اسلام آباد به دنبال متحدانی جدید می‌گردد

چین و ایران، جایگزین‌های جدی امریکا در پاکستان

۲۸ مرداد ۱۳۹۰ | ۱۶:۰۵ کد : ۱۵۵۷۵ گفتگو
تنش در روابط پاکستان و ایالات متحده و تاثیر نزدیک شدن به انتخابات امریکا بر روابط میان واشنگتن و اسلام آباد را با حسین گل جماس روزنامه نگار پاکستانی به بحث و تبادل نظر گذاشتیم.
چین و ایران، جایگزین‌های جدی امریکا در پاکستان
دیپلماسی ایرانی: سایه شوم اسامه بن لادن حتی پس از مرگ وی نیز برای پاکستانی‌ها دردسرساز است. کابوس مردی که با مخفی شدن در خاک پاکستان و کشته شدن توسط کماندوهای ارتش امریکا به یک دهه تعقیب و گریز نهادهای اطلاعاتی غرب پایان داد، هنوز دست از سر اسلام آباد برنمی‌دارد. از همان روزها امریکا سگرمه‌های خود را برای پاکستانی‌ها در هم فرو برده و از قطع کمک‌های مالی به اسلام آباد سخن می‌گوید. فردای این تنش و تاثیر نزدیک شدن به انتخابات امریکا بر روابط میان واشنگتن و اسلام آباد را با حسین گل جماس روزنامه نگار پاکستانی به بحث و تبادل نظر گذاشتیم:
 

با توجه به اینکه از دستگیری بن لادن گذشته است، اما به نظر می‌رسد که همچنان تنش در روابط اسلام‌آباد و واشنگتن وجود دارد، دلیل این تنش چیست؟
 

اسلام آباد متحد طبیعی واشنگتن نیست. اتحاد به سبک و سیاقی که امروز شاهد آن هستیم پس از ماجرای یازدهم سپتامبر سال 2001 شکل گرفت. در آن زمان پرویز مشرف که حاکمی‌ نظامی ‌بود بر پاکستان سیطره داشت و به طمع به دست آوردن نوعی مشروعیت سیاسی با واشنگتن دست دوستی و اتحاد داد.پاکستان را می‌توان متحد طبیعی و سنتی چین دانست. ایلات متحده از منظر جغرافیایی و سیاسی با اسلام آباد فاصله و تفاوت بسیاری دارد.

سابقه رابطه و اتحاد میان پکن و اسلام آباد به قریب به 50 سال پیش بازمی‌گردد. از همان زمان دو کشور رابطه دوستانه و تنگاتنگی با هم داشتند. شاید در یک دهه گذشته بر اساس پاره ای اتفاقات ایالات متجده و پاکستان دست دوستی و اتحاد داد اما سابقه آن به چند دهه بازنمی‌گردد.

با این همه در یک دهه گذشته هم پاکستان چندان به این دوستی و ائتلاف متمایل نبود و این بی میلی هم در اختلاف‌های عمیق میان دو کشور ریشه دارد. بهترین نماد برای این اختلاف هم افغانستان است. استراتژی اسلام آباد و واشنگتن در قبال کابل با هم بسیار متفاوت است. پاکستان خواهان ترک افغانستان توسط نیروهای امریکایی در بازه زمانی هرچه سریع تر است و این در حالیست که ایالات متحده خواهان بقای نظامی‌در افغانستان است.

امریکایی‌ها می‌دانند که با باقی ماندن در افغانستان می‌توانند مانع از قدرت یابی چین و البته افزایش نفوذ روسیه در منطقه شوند. بنابراین شاهد هستیم که استراتژی ایالات متحده و پاکستان در قبال این موضع با هم 180 درجه تفاوت دارد. پاکستان بر اساس همین دیدگاه هیچ گاه با ایالات متحده همکاری تمام و کمالی نداشته است.

دولتمردان پاکستانی می‌دانند که همکاری آنها با ایالات متحده به معنای بقای امریکایی‌ها در افغانستان است و این بقا هم درست برخلاف میل اسلام آباد است. دلیل ادامه این تنش هم در همین مساله نهفته است.

 

ایالات متحده پاکستانی‌ها را به قطع کمک‌های مالی تهدید کرده است. تبعات این تهدید بر رابطه میان دو کشور چیست؟

 

پاکستان در مرز با افغانستان درگیر ناارامی‌ها و ستیزی است که با توافق با ایالات متحده در حال جریان است. در حقیقت قراردادی نظامی‌میان ایالات متحده و پاکستان است که بر اساس آن امریکا برای 5 سال آینده و تامین هزینه‌های این نبرد باید 3 میلیارد دلار در اختیار اسلام آباد قرار دهد. پاکستان در حال حاضر به درخواست امریکا در منطقه مرزی که وزیرستان شمالی و جنوبی خوانده می‌شود قریب به چند هزار سرباز و تجهیزات پیاده کرده است.

ایالات متحده پس از کشتن اسامه بن لادن اسلام آباد را تهدید کرد که این امداد مالی را قطع خواهد کرد. این تهدید برخلاف تصور امریکایی‌ها نمی‌تواند درسی برای اسلام اباد باشد بلکه در نهایت ضربه ای به امریکایی‌ها خواهد بود. در فضایی که اسلام آباد مابقی این کمک‌های مالی را دریافت نکند مجبور به بازگرداندن نیروهای نظامی‌خود از منطقه مرزی با افغانستان است.

بنابراین عدم پرداخت این کمک‌های مالی در دراز مدت می‌تواند به ضرر ایالات متحده در جنگ با شبه نظامیان و جریان افراط باشد. بر همین اساس نمی‌دانم که واشنگتن بر اساس چه استدلال و استراتژی گمان می‌کند که می‌تواند با این بلوکه کردن کمک‌های مالی به نوعی اسلام آباد را تحت فشار قرار دهد.

نکته دیگری که معمولا از دیده‌ها پنهان می‌ماند این است که اقتصاد پاکستان در این ده سال مبارزه با ترور که امریکایی‌ها آغازگر آن بودند قریب به 65 میلیارد دلار خسارت دید. این در حالیست که مبلغی که امریکایی‌ها در تمام این سالها با وجود وعده و وعیدها پراخت کردند کلا 12 میلیارد دلار بوده است. هزینه اتحاد پاکستان با ایالات متحده در این یک دهه 65 میلیارددلار بوده است .

بر اساس همین تجربیات است که امروزه روز پاکستان به این نتیجه رسیده است که اتحاد با واشنگتن برای این کشور بیشتر ضرر است تا سود. اسلام آباد سرانجام به این نتیجه رسید که بهتر است از خیر این مبلغ و کمک‌های مالی بگذرد.

 

اخیرا شاهد افزایش رابطه دیپلماتیک همه جانبه میان پاکستان و چین هستیم. آیا اسلام آباد به دنبال جایگزینی برای واشنگتن در سطح بین المللی است؟

 

چین از دوستان جدی پاکستان است که کمک‌های بسیاری هم به این کشور کرده است.اما حقیقت این است که پاکستان چین را به عنوان کارت تضمین و برای روز مبادا نگاه داشته است. بله سوال شما درست است که پاکستان به دنبال جایگزین است و این جایگزین هم چین است. پکن از منظر جغرافیایی به اسلام آباد نزدیک است و به واسطه همین همجواری است که هرآنچه که واشنگتن می‌تواند در اختیار اسلام آباد قرار دهد پکن می‌تواند آسان تر ، ارزان تر و بدون هیچ گونه پیش شرطی به اسلام آباد بدهد.

به عنوان نمونه اگر ارتش پاکستان به سخت افزار یا جنگنده نیاز داشته باشد، پکن می‌تواند در اختیارش قرار دهد. بحث دیگر این است که پاکستان در بخش انرژی در سطح داخلی با مشکلات جدی روبه رو است و به همین دلیل به سرمایه گذاری در این بخش نیاز دارد. علاوه بر چین ، ایران هم می‌تواند در تمامی‌حوزه‌ها به پاکستان کمک کند و بر همین اساس است که اسلام آباد به دوستی مادی و معنوی واشنگتن اندک نیازی ندارد.

 

 با توجه به نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری در امریکا، آیا اوباما برای جلب آرای مردم به دولتمردان پاکستان سخت می‌گیرد؟ پیش بینی شما از سیاست‌های اوباما در قبال پاکستان و افغانستان در یک سال آتی باقیمانده تا انتخابات  چیست؟

 

بله این موضوع حقیقت دارد که اوباما در بحران جدی گرفتار شده است.اوباما با افت نرخ محبوبیت جدی روبه رو است و گزارش‌های آماری چند روز اخیر حاکی از برخورداری وی از پایین ترین نرخ محبوبیت در چند سال اخیر است. هم اوباما و هم دموکرات‌ها با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم می‌کنند.

دموکرات‌ها برای افزایش این نرخ محبوبیت به عقده من باید دست به کاری اندکی عجیب بزنند. اوباما عنوان ( AFPAK) را برای منطقه افغانستان و پاکستان برگزید که نشان دهنده اتخاذ یک استراتژی واحد برای هر دو این مناطق توسط دولت وی است. بنابراین اوباما برای به رخ کشیدن فعالیت خود در پاکستان رویکردی فعالانه‌تر اتخاذ خواهد کرد و ما شاهد دستورالعمل‌های بیشتری برای پاکستان از سوی امریکا خواهیم بود.

در افغانستان هم بی شک بر موج حملات امریکایی‌ها به مقرهای طالبان افزوده خواهد شد چرا که باراک تلاش می‌کند به رای دهندگان امریکایی بقبولاند که ما در حال بردن نبرد با ترور در افغانستان و پاکستان هستیم. بنابراین بی شک ما شاهد فشارهای سیاسی بیشتر بر پاکستان و نبردهای نظامی ‌افزون در افغانستان خواهیم بود.


نظر شما :