پیام جایزه صلح نوبل ۲۰۱۱ برای بهار عربی

۱۶ مهر ۱۳۹۰ | ۱۸:۴۷ کد : ۱۶۸۳۵ اخبار اصلی
یادداشتی از محمدرضا حاجی کریم جباری، سفیر اکرودیته پیشین ایران در لیبریا برای دیپلماسی ایرانی.
پیام جایزه صلح نوبل ۲۰۱۱ برای بهار عربی
دیپلماسی ایرانی: کمیته نروژی صلح نوبل روز جمعه پانزدهم مهر۱۳۹۰ جایزه سال ۲۰۱۱ خود را مشترکاً به دو بانوی آفریقایی، خانم‌ها الن جانسون سیرلیف و لیما بائویی از لیبریا و یک بانوی عرب، خانم توکل کارمان از یمن، اعطا کرد. هدف این مطلب، پرداختن به علل و آثار این تصمیم کمیته صلح نوبل است. ابتدا گذری سریع از زندگی نامه این سه شخصیت خواهیم داشت و سپس به انگیزه‌ها و پیام‌های جایزه امسال می‌پردازیم.

·         خانم الن جانسون سیرلیف Ellen J. Sirleaf اولین زن آفریقایی است که از طریق انتخاباتی آزاد و دمکراتیک در سال ۲۰۰۵ به ریاست جمهوری کشور لیبریا، واقع در غرب آفریقا، رسید. سیرلیف ۷۲ ساله متولد مونروویا پایتخت لیبریاست. وی از فرزندان بردگان آفریقایی است که در نهضت بازگشت به آفریقا، از آمریکا به لیبریا آمدند و نظام جدیدی را جایگزین نظام استعماری آمریکاییان در لیبریا کردند. این دسته از مردم لیبریا امروزه به آمریکایی-لیبریایی شهرت دارند. الن جوان در سن ۱۷ سالگی ازدواج کرد که حاصل آن ۴ فرزند پسر و شش نوه است. پس از اتمام کالج وست آفریقا در مونروویا به آمریکا رفت و در دانشگاه‌های کولورادو و‌هاروارد تحصیل و درجه کارشناسی ارشد مدیریت دولتی اخذ نمود. سیرلیف با این که با دولت ویلیام تولبرت همکاری کرده و در سال‌های ۱۹۷۱-۱۹۷۲ وزیر دارایی بود، در دوره زعامت ویلیام تولبرت، ساموئل دو و چارلز تیلور که هر سه مستبد و خودکامه بودند، از یک طرف به مخالفت برخاسته و از طرف دیگر برای رسیدن به قدرت از طریق مبارزات سیاسی تلاش کرد. سیرلیف که اقتصاددانی به نام است، در سال‌های مهاجرت و یا تبعید خودخواسته، سمت‌هایی را چون مدیر بانک آمریکایی سیتی بانک در نایروبی پایتخت کنیا، بانک HSCB در واشنگتن و همچنین مسئولیت دفتر منطقه ای برنامه عمران ملل متحد بر عهده داشته است. اساساً زندگی خانم سیرلیف که بخش مهمی‌از آن در آمریکا سپری شده، حاکی از حمایت همه جانبه دولت آمریکا از وی بوده و هست که البته این واقعیت چیزی از شخصیت برجسته علمی‌و تخصصی و توانایی‌ها و ظرفیت‌های زبانزد این بانوی قاره آفریقا کم نمی‌کند.

·         خانم لیما بائویی Leymah Gbowee هموطن خانم سیرلیف از شهرت رئیس جمهور کشورش برخوردار نیست. این متولد مرکز لیبریا، در سن ۱۷ سالگی به مونروویا آمده و فعالیت‌های اجتماعی خود را که ابتدا رنگ سیاسی نداشت با بسیج گروهی از زنان مسلمان و مسیحی برای مقابله با جنگ سالاران و سپس حمایت از کودک سربازها در دوره ریاست چارلز تیلور آغاز کرد. وی در جهت پایان یافتن کشتارهای وسیع ناشی از درگیری‌های داخلی در دوره چارلز تیلور (که اینک در زندان دیوان جنایت کاران جنگی به سر می‌برد) و برقراری دمکراسی تلاش کرد.

·         و اما خانم توکّل کارمان ۳۲ ساله، فرزند وزیر اسبق دادگستری یمن است. وی که ساکن شهر تعز در یمن می‌باشد، متأهل و مادر سه فرزند می‌باشد. خانم کارمان روزنامه نگاری است که در جریان مبارزات مردم یمن برای سرنگونی علی عبدا.. صالح دیکتارتور این کشور، شهرت یافت. وی از بنیانگذاران حرکت روزنامه نگاران یمنی و عضو حزب اصلاح از جمله احزاب اسلام گرای یمن است. پوشش خانم کارمان تا همین اواخر، چادر سنتی یمنی بود، ولی در ایام اخیر روسری رنگی را برگزیده و می‌گوید روسری فعالیت‌های اجتماعی او را تسهیل می‌کند.

