مصر و انقلابی دیگر
از 25 ژانویه سال جاری که انقلاب مصر آغاز شد، شاهد آن بودیم که وقتی انقلاب به ارتش رسید متوقف شد. به این معنا که ارتش اعلام کرد طرف مردم است و در ظاهر حسنی مبارک را از کار برکنار کرد. اما طی ده ماهی که از انقلاب مصر گذشته است، مردم این کشور احساس کرده اند که شورای عالی نظامی عملا حاضر نیست به درخواستهای مردم در جهت تحقق اهداف انقلاب پاسخ دهد و بیشتر اقدامات اصلاحی سطحی را به شکل محدود انجام میدهد. مردم مصر اکنون به این نتیجه رسیده اند که با این که در مصر انقلاب شده است، عملا همان نظام سابق وجود دارد و به کار خود ادامه میدهد گویی که انقلابی در مصر صورت نگرفته است. این احساس در بین مردم مصر به شدت پخش شده بود. به خصوص این که مردم فکر میکردند که دستهایی پنهان از سوی امریکا، اسرائیل و حتی برخی از کشورهای عربی مانند عربستان سعودی در کار است که این انقلاب به ثمر نرسد و اهداف این انقلاب پیاده نشود.
اما جرقه ای که باعث شد این حرکت جدید آغاز شود، سندی بود که ارتشیها تهیه کرده بودند که باید قانون اساسی آینده بر طبق این سند نوشته شود. یعنی این سند فوق قانون اساسی محسوب میشود. در این سند امتیازاتی برای ارتش در نظر گرفته شده بود به نحوی که حکومت آینده مصر و قدرت سیاسی نتواند هیچ کنترلی بر نظامی ان داشته باشد. حتی پیش بینی شده بود که بودجه ارتش را هم خود ارتش تعیین کند و دولت آینده باید این بودجه را بدون تغییر تامین کند. این مسئله به این معنا بود که بعد از انتخاباتی که قرار است هفته آینده صورت بگیرد و قانون اساسی جدیدی نوشته شود، باز هم ارتشیان سودای حکومت در سر دارند و دولتی که به این شکل روی کار میآید دست نشانده شورای عالی نظامی خواهد بود.
مخالفت بسیاری با این سند صورت گرفت و درخواست شد که ارتش این سند را پس بگیرد. اما ارتش این سند را پس نگرفت و این باعث شد که مردم باز هم در میدان تحریر تجمع کنند. متاسفانه شورای عالی نظامی هم به سرکوب متوسل شد و ظرف چند روز اخیر حدود سی و پنج نفر در قاهره، اسکندریه و شهرهای دیگر کشته شدند. موج اعتراضات به همه شهرها سرایت کرده، در اسکندریه، اسماعیلیه، سوئز و دیگر شهرها هم کشیده شده است. این بار مردم تظاهرات خود را بر ضد شورای عالی نظامی سامان داده اند و حتی در برخی از شعارهای خود خواهان برکناری ارتشبد حسین الطنطاوی شده اند.
البته هم چنان که اشاره شد، دستهای خارجی در بین است. اسرائیل، امریکا و عربستان سعودی با همه قوا سعی میکنند که مردم را با امتیازهای شکلی و سطحی راضی کرده و به خانهها برگردانند. اما به نظر میرسد که مردم کاملا متوجه این بازی شده اند. شورای عالی نظامی چاره ای جز تن در دادن به خواست مردم ندارد. در واقع این حرکت اخیر را که برخی از آن به عنوان انقلاب دوم یاد کرده اند باید آغاز انقلاب دانست. به نظر میرسد این انقلاب به نتیجه خواهد رسید و شورای عالی نظامی نمیتواند بیش از این دست به کشتار زند. شورای عالی نظامی چاره ای نخواهد داشت جز این که به خواست مردم تن دهد و امید زیادی وجود دارد که این حرکت به نتیجه برسد. اما طبیعتا دولتهای خارجی دست از دخالت بر نخواهند داشت.
مصر به دلیل نقش منطقه ای این کشور و مسئله امنیت اسرائیل برای امریکا بسیار اهمیت دارد. به همان مقدار که غربیها تلاش دارند در مصر انقلاب مردم به نتیجه نرسد و همان رژیم سابق با اصلاحات ظاهری به حیات خود ادامه دهد، در سوریه شرایط بر عکس این است. در سوریه غربیها مایل اند که رژیم سرنگون شود. چون معیار برای غربیها مسئله دموکراسی و آزادی نیست. معیار امنیت اسرائیل و منافع غرب است. چنان چه دموکراسی واقعی در مصر ایجاد شود و مردم به اهداف خود برسند، به طور حتم طرحهایی را که در جهت حفظ اسرائیل است، نخواهند پذیرفت. به همین دلیل میبینیم که در سوریه همه تلاش میکنند که رژیم سرنگون شود و در مصر همه تلاش میکنند که رژیم باقی بماند. به نظر میرسد مسئله اصلی امنیت اسرائیل باشد. اگر در حال حاضر به موضع امریکا توجه کنیم میبینیم که امریکا خواستار این شده است که دو طرف دست از خشونت بردارند. در حالی که یک طرف دست به خشونت زده و مردم بدون سلاح را که از راه تظاهرات مسالمت آمیز میخواهند به اهداف انقلاب برسند سرکوب میکند.
به این دلیل به نظر نمیرسد امریکا و اسرائیل به راحتی بگذارند که مردم مصر به اهداف خود برسند و مصر جایگاه منطقه ای خود را در جهت دفاع از منافع ملت مصر و منطقه بر عهده بگیرد. آنها به شدت نگران امنیت اسرائیل هستند. چون تصور میکنند اگر انقلاب پیروز شود و مردم به خواست خود برسند، مسئله مخالفت با اسرائیل و حمایت از فلسطین در بطن این انقلابها وجود دارد.
نظر شما :