ریاض در حال بازآفرینی دوستی خود با آمریکا است

۲۰ فروردین ۱۳۸۶ | ۱۹:۳۹ کد : ۱۵ اخبار اصلی
عربستان سعودی چندی پیش طی اقدامی که در راستای افزایش نقش این کشور درمعادلات منطقه ای ارزیابی می شود، از رهبران فتح و حماس دعوت کرد تا به منظور خاتمه دادن به درگیری های غره که حدود 100 کشته بر جای گذاشته بود، با یکدیگر دیدارکنند. این دیدار در نهایت به امضای توافق مکه انجامید
ریاض در حال بازآفرینی دوستی خود با آمریکا است

عربستان سعودی چندی پیش طی اقدامی که در راستای افزایش نقش این کشور درمعادلات منطقه ای ارزیابی می شود، از رهبران فتح و حماس دعوت کرد تا به منظور خاتمه دادن به درگیری های غره که حدود 100 کشته بر جای گذاشته بود، با یکدیگر دیدارکنند. این دیدار در نهایت به امضای توافق مکه انجامید.

  اما این توافقنامه راه حماس را که آمریکا آن را سازمانی تروریستی خوانده است، برای حضور در دولت آینده فلسطین هموار کرده و در واقع باعث به چالش کشیدن تلاش های خاورمیانه ای دولت بوش در قالب نقشه راه و کمیته چهار جانبه شده است.

  جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا دریکی روزهاى ابتدايى سال 2004 از کاندوليزا رايس در مورد مانع اصلى بر سر راه صلح در خاور ميانه جویا شد. رایس هم که در آن زمان سمت مشاور ارشد امنیت ملی دولت بوش را با خود یدک می کشد، بدون آنکه ترديدى به خود راه دهد، پاسخ داد: ياسر عرفات.

 

حالا دست ياسر عرفات از دنيا کوتاه شده و رایس هم بر مسند وزارت خارجه آمریکا تکیه زده است. سیاستمداران آمریکایی چندى است که در انتظار حرکت جديدى از سوى واشنگتن و ايجاد تغييرى ملموس در روند صلح خاورميانه نشسته اند. اما وقايع مسيرى را که انتظار مى رفت، نپيمودند و اکنون به نظر مى رسد روند صلح خاورميانه با مسائل تازه اى پيوند خورده که بر پيچيدگى گره کور آن افزوده است.

 

در پى مرگ عرفات آمريکايى ها تلاش هاى جديدى را براى از سرگيرى مذاکرات صلح ميان طرف هاى فلسطينى و اسرائيلى در دستور کار قرار داده و توانستند پاى حماس را نيز به صفحه شطرنج سياسى خاورميانه بازکنند. اما جنبش حماس زمام امور دولت فلسطينى را در حالى به دست گرفت که ادامه ارسال کمک هاى وعده داده شده خارجى به فلسطينى ها به پذيرش شروطى از سوى اين جنبش منوط شد. شروطى از جمله به رسميت شناختن اسرائيل که کاملا با آرمان هاى خدشه ناپذير حماس منافات داشتند.

  در سوى ديگر ماجرا محمود عباس به عنوان مقامى ميانه رو و تنها فرد مناسب براى مذاکره با اسرائيلى ها از سوى آمريکا معرفى شد. اما حماس همچنان از تمکين خوددارى کرد و اين مسئله باعث اوج گيرى مخالفت ها ميان حماس و گروه فتح و در نهايت درگيرى هاى خيابانى شد. در خلال همین رویدادها بود که ابوزمان چندين بار و در پى شکست گفت و گوهاى ميان فتح و حماس براى تشکيل دولت اتحاد ملى تهديد به برگزارى انتخابات جديد کرد.

 آمريکایی ها اميدوار بودند که اين چهره جديد عباس بتواند تاثير مثبتى از وى در ذهن اسرائيلى ها ترسیم کرده و آنان را به مذاکره با فلسطينى ها ترغيب کند. اين ترفند تا حد زیادی کارساز افتاد، اما در حالى که تنها دو هفته تا زمان ملاقات ميان طرف هاى فلسطينى و اسرائيلى برای ادامه گفت و گوهای صلح باقى مانده بود، عربستان سعودى اعلام کرد که مقامات حماس و عباس را براى انجام مذاکره بر سر تشکيل دولت اتحاد ملى در فلسطين دعوت کرده است.

 سعودی ها برای این که پیشنهاد خود را اغوا کننده جلوه دهند، اعلام کردند که در صورت انجام توافق، کمکی یک میلیارد دلاری را در اختیار فلسطینی ها قرار خواهند داد. بالاخره توافقنامه ای میان حماس و عباس به امضا رسید و بدین ترتیب دور تازه اختلافات میان گروه های فلسطینی ختم به خیر شد. 

