راز امام موسی صدر
خانواده وی و بنیادها و موسساتی که با هدف پیگیری سرنوشت امام موسی صدر شکل گرفته اند، همه راه ها را برای رسیدن به حقیقت ماجرا رفته اند ولی تا امروز جز نشانه ها و شنیده هایی که اطمینان یا گمانه ای را در مورد زنده یا مرده بودن ایشان به دست دهد، مطرح نشده است.
امام موسی صدر در سوم شهریور سال 1357 و در آخرین مرحله از سفر دوره ای خود به کشورهای عربی، به دعوت رسمی معمر قذافی وارد لیبی شد و یک هفته بعد ناپدید شد. دستگاه های قضایی دولت های لبنان و ایتالیا و تحقیقات انجام شده از سوی واتیکان، ادعای رژیم لیبی را مبنی بر خروج وی از آن کشور و ورود به رم تکذیب کردند. مجموعه اطلاعات آشکار و پنهانی که طی این سال ها به دست آمده، جملگی دال بر این هستند که امام موسی صدر هرگز خاک لیبی را ترک نگفته و توسط عمال رژیم قذافی و به دستور مستقیم وی ربوده شده است.
در این میان قرائن – و نه شواهد - متعددی حکایت از آن دارد که امام موسی صدر همچنان در قید حیات است و همچنان در یکی از زندان های مخوف قذافی در حبس به سر می برد. سال 1380 سایت جبهه نجات ملی لیبی نوشت، موسی صدر در اواخر سال 1376 توسط برخی زندانیان زندان ابوسلیم شهر طرابلس مشاهده شده است. در ماه های اخیر نیز که حکومت لیبی دو شقه شده و دولتی را قذافی و دولتی را مخالفان هدایت می کنند، اظهارات دیگری مبنی بر مشاهده امام موسی شنیده شده که امید به زنده بودن ایشان را زنده نگه داشته است.
البته چند روز پیش یکی از نمایندگان شورای انتقالی لیبی در قاهره، در سخنانی مدعی مرگ امام موسی شد و اعلام کرد که او به دستور قذافی و به طرزی فجیع به شهادت رسیده است. این سخن نیز مانند باقی سخنانی که در تایید زنده بودن این شخصیت مجاهد بر زبان آمد، متقن و قاطع نبوده و دلیلی بر صحت آن وجود ندارد.
متعاقب انتشار صحبت های این نماینده شورای انتقالی لیبی، خانواده و نزدیکان امام موسی صدر با اعلام بیانیه هایی به مخالفت و انکار این اظهارات برخاسته و همچنان امیدوارانه سخن می گویند. گوشه هایی از عکس العمل اخیر ایشان در قبال اظهارات الهونی در ادامه می آید اما پیش از پرداختن به آن، ضروری است درباره میزان تحرک و اراده دستگاه دیپلماسی کشور و مجموعه نظام برای پیگیری سرنوشت امام موسی صدر نیز سخنی گفته شود.
آنچه در سال های گذشته و حتی پس از وقوع حوادث اخیر لیبی از جانب دستگاه های رسمی کشور دیده ایم، همان مواضع پیشین و همان رکود و بی تحرکی سابق در مورد پیگیری ماجرای امام موسی صدر بوده است. طی ماه های گذشته که حاکمیت لیبی با چالش قوام و بقا مواجه شده و در آستانه سقوط قرار گرفته، اغلب دولت های آفریقایی، کشورهای حاشیه خلیج فارس و حتی غربی ها به پذیرش نمایندگان جدید لیبی تحت عنوان اعضای شورای انتقالی دست زده و ضمن مشروع خواندن دولت انتقالی مستقر در بنغازی و اعلام رسمی عدم حمایت از رژیم قذافی، کوشیده اند پایه های دیپلماسی و ارتباط های تازه خود را با نظام آینده لیبی که قطعا مورد حمایت سازمان ملل، قدرت ها و دولت های منطقه قرار خواهد گرفت، شکل بدهند و پایه های روابط تازه شان را با این کشور مهم و ثروتمند آفریقایی مستحکم کنند.
در این میان دولت ایران همان موضعی را اختیار کرد که در قبال تونس و مصر و سایر کشورهای تحول یافته اخیر اتخاذ کرده بود. ما منتظر پایان حوادث و فرجام کار حکومت های فعلی نشسته ایم در حالی که همین امروز سیاست های داخلی و خارجی مصر و تونس تحت تاثیر القائات و حمایت های بیرونی پس از زمان خیزش قرار دارد.
شاید در این بین کمترین انتظاری که از دولت و وزارت خارجه می رفت، پیگیری یک راز سی و چند ساله بود. بدون شک مجراهایی برای کشف حقیقت و پیگیری اخباری مبنی بر زنده یا مرده بودن امام موسی صدر وجود دارد؛ همچنانکه خانواده ایشان از طریق کانال های ارتباطی خود در تلاش هستند و اعلام کرده اند در این باره امیدهایی به وجود آمده است. حورا صدر گفته است خانواده امام موسی صدر از پیگیریهای خود دست برنمیدارد.
او صحت ادعاهای جدید آقای الهونی را زیر سوال برده و ادعاهای او را نپذیرفته و گفته است: "برخی اصرار دارند ما دست از پیگیری این مساله برداریم. مسئولان لیبی که سالهاست در اینباره سکوت کردهاند و حرفی نزدهاند در این پرونده مجرم هستند. با توجه به اینکه دادگاه لبنان احکامی برای نزدیکان قذافی صادر کرده، آنها میخواهند خود را از این احکام مبرا کنند و دست و پا میزنند تا از آن نجات پیدا کنند. امام موسی صدر زنده و اسیر قذافی است و هرچه زودتر به امید خدا برمیگردد."
حکومت قذافی در آستانه اضمحلال است. مخالفان پشت دروازه های طرابلس رسیده اند و به زودی با پشتیبانی ناتو، سرنوشت قذافی معین می شود. سرنوشت امام موسی صدر نیز هرچه بوده و هست، به زودی با فروپاشی رژیم دیکتاتوری قذافی و آزاد شدن زندانیان سیاسی باقی مانده در زندان ها روشن می شود. اما سوال اینجاست که اراده و عزم دولت ها در ایران طی سال های گذشته و به خصوص در ماه های اخیر که شکاف هایی بزرگ در حاکمیت سیاسی لیبی پدید آمده، چقدر در یافتن حقیقت این راز و دنبال کردن سرنوشت امام موسی صدر جدی بوده است؟ جدیت مزبور تا چه اندازه در عمل و رفتار دولت و دستگاه های مربوطه مشهود بوده است؟ آیا بی عملی ها و بی ابتکاری های دستگاه دیپلماسی در موضوعاتی که به پیگیری سرنوشت افراد – اعم از شهروندان و دیپلمات ها – مربوط می شود، انتقاد برانگیز نیست؟
نظر شما :