 

گفته می­شود واسطه مذاکرات سوریه و اسرائیل دولت آلمان است که تلاش می­کند دو طرف را پای میز مذاکرات بنشاند.

 

عباس به دنبال چیست

 

سفر عباس به آمریکا دقیقا به فاصله چند روز پس از سفرش به روسیه صورت می­گیرد. سفری که هنگام ترک مسکو رضایت خاطری دلپذیر برای عباس به ارمغان آورد.

 

عباس قبل از آن که به واشنگتن بیاید، توقف کوتاهی در تونس داشت و در آنجا با «زین العابدین بن علی» رئیس جمهوری تونس دیدار و گفت و گو کرد. دیداری که چندان بازتابی در رسانه­ها نداشت و مفاد آن نیز اعلام نشد. اما گفته می­شود عمده گفت و گوهای دو طرف بر مذاکرات صلح فلسطینیان با اسرائیل و نشست آتی صلح اعراب و اسرائیل در مسکو متمرکز بود.

 

سفر عباس به واشنگتن شاید این بار متفاوت از گذشته باشد. شاید هم بتوان گفت، این تفاوت در سفرهای آتی نیز بیشتر نمایان شود.

 

عباس به شدت مایل است هر چه سریعتر حداقل توافق­ها میان اسرائیل و فلسطین صورت گیرد. وی به کنفرانس آناپلیس بسیار اتکا دارد. در آن کنفرانس مقرر شد دولت فلسطینی تا پایان سال 2008 و تا قبل از پایان دوران ریاست جمهوری جورج بوش اعلام موجودیت کند.

 

وی معتقد است، این تاریخ و این موعد مقرر از دهان جورج بوش و ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل خارج شد و تمام رسانه­های جهان نیز آن را مخابره کردند. از همین رو همواره به این موضوع به شدت اتکا می­کند و تلاش دارد به هر قیمتی که شده فلسطین تا قبل از پایان سال 2008 اعلام موجودیت کند.

 

گرچه یک بار اسرائیلی­ها و یک بار هم وزارت امور خارجه آمریکا پس از کنفرانس آناپلیس آب پاکی را بر دستان عباس ریختند و اعلام کردند، کشور فلسطین تا قبل از سال 2008 تشکیل نخواهد شد و بعید است فلسطین و اسرائیل بتوانند تا این تاریخ به نتیجه­ای برسند.

 

این موضوع شاید خاطر عباس را رنجاند. اما او را ناامید نکرده است. عباس بخوبی می­داند که هم اسرائیلی­ها و آمریکایی­ها بیش از آن که به دنبال دلسوزی برای فلسطینیان باشند و بخواهند اسرائیل و فلسطین با یکدیگر به صلح برسند، به فکر منافع خودشان هستند. اظهارات وی در آستانه سفرش به روسیه که گفته بود اسرائیل به دنبال سوء استفاده از بحران غزه است، دلیلی بر این ادعا است.

 

همچنین عباس اعتقادی به صبر کردن ندارد. زیرا دیگر اعتمادی به آینده ندارد. او مذاکرات عرفات با باراک را از نزدیک دیده است و تغییر مواضع دائمی دولتمردان اسرائیلی و آمریکایی را بارها تجربه کرده است. همچنین تحولات دائمی جوامع عربی که جامعه کشورش یکی از آنهاست را از نزدیک لمس کرده است.

 

در همین حال نمی­تواند فشارهایی که به مردم فلسطین وارد می­شود و روز به روز نیز افزایش می­یابد را بیش از این تحمل کند.

 

علاوه بر آن نمی­تواند درک کند چرا اسرائیل هم­زمان که مذاکرات به پیش می­رود و به مراحل حساس خود می­رسد، ناگهان بهانه­ای می­­یابد و همه چیز را نقش بر آب می­کند. عباس هر چه فکر می­کند، نمی­فهمد چرا اسرائیلی­ها این قدر به بازگشت به نقطه صفر علاقه­مندند.

 

وی بخوبی مشاهده می­کند اسرائیلی­ها دائما حماس را بهانه می­کنند و هر چه پیش می­آید آنها را مسبب و مقصر اصلی می­دانند در حالی که به فکر درمان کوچکترین زخم­ها نیستند. نمی­فهمد چرا در بحبوحه­ای که تلاش دارد خود را منجی فلسطینیان معرفی کند و گام به گام به صلح با اسرائیل نزدیک شود و مشکلات را حل و فصل کند، ناگهان اسرائیلی­ها تصمیم به شهرک­سازی می­کنند، غزه را بمباران می­کنند یا ارتش خود را به نوار غزه گسیل می­دارند؟

 

وی یک بار در مذاکراتش با اسرائیلی­ها گفته بود، «متوجه نیستید من باید افکار عمومی کشورم را مجاب کنم تا پای میز مذاکره بنشینم. وقتی شما غزه را بمباران می­کنید، به آن حمله می­کنید و سوخت آن را قطع می­کنید من چه توجیهی می­توانم برای مذاکره با شما داشته باشم؟ شما مرا مرد گفت و گو می­دانید در حالی که حاضر نیستید از من حمایت کنید.»

