ترکیه و عربستان؛ مذاکره برای کدام منافع؟
در روزهای گذشته شاهد این بودیم که عربستان سفیر خود را از سوریه فراخواند و به اتخاذ مواضع تندی در قبال تحولات سوریه اقدام کرد. کویت و بحرین نیز به تبعیت از عربستان به فراخوان سفرای خود از سوریه اقدام کردند. با توجه به این رفتارها اینگونه به نظر میرسد که عربستان در حال اتخاذ یک رویکرد کاملا تهاجمیدر قبال سوریه است و نسبت به تمام بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای مواضع تندتری اتخاذ میکند. میتوان گفت عربستان به دنبال روندی است که به تغییر نظام در سوریه بینجامد.
کشورهای دیگر منطقه ای و فرامنطقه ای دغدغههای دیگری در ارتباط با آینده تحولات سوریه دارند. آنها نگران بی ثباتیها و ناامنیهای احتمالی بعد از بشار اسد هستند. ولی به نظر میرسد عربستان این نگرانیها را ندارد. مثلا ترکیه به رغم سیاستهایی که الان در حال سوریه اتخاذ کرده است، نگران است چرا که با فروپاشی قدرت مرکزی در سوریه، معضل کردها میتواند برای این کشور ایجاد کند. یا به عنوان مثال آمریکا این نگرانی را دارد که بی ثباتی و جنگ داخلی در سوریه میتواند به بی ثباتی در کل منطقه، از جمله عراق، اردن، اسرائیل منجر شود و حتی نوعی از جنگ داخلی در کل منطقه شکل بگیرد. همچنین میتوان به نگرانی اسرائیل اشاره کرد. اسرائیل نگران این است که چه رژیمیمیتواند جایگزین رژیم کنونی سوریه شود. آمریکا و اسرائیل به رغم این که با رژیم اسد مخالف هستند اما از آن جا که هیچ آلترناتیو جدی و قابل اعتمادی برای رژیم بشار اسد ندارند، نگران این تحولات و حکومت آینده سوریه هستند.
اما عربستان سعودی برخلاف تمام این بازیگران که تردیدهایی در قبال وضعیت سوریه دارند و نمیتوانند یک سیاست مشخصی اتخاذ کنند، عربستان نگرانیها و تردیدهای آنها را ندارد و مستقیما هدف خود تغییر رژیم در سوریه قرار داده است. از آنجایی که رژیم سیاسی که در آینده در سوریه میتواند جایگزین رژیم بشار اسد شود، رژیمیاست که در آن سلفیها مسلط خواهند بود لذا این سناریوی خوبی برای عربستان است و میتواند منافع زیادی از قبل این تحولات کسب کند. چرا که هم یک نظام سیاسی ایجاد میشود که به عربستان سعودی گرایش دارد و هم این که میتواند نفوذ ایران در آن منطقه را دگرگون سازد. بی ثباتیهایی که در خلال این تغییر رژیم میتواند ایجاد شود چندان برای عربستان نگرانیهای جدی و تاثیرات مستقیم ایجاد نمیکند.
از آنجا که نگرانیهای آمریکا با عربستان متفاوت است، لذا ملاحظات متفاوتی در مورد تحولات سوریه دارند. آنچه مشخص است، آمریکا نمیتواند همانند لیبی مستقیما وارد مسئله سوریه شود. چرا که هم از نظر قدرت نظامیمحدودیتهایی دارد و هم این که نمیخواهد در آنجا هزینه کند. بنابراین سعی میکند از طریق ترکیه و تا حدی عربستان اهداف خود را در منطقه پیش ببرد. اما به نظر میرسد بیشتر تلاش میکند از طریق ترکیه اهداف وسیاستهای خود را پیش ببرد و ترکیه اهداف و سیاستهای آمریکا در این مورد را نمایندگی میکند. چرا که عربستان سعودی با حمایتهایی که از سلفیها در منطقه میکند علاقه مند است که منطقه به سمتی پیش رود که سلفیها روی کار بیایند. این رویکرد برای عربستان نگرانیهایی ایجاد میکند و با این روند موافق نیستند.
نباید فراموش کرد که در حال حاضر در سوریه غیر از سلفیها، یک نهاد و گروه جایگزین دیگری دیده نمیشود. یعنی اگر قرار است رژیم بشار اسد برکنار شود جایگزین دیگری وجود ندارد و عمده ترین گروه مخالف در این کشور سلفیها هستند. ترکیه نیز با توجه به این که حزب عدالت و توسعه خود یک حزب اخوانی است، در مجموع با این که اخوانیها و سلفیها بتوانند در سوریه قدرت را به دست بگیرند، مخالف نیست. با این وجود ترکیه یک سری ملاحظاتی دارد که اگر بی ثباتیها بسیار توسعه پیدا کند میتواند تهدیدات امنیتی برای خود ترکیه ایجاد کند. لذا ملاحظاتی در به قدرت رسیدن سلفیها در ترکیه دارد که عربستان ندارد. از این رو رویکرد عربستان و ترکیه تا حدی متفاوت به نظر میرسد.
بنابراین عربستان در حال حاضر با حمایتهایی که از سلفیها میکند و حتی این حمایت میتواند نظامیهم باشد بیشترین نقش را در افزایش بی ثباتی و گسترش مخالفتها با رژیم بشار اسد ایفا میکند اما بقیه کشورها با توجه به ملاحظات و نگرانیهایی که دارند، با تامل و تردید سیاستهای خود در قبال سوریه را پیش میبرند.
نظر شما :