آشنايى با جنبش هاى اهل سنت در لبنان

۰۹ خرداد ۱۳۸۶ | ۱۸:۲۰ کد : ۱۸۱ اخبار اصلی
جنبش ها و گروه هاى اسلامى طايفه اهل سنت در لبنان، در ابتدا ادامه جنبش «اخوان المسلمين» در مصر و جنبش وهابيگرى در حجاز بودند و هر يک، داراى شيخ و رهبرى بودند که طرفداران آنها بايد از آنان پيروى مى کردند. پيش از اين برخى گروه هاى سلفى داراى دو بخش سنتى و جهادى بودند اما اکنون گروه هاى سلفى سنتى وجود ندارند و همه آنها به سلفى هاى جهادى تبديل شده اند و کسانى را که با آنان توافق ندارند و به جهاد نمى پردازند، تکفير مى کنند.

گروه هاى سلفى در لبنان نيز همانند ساير گروه هاى سلفى در جهان عرب و اسلام، تحت تاثير تشکيلات «القاعده» به خشونت گراييده اند و بر برپايى خلافت اسلامى با زور تاکيد مى کنند.

 

نقطه اجماع ميان گروه هاى سلفى در لبنان، انديشه «بازگشت به گذشتگان صالح»، رد مذاهب ديگر و پايبندى به متون اساسى (قرآن و سنت) است. سلفى گرى در لبنان از اختلاط ميان دو جريان وهابى و قطبى (سيد قطب) تاثير پذيرفته است. جريان قطبى توسط «ايمن الظواهرى» و جريان وهابى توسط «اسامه بن لادن» در افغانستان ايجاد شد که بر تکفير جوامع معاصر تاکيد مى کنند و به مهاجرت از آن يا مبارزه با آنها فرامى خوانند. جنبش هاى اسلامى در لبنان پس از جنگ جهانى دوم و در پى بحران هاى سياسى، اقتصادى، اجتماعى و انتشار انديشه مارکسيستى ظاهر شدند.

 

 جنبش هاى اسلامى اهل سنت در اساس از انديشه «سيد قطب» متفکر مصرى نشات گرفتند که تاکيد مى کرد بايد براى تغيير نظام هايى که بر اساس آنچه خداوند نازل کرده، حکومت نمى کنند، از طريق گفت وگو و دعوت تلاش کرد و هنگامى که چنين امرى ميسر نشد، انديشه تکفير اين جوامع و تلاش براى تغيير آن از طريق زور را بايد پى گرفت.

 

سيد قطب گروه اخوان المسلمين را تاسيس کرد که در مصر و فلسطين رواج يافت و به سوريه، لبنان و ساير مناطق عربى با نام هاى ديگر و با همان روش سرايت کرد. نخستين جنبش سلفى در لبنان به نام «جوانان محمد» بود که شيخ «سالم الشهال» در سال 1964در شهر طرابلس آن را بنا نهاد و طرفدارانى دور خود جمع کرد و در مناطق شمال لبنان با عنوان «انجمن خيريه تربيت و انتشار تعاليم اسلامى و قرآن کريم» گسترش يافت و در سال 1976همزمان با جنگ داخلى لبنان، يک تشکيلات نظامى را ايجاد کرد و نام آن را «ارتش اسلام» نهاد، اين گروه به عنوان هسته و انگيزه اى براى ايجاد جنبش هاى سلفى ديگر شد.

 

حرکت التوحيدالاسلامى (جنبش توحيد اسلامى)

 

شخصى به نام شيخ «سعيد شعبان» سه گروه سلفى کوچک به نام هاى «مقاومت ملى»، جنبش لبنان عربى و «تشکيلات جندالله» را گرد آورد و نام «جنبش توحيد اسلامى» را بر آن نهاد و خود را امير اين جنبش خواند و تلاش کرد، طرابلس (شمال لبنان) را به امارت اسلامى تبديل کند اما پس از درگيرى آن با ارتش سوريه در شمال لبنان در سال 1985نفوذ اين جنبش محدود شد و پس از مرگ شعبان، فرزندش «بلال سعيد شعبان» جاى او را گرفت و فعاليت اين جنبش تا امروز ادامه دارد.

 

الجماعه الاسلاميه (جماعت اسلامى)

 

پژوهشگران اين گروه را از جمله جنبش هاى اسلامى سنى مى دانند که با روى باز به جنبش هاى سياسى لبنان مى نگرد.

