چرا عراق این روزها ناآرام است ؟
علت انفجارهای اخیر در عراق چه بوده است؟
مساله ناامنی و حملات تروریستی درعراق از یک سو ناشی از حضور نیروهای تروریستی همچون القاعده در این کشور است و دیگری وجود نیروهای سیاسی که به فرایند مردمسالاری اعتقاد ندارند و سعی دارد با ایجاد ناامنیها و فشار بر دولت، از این طریق دولت را تضعیف کرده به امید آنکه بتوانند در گام بعدی قدرت را تصاحب کنند. این تفکر برخی از احزاب همچون حزب بعث که در گذشته بودند، میباشد. بنابراین تمامی انفجارها یا به القاعده و یا به حزب بعث برمیگردد. این دو عمدهترین نیروهایی هستند که اعتقاد به خشونت برای رسیدن به اهداف خود دارند.
با توجه به این انفجارها وضعیت امنیت عراق را چگونه ارزیابی میکنید؟
بخشی از امینت در عراق به حضور نیروهای تروریستی برمیگردد و بخش دیگر آن سیاسی است.متاسفانه برخی از نیروهای سیاسی و بازیگرانی که درعراق حضور دارند از فرایند ناامنی به عنوان ابزار سیاسی استفاده میکنند. این اتفاق بیشتر در گروههای سیاسی سنی مذهب است و همچنین از جانب خود امریکا که یکی از عناصر اصلی ناامنی در عراق است که گاه برای پیگیری اهداف خود ازاین ابزار استفاده میکنند.همچنین درعراق بسیار شایع است و شاخصهای بسیاری هم نشان میدهد که امریکاییها گروه القاعده خاص خود را دارند و اسم آن را مجازا القاعده گذاشتند که هرگاه نیاز باشد ناامنی در عراق گسترش پیدا کند، امریکا از طریق گروههای وابسته به خود مقاصدش را پیگیری کند. بنابراین به طور خلاصه میتوان گفت مجموعه این مسائل در فرایند ناامنی فعال هستند.
آیتالله سیستانی وتعداد دیگری از مراجع شیعه دیدار با مقامات دولتی و پارلمان عراق را در اعتراض به فساد در کشور تحریم کردند، تا چه اندازه این تحریم اهمیت دارد؟
آقای سیستانی و مراجع تقلید در بعدی نماینده اقشاری از مردم هستند و این نمایندگی بسیار گسترده است. به طور قطع کمبود خدمات، وجود مفاسد اداری نوعی سرخوردگی ایجاد کرده است. تصور بر این است که این موضعگیری مراجع نشان از ارسال پیام مهمی به دولتمردان عراق است که باید درخدمت مردم باشند. به این دلیل که اگر در این چارچوب قرار نگیرند نمیتوانند از حمایت مراجع برخوردار باشند. این نکته بسیار مهمی است که نشان میدهد مرجعیت در عراق بیدار و آگاه است. نسبت به تحولات نه تنها اطلاع دارد بلکه موضعگیری کرده و سعی میکند جهتگیریها را نیز تصحیح کند.
اخیرا مساله منافقین دوباره مطرح شده، این پرونده به کجا رسیده است؟ مقامات ایرانی و عراقی به چه نتیجهای درباره این گروه تروریسیتی رسیدند؟
امروزه پرونده منافقین تحت فشار دو نیروست: 1. نیروهای عراقی که تقریبا به نوعی اجماع رسیدهاند که این گروه باید خاک عراق را ترک کنند.آنها معتقدند هیچ پروندهای که روابط با ایران را تحتتاثیر قرار دهد، نباید وجود داشته باشد. دولت عراق در این زمینه صداقت دارد و به نظر میرسد که پیگیری آنها نیز جدی است.
2. درمقابل آنها، غربیها سعی دارند ساختار منافقین را به عنوان ابزاری در آینده علیه ایران نگه دارند. به ویژه امریکا این سیاست را در پیش گرفته است. این موضع غرب مانعی است برای دولت عراق در جمع کردن این پرونده است. مانع دیگر نیز کشور پذیرنده این افراد است. عراق به دلایل قوانین حقوق بشری که امضا کرده، قادر به تحویل منافقین به ایران نیست. به همین دلیل دولت عراق به دنبال کشور ثالثی است تا زمانیکه آنها از عراق رفتند به آن کشور وارد شوند. اما تا امروز کشور ثالثی پیدا نشده که پذیرنده آنها باشد. حتی کشورهای غربی که از این جنایتکاران حمایت میکنند هیچکدام حاضر نیستند تا به آنها پناهندگی دهند. این امر نشان دهنده آن است که کشورهای غربی از همه مسائل به صورت ابزاری استفاده میکنند و حتی حاضر نیستند در چنین مسائلی حتی هزینهای را متحمل شوند. بنابراین پرونده منافقین با توجه به مخالفت امریکا و عدم وجود کشور ثالث پذیرنده آنها متاسفانه همچنان در بنبست قرار گرفته است. هرچند که دولت عراق همواره به ایران قولهایی داده که تا یک ماه سه ماه و شش ماه برای آنها تصمیم جدی خواهد گرفت، اما تا به امروز اتفاقی نیفتاده است. البته باید گفت که دولت عراق از داخل نیز تحت فشار است.
پادگان اشرف در کشور عراق در استانی به نام خالص قرار دارد و حدود 50 هزار هکتار از زمینهای زراعتی مردم که درمالکیت افراد است، اکنون به اشغال منافقین درآمده است. تمامی این افراد به دادگاههای عراق شکایت کردند و دادگاه نیز احکامی را مبنی بر بازپس دادن زمینها صادر کرده است. بنابراین دولت موظف به اجرای احکام این دادگاه است. در نتیجه باید گفت که دولت عراق هم تحت فشار داخلی و هم تحت فشار ایران است که هرچه زودتر درباره این پرونده تصمیمگیری کند. اما به دلیل وجود موانعی که ذکر شد، سبب شده که این پرونده تا به امروز بسته نشده است.
نظر شما :