تشدید اختلافات در اسرائیل
اختلافات درونی اسرائیل ریشه در مسائل متعدد و مختلفی دارد. بنابراین نمیتوان اختلافات اخیر در اسرائیل را تنها ناشی از تحولات اخیر در خاورمیانه بدانیم. بلکه این اختلافات عمدتا به بافت سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه اسرائیل بر میگردد. چرا که اسرائیل یکی از رژیمهایی است که ساکنان و شهروندان آن دارای فرهنگهای متعدد و گوناگونی هستند که از نقاط مختلف جهان و با زبانها و گویشهای مختلف وارد سرزمین اشغالی فلسطین شده و جامعه اسرائیل را تشکیل داده اند. تنها وجه مشترک جامعه اسرائیلی و مردمی که در داخل فلسطین اشغالی زندگی میکنند فقط یهودی بودن است.
لذا همین تنوع در افکار و اندیشهها و فرهنگها و بافت اجتماعی و به دنبال آن بافت سیاسی حاکم بر جامعه اسرائیل باعث شده است که از ابتدای بنیان گذاری رژیم صهیونیستی همواره یک اختلافهای نانوشته و ناگفته و غیر محسوس در میان اسرائیلیها وجود داشته باشد. لذا میبینیم که احزاب متعددی شکل میگیرند. به ویژه بعد از شکل گیری انتفاضه فلسطین در سال 1987 میلادی، این اختلافات به تدریج چهره خود را نمایان کرد. چون به یهودیها وعده داده شده بود که سرزمین اسرائیل، همان وعده الهی، وعده حضرت موسی و سرزمین شیر و عسل است. اما وقتی یهودیها پا به این سرزمین گذاشتند با نا امنی و عدم اعتماد به آینده خود مواجه شدند. این نوع تفکر عمدتا سبب شد که اختلافات و به تبع آن احزاب مختلفی درون جامعه اسرائیل شکل بگیرد.
با شکل گیری انتفاضه فلسطین که عمدتا این رویای اسرائیلیها را بر باد داد و عملا اعتماد آنها نسبت به آینده برای یک زندگی بدون دغدغه سلب شد. به تدریج این رویدادها در شکل گیری اختلافات داخلی در جامعه اسرائیلی تاثیرگذار بود. آخرین این تحولات، همین حرکتهای مردمیخاورمیانه است که اصل موجودیت رژیم صهیونیستی را به چالش کشیده است. اسرائیلیها دیدند که رژیم مصر که سی سال به عنوان یک هم پیمان متحد استراتژیک و راهبردی اسرائلی محسوب میشد، در حال حاضر تبدیل به یک دشمن درجه یک آنها شده است.
بنابراین برخی از اسرائیلیهایی که دارای گرایشهای محافظه کارانه تری بودند مانند حزب کار در گذشته یا حزب کادیما به رهبری خانم تزیپی لیونی از ترس از دست دادن اصل موجودیت رژیم صهیونیستی با آقای نتانیاهو که یک چهره افراطی است مخالفت میکنند. اینها معتقد هستند این اقدامات آقای نتانیاهو اصل موجودیت اسرائیل را خدشه دار میکند.
بنابر این این اختلافات از ابتدا وجود داشت اما با شروع قیامهایی که در فلسطین اشغالی صورت گرفت، یعنی انتفاضه اول و انتفاضه دوم و هم چنین تحولات بعدی خاورمیانه و هم اکنون قیامهای مردمیدر خاورمیانه چهره این اختلافات کاملا نمایان و برجسته شد.
به نظر شما تنشی که در روابط ترکیه و اسرائیل به وجود آمده است تا چه حد ریشه دار است و ترکیه تا چه حد در مخالفت با اسرائیل جدی است؟
ترکیه کشوری است که از زمان آتاتورک یعنی از حدود هشتاد سال پیش رژیم کاملا لائیک داشته و کاملا با هرگونه مظاهر اسلامیو اسلام گرایی مخالف بوده و بالتبع چون رژیمیغرب گرا و غرب زده بوده با رژیم صهیونیستی روابط دیپلماتیک و اقتصادی و سیاسی و راهبردی گسترده ای داشته است. تا این که به تدریج با روی کار آمدن اسلام گرایان، دولت اسلام گرای ترکیه به نوعی با رژیم صهیونیستی زاویه گرفت و این زاویه در حوادث و رویدادهایی هم که پیش آمد به طور مثال در جنگ بیست و دو روزه غزه، حمله به ناوگان آزادی غزه که حامل کمکهای انسان دوستانه که در آن نه نفر از اتباع ترکیه کشته شدند، قابل مشاهده است. این حوادث حکم نوعی کبریت داشتند که آتش زیر خاکستر روابط بین جامعه ترکیه که عمدتا مسلمانان معتقدی هستند را با رژیم صهیونیستی شعله ور کرد.