 

بسیاری این توافقنامه را به مثابه پایان خشنونت های خونبار میان فلسطینی ها ارزیابی کردند، اما عده ای نیز آن را خط بطلانی بر تلاش های رایس برای از سرگیری مذاکرات صلح به حساب آوردند. با این حال رایس به بیت المقدس رفت تا شانس خود را برای احیای مذاکراتی که 6 سال در محاق فرو رفته بود، امتحان کند.

 وزیر امور خارجه آمریکا یک ساعت با عباس و اولمرت به گفت و گو پرداخت و سعی کرد که موضوع گفت وگو را به مباحث مربوط به روند صلح سوق دهد. اما از قرار معلوم نخست وزیر اسرائیل مایل نبود در این مورد حرفی زده شود. این امتناع تنها یک دلیل داشت: توافقنامه صلح مکه با میانجیگری عربستان سعودی. نخست وزیر اسرائیل که پیشتر گفته بود حاضر است همچنان با عباس ملاقات داشته باشد، حالا دیگر حاضر نبود با دولتی که حماس نیز بخشی از آن است، پشت یک میز بنشینند. 

بنابراین این سوال مطرح شد که چرا در حالی که واشنگتن دور جدیدی از تلاش ها برای احیای گفت و گوهای صلح خاورمیانه را آغاز کرده است، عربستان سعودی سناریوی تقسیم قدرت میان دو گروه فتح و حماس را به روی صحنه برد. آیا این توافق می تواند گامی درجهت تحقق عینی تر سودای رهبری جهان عرب که سعودی ها آن را سال ها در سر پروردانده اند، محسوب شود، یا ملاحظات مهم دیگری وجود داشته است که ریاض را راضی به رنجاندن ساکنین کاخ سفید کرده است؟

با وجود این که آمریکا در نزاع قدرت خاورمیانه از ریاض حمایت می کند، اما در مورد نحوه دفاع سعودی ها از نقش رهبری شان در منطقه با آنها اختلاف نظرهایی دارد. در نقشه سیاسی واشنگتن از خاورمیانه، هم پیمانان عرب آمریکا و اسرائیل در جبهه مقابل ایران، سوریه و گروه هایی مانند حماس قرار گرفته اند. در حالی که این صف آرایی ممکن است راهبردی کلیدی در سیاست های خاورمیانه ای آمریکایی ها به حساب آید، هیج تضمینی برای متعهد ماندن هم پیمانان عرب سنی واشنگتن در منطقه به این دسته بندی  وجود ندارد. سعودی ها معتقدند که در نبرد برای کسب قدرت و نفوذ در خاورمیانه باید یارگیری خودشان را داشته باشند و حالا گروه حماس یاری است که عربستان حاضر است برای آن بجنگد و این خلاف نقشه سیاسی است که آمریکا در خاورمیانه ترسیم کرده است.

سال 2006 در پی تصمیم اروپا و آمریکا در قطع کمک های وعده داده شده به فلسطینی ها، ایران توانست نظر حماس را بیش از پیش به خود جلب کرده و در تهران از اسماعیل هنیه پذیرایی کند. در این دیدار ایران متعهد شد که 250 میلیون دلار به فلسطینی ها کمک کند. این اتفاق در حالی رخ داد که چندی است با روی کار آمدن یک دولت دائم شیعی در عراق، ریاض با توصیه واشنگتن درصدد اعمال نقش دیپلماتیک فعال تری در مقابل ایران از یک سو و بازآفرینی قدرت سنی ها از سویی دیگر در منطقه برآمده است. اما سعودی ها حاضر شده اند بخش احیای قدرت سنی ها در خاورمیانه را حتی به قیمت زیر پا گذاشتن اصولی که آمریکایی ها درخاورمیانه به آنها پایند هستند، به سرانجام برسانند.

در واقع توافق مکه را باید نمونه بارزی از تفاوت دیدگاه های عربستان سعودی و آمریکا در راستای مهار خشونت های خاورمیانه دانست. اما این توافق در عین حال بیانگر اتفاق نظراستراتژیک این دو کشور بر سر کنترل قدرت فزاینده ایران از طریق راه های مختص به هر یک از آنها است. اتفاق نظری که به نظر می رسد این توان را دارا است تا تفاوت دیدگاه های فوق را درخود حل کرده و در مناسبات ریاض و واشنگتن بی اثر کند.

   


نظر شما :