 

اين جنبش سال 1964به عنوان يک انجمن سياسى از دستگاه هاى رسمى لبنان مجوز گرفت و مهمترين موسسان آن «فتحى يکن»، «فيصل مولوى» و «زهير العبيدى» بودند. اين گروه علاوه بر طرابلس در ساير مناطق لبنان از جمله بيروت، صيدا و بقاع نفوذ يافت و از طريق گروه «المجاهدون» مدتى عملياتى بود اما زمان زيادى دوام نياورد.

 

گروه ياد شده سال 1992در انتخابات نمايندگان مشارکت کرد و دو کرسى به دست آورد که در دوره بعدى انتخابات، آنها را نيز از دست داد. جماعت اسلامى انديشه «جمهورى اسلامى» در لبنان را نمى پذيرد و معتقد است تنوع طايفه اى، حزبى و فرهنگى در اين کشور مانع از اجراى چنين انديشه اى مى شود. در بحران کنونى لبنان، اين گروه تلاش مى کند نقش ميانجى را ميان طرفداران و مخالفان دولت لبنان ايفا کند و خواهان حفظ سلاح حزب الله به عنوان سلاح مقاومت در برابر تجاوزها و تهديدهاى رژيم صهيونيستى عليه لبنان و در مقابل، مرتبط بودن اختيار مقاومت سياسى و نظامى به دولت لبنان است. اين گروه نيز ساير جنبش هاى سلفى را که با آن موافق نيستند تکفير مى کند از اين رو، «جمعيه المشاريع الخيريه» (انجمن طرح هاى خيريه) معروف به «الاحباش» را تکفير و رئيس آن شيخ «نزار الحلبى» را ترور کرد و عاملان ترور نيز به اعدام محکوم و چهار نفر از آنان اعدام شدند. امير اين گروه به نام «احمد عبدالکريم السعدى» معروف به «ابومحجن» توانست به اردوگاه پناهندگان فلسطينى «عين الحلوه» در شرق شهر صيدا در جنوب لبنان فرار کند و به گروه «عصبه الانصار الاسلاميه» بپيوندد.

 

گروه «عصبه النور»

 

اين گروه را «عبدالله شريدى» فرزند هشام شريدى موسس عصبه الانصار، پس از جدا شدن از گروه ياد شده، تاسيس کرد. عصبه النور اقدام به ترور برخى اعضاى جنبش فتح از جمله «امين کايد» کرده که وى را متهم به ترور هشام شريدى مى کردند.

 

تشکيلات جندالشام

 

پس از آنکه عصبه النور يکى از اعضاى خود را که 3نظامى لبنانى را کشته بود، به ارتش لبنان تحويل داد، يک گروه از آن جدا شد و نام جندالشام را بر خود گذاشت. جندالشام شامل گروه هاى سلفى فلسطينى و لبنانى است که در افغانستان آموزش ديده و مبارزه مى کردند.

 

گروه سلفى«فتح الاسلام»

 

اين گروه سلفى به طور پنهانى تشکيل شد و طى ماه هاى گذشته به جنايت هايى دست زده است که از جمله آنها، انفجار دو اتوبوس در منطقه «عين علق» شمال شرق بيروت در ماه فوريه گذشته است.

 

مقر اين گروه اردوگاه پناهندگان فلسطينى «نهرالبارد» در شمال لبنان است و گفته مى شود داراى گروه هاى تخريبى خفته در بسيارى از مناطق لبنان است. فتح الاسلام چندى پيش در اقدامى عليه سربازان ارتش لبنان، به مقر آنان يورش برد و شمارى از نظاميان را هنگام خواب يا نقل و انتقال به محل خدمتشان به قتل رساند و اکنون نيز درگيرى اعضاى اين گروه با ارتش در محل اردوگاه مذکور ادامه دارد.

 

گفته مى شود اين گروه حدود 400 عضو آموزش ديده دارد و رياست آن را «شاکر العبسى» معروف به «ابوحسين» بر عهده دارد که فردى فلسطينى - اردنى و تحت پيگرد دستگاه هاى دولتى اردن است. وى بر آموزش جنگجويان عرب در اردوگاه هاى القاعده نظارت داشته و يکى از متهمان ترور «لورنس وى» ديپلمات امريکايى در اردن در سال 2002 به شمار مى رود و حکم اعدام عليه وى به طور غيابى صادر شده است.


نظر شما :