در این راستا دولت ترکیه و حزب عدالت و توسعه نوعی واسطه میان مردم ترکیه و رژیم صهیونیستی بود. طبیعتا چون دولت برآمده از این ملت و منتخب این ملت بود، سیاستهای ضد صهیونیستی خود را بیشتر نمایان کرد.
اما این به آن معنا نیست که بگوییم دولت ترکیه به طور کامل و به اکمل وجه سیاستهای ضد صهیونیستی و ضد امپریالیستی را دنبال میکند و از یک کشور غرب زده وابسته به امریکا و هم پیمان استراتژیک با رژیم صهیونیستی، کاملا به یک کشور ضد صهیونیستی و ضد امریکایی تبدیل شده است.
اما در همین حال میبینیم که در زمانی که سفیر اسرائیل را فرا میخواند و به فلسطین اشغالی بر میگرداند و سطح روابط خود را با رژیم صهیونیستی کاهش میدهد، اما در طرح سپر دفاع موشکی ناتو مشارکت میکند و حتی امریکا میخواهد که هواپیماهای بدون خلبان در اختیار ترکیه قرار بدهد. در حالی که به نظر میرسد ناتو در شرایط کنونی در ضعیف ترین وضعیت خود قرار دارد، ترکیه از حضور این نهاد در خاک خود استقبال میکند و پای ناتو را به منطقه باز میکند.
لذا به نظر میرسد نوعی ناهمخوانی بین اقداماتی که ترکیه در ارتباط با رژیم صهیونیستی انجام داده و سبب شده که افکار عمومیخاورمیانه نسبت به ترکیه کاملا دید مثبتی داشته باشد و اقداماتی که اخیرا برای استقرار سپر دفاع موشکی در خاک ترکیه انجام شده است، وجود دارد. برخی معتقدند این ناهمخوانیها نشان دهنده این است که ترکیه سیاست دوگانه ای دنبال میکند و به دنبال احیای دولت عثمانی قدیم و ایجاد یک هژمون منطقه ای در خاورمیانه است. برای این هژمون ارتباط با غرب یا رژیم صهیونیستی چندان مهم نیست، بلکه این منافع هژمون گرایانه ترکیه است که باعث میشود از یک سو با رژیم صهیونیستی برخورد کند و از سوی دیگر پای ناتو را در منطقه باز کند.
به نظر شما جمیع شرایط موجود در منطقه تا چه حد برای اعلام کشور مستقل فلسطینی مساعد میدانید؟
شرایطی که در این روزها در خاورمیانه و در اروپا و امریکا شاهد آن هستیم، بهترین موقعیت است برای اعلام تشکیل کشور مستقل فلسطینی. چرا که هم رژیم صهیونیستی به طور قطع و یقین در معرض آسیب قرار گرفته و با چالش بزرگی به نام چالش مشروعیت در خاورمیانه رو به رو است. سیاستهای امریکاییها در منطقه به ویژه در افغانستان و عراق و لبنان با شکست روبه رو شده است. جریانهای اسلام گرا و انقلابی و ضد استکباری با محوریت انقلاب اسلامیایران و الگو قرار دادن مقاومت لبنان به تعبیر خود غربیها روز به روز در مقابل جریانهای غرب گرا قوی تر میشوند. اروپاییها هم درگیر شرایط اقتصادی خود هستند. لذا به نظر میرسد که این شرایط، شرایط مناسبی برای تشکیل دولت مستقل فلسطینی باشد.
اما نباید از یک نکته غفلت کنیم و آن این است که امریکاییها به هر حال از حق وتویی که در شورای امنیت سازمان ملل متحد دارند، استفاده میکنند. اما همین وتوی قطعنامه تاسیس دولت فلسطینی هم میتواند پیامدهای بدتری را برای امریکا و رژیم صهیونیستی و اروپا داشته باشد که به نظر میرسد امریکاییها یا نمیخواهند متوجه شوند و یا این که نمیخواهند به این مسئله عمل کنند و تبعات آن را میدانند. چنان چه برخی از نظریه پردازان امریکایی به مقامات امریکایی توصیه کرده اند که امریکا در حال حاضر در حال پرداخت هزینههای حمایتهای غیر معقولانه و بدون چون و چرای خود از رژیم صهیونیستی است و هر اندازه که امریکا از رژیم صهیونیستی حمایت کند، موقعیت و جایگاه خود را در منطقه خاورمیانه و در جهان از دست خواهد داد.
به هر حال وضعیت و شرایط موجود در سطح منطقه و جهان برای تاسیس دولت مستقل فلسطینی مناسب است. وضعیت امریکاییها و صهیونیستها و اروپاییها هم در ضعیف ترین وضعیت ممکن قرار دارد اما باز هم ممکن است امریکا از حق وتوی خود استفاده کند.
نظر شما :