اما انگیزه‌ها و پیام‌های احتمالی کمیته نروژی جایزه صلح نوبل از برگزیدن این سه بانو چیست؟

1.     به غیر از توجورن جاگ لند، ۴ عضو دیگر کمیته ۵ نفری جایزه صلح، زن هستند. حتی تحلیل گران غربی این مسئله را در زن گرایی کمیته قابل تأمل می‌دانند. به علاوه، صرف نظر از ارزش یا بی ارزش بودن جایزه صلح نوبل، جای این سؤال هست که آیا هم سطحی و همطرازی قابل قبولی میان دریافت کنندگان این جایزه، از جمله لااقل دو نفر از سه نفر برنده ۲۰۱۱ با سایر افراد در فهرست برندگان در سال‌های گذشته وجود دارد؟   

2.     کمیته قصد داشته اهمیت مشارکت زنان را در تمامی‌ابعاد حیات جوامع انسانی برجسته نماید. این پیام از اعلامیه کمیته به خوبی مستفاد می‌گردد: «نمی‌توان دمکراسی و صلح پایدار در جهان برقرار ساخت مگر این که زنان از فرصت‌های برابر با مردان برای تأثیرگذاری بر توسعه در تمامی‌سطوح جامعه برخوردار باشند.» یا آنجایی که در مورد خانم سیرلیف می‌گوید: «سیرلیف برای برقراری صلح در کشورش، تقویت توسعه اقتصادی و اجتماعی و تحکیم موقعیت زنان تلاش کرده است.» علت اعطای جایزه به خانم بائویی این است که «زنان را از همه شاخه‌های قومی‌و مذهبی برای پایان بخشیدن به جنگ طویل المدت و تضمین مشارکت زنان در انتخابات بسیج کرده است.» و خانم توکّل کارمان به «مبارزه صلح جویانه برای ایمنی و حقوق زنان به منظور مشارکت کامل در فعالیت‌های مربوط به برقراری صلح» شکل داده است.  

3.     آیا کمیته با انتخاب یک رئیس جمهور زن آفریقایی در کنار یک زن مسلمان عرب از جامعه و کشوری فوق العاده مذهبی و در حال انقلاب، در واقع به طور ظریفی می‌خواسته به کشورهای عرب و مسلمان گوشزد کند که باید مشارکت زنان را در حیات سیاسی و اجتماعی جوامع خود تقویت کنند و از این نظر لااقل از آفریقایی‌ها عقب نمانند؟! آیا کمیته به طور غیرمستقیم اسلام و یا اسلام گرایانی را که به زعم کمیته اهمیت کافی برای مشارکت زنان قایل نیستند، هدف و مورد انتقاد قرار داده است؟

سخن پایانی این که گزینش امسال جایزه صلح نوبل شائبه‌هایی را در اذهان ایجاد کرده است. اول، آیا این جایزه واقعاً تا حدودی تحت تأثیر تمایلات جنسیتی اعضای کمیته قرار گرفته یا باید بپذیریم که مشارکت مؤثر زنان جداً نیاز به تذکر و پیگیری در سطح بین المللی و فرهنگی دارد؟ دوم، فهرست گزینش شده‌های امسال و برخی از سال‌های اخیر به خوبی برملا ساخته که علاوه بر صلاحیت‌ها، عوامل سیاسی نیز بر انتخاب‌های کمیته تأثیرگذارند. به این ترتیب، کمیته جایزه صلح نوبل اعتبار از سابق قابل بحث خود را بیش از پیش زیر سؤال برده است. سوم، جایزه امسال عمدتاً جوامع اسلامی‌را مورد خطاب قرار داده و این جوامع را در موضوع مشارکت زنان حتی عقب تر از آفریقای جنوب صحرا می‌داند. چهارم، خیزش مردمی‌در کشورهای عربی جایزه صلح نوبل را نیز تحت تأثیر قرار داده و منفعل ساخته است. آیا غرب می‌خواهد به زعم خود یک نقص خیزش ضداستبدادی و ضداستعماری جوامع عربی را به زنان یادآوری و به آنها آموزش دهد چگونه در همین آستانه بهار، حقوق خود را از انقلابیون طلب کنند؟ نویسنده در این که غرب دلسوخته فرهنگ جوامع اسلامی‌و حقوق زنان مسلمان نیست، کوچک ترین شکی ندارد؛ تردیدی هم نیست که زنان در بهارعربی، البته اگر واقعاً این بهار به خوبی به ثمر بنشیند، از حقوق سیاسی و اجتماعی مطلوبی برخوردار خواهند شد؛ لکن در هر صورت، صرف نظر از این گونه برخوردهای تحقیرآمیز غرب با جوامع مسلمان و اسلام گرایان راستین و غیرافراطی منطقه که برای رفع ظلم و برقراری عدالت مبارزه می‌کنند، مشارکت همه جانبه، مؤثر، غیرنمایشی و بدون تبعیض زنان در همه ابعاد حیات جوامع همچنان نیاز جامعه جهانی است.

 

نظر شما :