 

علاوه بر آن وعده­های آمریکا نیز تا کنون تحقق نیافته است. رایس گفته بود برای پیشبرد مذاکرات صلح حتی شده هفته­ای یک بار به منطقه می­آید. اما مدتی است خبری از تحقق این وعده نیست. رایس هر چند وقت یک بار به خاورمیانه می­آید و آن چنان بی سر و صدا منطقه را ترک می­کند که کسی متوجه آمدن و رفتنش نمی­شود.

 

تعهد تحویل سلاح برای حمایت از گارد حکومت خودگردان فلسطینی با وجود این که بارها در رسانه­ها مطرح شده، عباس بابت آن در میان هم­مسلکانش توبیخ شده و به تصویب کنگره آمریکا هم رسیده هنوز به حکومت خودگردان داده نشده است.

 

در کنار این مسائل مسئله حماس نیز حل نشده باقی مانده است. وی هر وقت تلاش کرده با آنها به گفت و گو بنشیند شاهد تهدیدهای آمریکا و اسرائیل بوده است. وعده و وعیدهای آنها برای یک سره کردن کار حماس نیز تا کنون محقق نشده است.

 

در این میان کشورهای عربی نیز سنگ­اندازی می­کنند. آنها می­گویند یا باید همه مسائل اعراب و اسرائیل حل و فصل شود یا تن به هیچ چیز نخواهند داد. به اعتقاد آنها مسئله فلسطین جزئی از اسرائیل است. مضافا بر آن حاضر نیستند حتی یک گام برای حل مشکلات خاورمیانه بردارند. 

 

تمام این مسائل باعث شده تا عباس بیش از هر زمانی خسته شود. زمان در حال از دست رفتن است و هیچ چیز قابل پیش­بینی نیست. شاید بعد از پایان دوره ریاست جمهوری جورج بوش همه چیز در دنیا تغییر کند و کار وی سخت­تر از همیشه شود.

 

شاید به همین دلیل باشد که وی از روسیه خواسته پا در میدان پرتنش مذاکرات اسرائیل – آمریکا – فلسطین بگذارد شاید، اتفاق تازه­ای رخ دهد. او امیدوار است آمدن روسیه بتواند سمبه او را پر زور کند.

 

یقینا آمریکا و اسرائیل به حضور روسیه در این مذاکرات راضی نیستند. زیرا طبیعتا روسیه هنگامی که پا به میدان بگذارد صفحه بازی را به هم خواهد ریخت و تلاش خواهد کرد آن را به گونه­ای آرایش دهد که خود نیز سهم قابل قبولی در آن داشته باشد. ممکن است حتی روسیه از سهم اسرائیل و آمریکا بکاهد و به سهم خود بیفزاید یا حتی سهمی فراتر از حال برای فلسطینی­ها مطالبه کند تا خود به اهدافش نزدیک­تر شود.

 

گفته می­شود، اولمرت چندان تمایلی برای دیدار با عباس در نشست آتی شرم­الشیخ ندارد. حتی گفته می­شود، رئیس جمهوری آمریکا از این که عباس مسکو را برای نقش­آفرینی در تحولات منطقه به میدان دعوت کرده گله­مند است و این گلگی را در دیدار امروزش به اطلاع وی خواهد رساند.

 

اما ابومازن خسته است. دیگر خسته­تر از آن است که بخواهد بار رکود سیاسی در فلسطین را بیش از این تحمل کند. بویژه این که شاهد از دست رفتن زمان هم هست. شاید طی سی سال گذشته اوضاع تا این اندازه در فلسطین به هم ریخته نبوده است. او بخوبی می­داند تسلیم در برابر خستگی یعنی شکست و خروج از عرصه سیاسی. از این رو به هر نحوی که شده تلاش می­کند، حتی بر خلاف میل اعراب هم که شده مذاکرات صلح تا پایان سال 2008 به حداقل نتایج خود برسد. به هر حال این زمانی است که خود آمریکایی­ها و اسرائیلی­ها به آن اعتراف کرده­اند.

 

 

 

 

   

 

    

 

 

على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :