پیامدهای استراتژی جدید ناتو بر ایران
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی استراتژی جدید ناتو و پیامدهای احتمالی آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد.
به گزارش روابط عمومی مرکز پژوهشها، دفتر مطالعات سیاسی این مرکز مهمترین تبعات و پیامدهای این استراتژی برای امنیت ملی ایران را در محورهایی بدین شرح برشمرده است:
1 – یکی از تهدیدات امنیتی که ناتو برای خود در دهه آینده ترسیم کرده است در حوزه سلاحهای متعارف، موشکهای بالستیک و در حوزه سلاحهای نامتعارف اشاعه سلاحهای هستهای است، از این رو با توجه به اتهامات غرب علیه ایران برنامه موشکی کشورمان و نیر فناوری هستهای صلحآمیز کشور مسلما در زمره تهدیدات امنیتی قرار میگیرند. ناتو اساسا همانند سندNPR ایالات متحده، اصل غنیسازی توسط کشورها را تهدید و مساوی اشاعه دانسته و طبعا به مقابله با آن اقدام میکند.
در مجموع، در حوزه برنامه موشکی جمهوری اسلامی، سپر دفاع موشکی ناتو میتواند تهدیدی جدی علیه جمهوری اسلامی تلقی شود. استقرار بخشی از سامانه این سپر دفاع موشکی در ترکیه و در همسایگی ایران – هر چند با تلاش این کشور مقرر شد علیه هیچ کشوری هدفگیری نشود – ولی در مجموع این کارکرد تهدیدی را علیه ایران خواهد داشت.
از سوی دیگر برنامه هستهای صلحآمیز ایران که از جانب غرب تهدیدی برای ناتو معرفی میشود میتواند در حوزه بحران سازی فراتر از مرزهای ناتو طبقهبندی شده و با کمک شرکای این پیمان که کشورهای حوزه خلیجفارس و حتی روسیه را شامل میشود، مهار ایران بیش از گذشته در دستور کار قرار گیرد و از این منظر چالشهایی برای کشور به وجود آورد.
2 – برنامه مدیریت بحران ناتو که به طور مفصل در سند جدید به آن پرداخته شده است نیز از حیث آنکه قصد دارد نگاهی جامع به مسائل داشته و علاوه بر مسائل نظامی به حوزههای سیاسی ، اقتصادی و... نیز توجه داشته و به مرزهایی فراتر از ناتو نیز توجه نماید، میتواند تبعات امنیتی برای کشور در بر داشته باشد حضور نیروهای ناتو در افغانستان (هر چند طبق برنامه قرار است تا 2014 از این کشور خارج شوند) و بهانه آموزش نیروها بازسازی کشور و... مسائلی است که میتواند به حضور و نفوذ ناتو در محیط فوری امنیتی کشور عمق ببخشد. از سوی دیگر ابهام و عدم تعریف از ناامنی و بحران میتواند زمینههای مداخله و تنگتر نمودن حلقه محدود کننده ایران را سبب شود. در این راستا یکی از اقدامات لازم جهت جلوگیری از این روندها، تقویت دیپلماسی لازم جهت جلوگیری از این روندها، تقویت دیپلماسی جمهوری اسلامی خصوصا در مسائل منطقهای است تا بدان وسیله مانع از تسری کارکردهای ناتو به مسائل سیاسی و اقتصادی شود. تقویت همکاریهای دو و چند جانبه منطقهای در ابعاد مختلف با همسایگان و خصوصا کشورهایی نظیر عراق و افغانستان که ناتو در آنها حضور داشته یا بهانه لازم را جهت حضور دارد، میتواند روند مداخلهگرایی ناتو در منطقه را کندتر کند. همچنین استفاده از دیپلماسی رسانهای و عمومی در راستای برجستهکردن اهداف واقعی ناتو از حضور در این مناطق میتواند در این راه موثر باشد.
3 – تاکید بر مشارکت و اهداف سیاسی پیمان و تعهد شرکا و هم پیمانان به اهداف سیاسی ناتو میتواند کشورهای همسایه ایران که متمایل به غرب و آمریکا هستند را ترغیب نماید جهت مهار جمهوری اسلامی همکاری بیشتری با مجموعه غرب و ناتو انجام دهند. از سوی دیگر ناآرامیهای اجتماعی در کشورهای منطقه که میتواند در نتیجه مشکلات ساختاری این کشورها اتفاق افتد میتواند بر اساس ماموریتهای جدید ناتو باعث ورود و مشارکت این کشورها در منطقه گردد. مدیریت این بحرانها خصوصا با توجه به منابع این کشورها زمینه نفوذ و مداخله را افزایش میدهد. در این بخش نیز باید تلاش شود ناتو نتواند اهداف سیاسی خود را در منطقه پیرامونی کشور پیگیری نماید و فراتر از اهداف نظامی خود عمل کند.
4 – آمریکا همواره به عنوان یکی از اهداف استراتژیک مهم خود بر امنیت انرژی تاکید داشته است. به نظر می رسد آمریکا خواهان کاهش هزینههای مادی و معنوی یک جانبهگرایی خود در این حوزه بوده و قصد دارد با ورود و درگیر نمودن ناتو به این مهم هزینههای خود را کاهش دهد. تامین امنیت انرژی و راههای حساس تجاری یکی از حوزههایی است که درمنطقه خلیج فارس و خاورمیانه حضور نظامی ناتو را میتواند در بر داشته باشد. این امر مسلما دارای تبعات منفی برای کشوری است که خواهان امنیت مبتنی بر کشورهای منطقه و بدون مداخله خارجی است.
5 – گسترش حوزه شرکا و متحدان ناتو به کشورهای مختلف و از جمله کشورهای حوزه خلیجفارس – که در سند جدید نیز به آن اشاره شده – میتواند عاملی برای مداخلات این پیمان در منطقه باشد. تبادل اطلاعات و فناوری ، مشارکت در عملیات و آموزش نیروها و... زمینههای این مداخله را گسترده میکند. مهمترین اقدام جهت خنثی سازی این تحرکات تقویت مناسبات ایران با این کشورها و همکاری در ابعاد مختلف و تلاش در جهت افزایش هزینههای حضور ناتو در این حوزههاست.
6 – نکته اخیر ولی با اهمیت آنکه، ناتو در سند جدید خود اشاره به تقویت دفاع سایبری نیز دارد و تهدیدات در این حوزه را برای خود برجسته میکند از سوی دیگر، تکنولوژیهای جدید و دسترسی به فضا را عاملی تهدیدزا تعریف میکند. در این راه جمهوری اسلامی ایران با توجه به برتری و توان قابل ملاحظه در مسائل و فضای سایبر میتواند دارای مزیت استراتژیک بوده و هم به مقابله و هم اقدام متقابل مقتضی دست بزند. افزایش حضور و قدرتنمایی در فضای سایبر میتواند ابتکار لازم را در اختیار کشور قرار دهد تا در ابعاد مختلف آن بتوان توان دفاعی را افزایش داد.
به گزارش روابط عمومی مرکز پژوهشها، دفتر مطالعات سیاسی این مرکز مهمترین تبعات و پیامدهای این استراتژی برای امنیت ملی ایران را در محورهایی بدین شرح برشمرده است:
1 – یکی از تهدیدات امنیتی که ناتو برای خود در دهه آینده ترسیم کرده است در حوزه سلاحهای متعارف، موشکهای بالستیک و در حوزه سلاحهای نامتعارف اشاعه سلاحهای هستهای است، از این رو با توجه به اتهامات غرب علیه ایران برنامه موشکی کشورمان و نیر فناوری هستهای صلحآمیز کشور مسلما در زمره تهدیدات امنیتی قرار میگیرند. ناتو اساسا همانند سندNPR ایالات متحده، اصل غنیسازی توسط کشورها را تهدید و مساوی اشاعه دانسته و طبعا به مقابله با آن اقدام میکند.
در مجموع، در حوزه برنامه موشکی جمهوری اسلامی، سپر دفاع موشکی ناتو میتواند تهدیدی جدی علیه جمهوری اسلامی تلقی شود. استقرار بخشی از سامانه این سپر دفاع موشکی در ترکیه و در همسایگی ایران – هر چند با تلاش این کشور مقرر شد علیه هیچ کشوری هدفگیری نشود – ولی در مجموع این کارکرد تهدیدی را علیه ایران خواهد داشت.
از سوی دیگر برنامه هستهای صلحآمیز ایران که از جانب غرب تهدیدی برای ناتو معرفی میشود میتواند در حوزه بحران سازی فراتر از مرزهای ناتو طبقهبندی شده و با کمک شرکای این پیمان که کشورهای حوزه خلیجفارس و حتی روسیه را شامل میشود، مهار ایران بیش از گذشته در دستور کار قرار گیرد و از این منظر چالشهایی برای کشور به وجود آورد.
2 – برنامه مدیریت بحران ناتو که به طور مفصل در سند جدید به آن پرداخته شده است نیز از حیث آنکه قصد دارد نگاهی جامع به مسائل داشته و علاوه بر مسائل نظامی به حوزههای سیاسی ، اقتصادی و... نیز توجه داشته و به مرزهایی فراتر از ناتو نیز توجه نماید، میتواند تبعات امنیتی برای کشور در بر داشته باشد حضور نیروهای ناتو در افغانستان (هر چند طبق برنامه قرار است تا 2014 از این کشور خارج شوند) و بهانه آموزش نیروها بازسازی کشور و... مسائلی است که میتواند به حضور و نفوذ ناتو در محیط فوری امنیتی کشور عمق ببخشد. از سوی دیگر ابهام و عدم تعریف از ناامنی و بحران میتواند زمینههای مداخله و تنگتر نمودن حلقه محدود کننده ایران را سبب شود. در این راستا یکی از اقدامات لازم جهت جلوگیری از این روندها، تقویت دیپلماسی لازم جهت جلوگیری از این روندها، تقویت دیپلماسی جمهوری اسلامی خصوصا در مسائل منطقهای است تا بدان وسیله مانع از تسری کارکردهای ناتو به مسائل سیاسی و اقتصادی شود. تقویت همکاریهای دو و چند جانبه منطقهای در ابعاد مختلف با همسایگان و خصوصا کشورهایی نظیر عراق و افغانستان که ناتو در آنها حضور داشته یا بهانه لازم را جهت حضور دارد، میتواند روند مداخلهگرایی ناتو در منطقه را کندتر کند. همچنین استفاده از دیپلماسی رسانهای و عمومی در راستای برجستهکردن اهداف واقعی ناتو از حضور در این مناطق میتواند در این راه موثر باشد.
3 – تاکید بر مشارکت و اهداف سیاسی پیمان و تعهد شرکا و هم پیمانان به اهداف سیاسی ناتو میتواند کشورهای همسایه ایران که متمایل به غرب و آمریکا هستند را ترغیب نماید جهت مهار جمهوری اسلامی همکاری بیشتری با مجموعه غرب و ناتو انجام دهند. از سوی دیگر ناآرامیهای اجتماعی در کشورهای منطقه که میتواند در نتیجه مشکلات ساختاری این کشورها اتفاق افتد میتواند بر اساس ماموریتهای جدید ناتو باعث ورود و مشارکت این کشورها در منطقه گردد. مدیریت این بحرانها خصوصا با توجه به منابع این کشورها زمینه نفوذ و مداخله را افزایش میدهد. در این بخش نیز باید تلاش شود ناتو نتواند اهداف سیاسی خود را در منطقه پیرامونی کشور پیگیری نماید و فراتر از اهداف نظامی خود عمل کند.
4 – آمریکا همواره به عنوان یکی از اهداف استراتژیک مهم خود بر امنیت انرژی تاکید داشته است. به نظر می رسد آمریکا خواهان کاهش هزینههای مادی و معنوی یک جانبهگرایی خود در این حوزه بوده و قصد دارد با ورود و درگیر نمودن ناتو به این مهم هزینههای خود را کاهش دهد. تامین امنیت انرژی و راههای حساس تجاری یکی از حوزههایی است که درمنطقه خلیج فارس و خاورمیانه حضور نظامی ناتو را میتواند در بر داشته باشد. این امر مسلما دارای تبعات منفی برای کشوری است که خواهان امنیت مبتنی بر کشورهای منطقه و بدون مداخله خارجی است.
5 – گسترش حوزه شرکا و متحدان ناتو به کشورهای مختلف و از جمله کشورهای حوزه خلیجفارس – که در سند جدید نیز به آن اشاره شده – میتواند عاملی برای مداخلات این پیمان در منطقه باشد. تبادل اطلاعات و فناوری ، مشارکت در عملیات و آموزش نیروها و... زمینههای این مداخله را گسترده میکند. مهمترین اقدام جهت خنثی سازی این تحرکات تقویت مناسبات ایران با این کشورها و همکاری در ابعاد مختلف و تلاش در جهت افزایش هزینههای حضور ناتو در این حوزههاست.
6 – نکته اخیر ولی با اهمیت آنکه، ناتو در سند جدید خود اشاره به تقویت دفاع سایبری نیز دارد و تهدیدات در این حوزه را برای خود برجسته میکند از سوی دیگر، تکنولوژیهای جدید و دسترسی به فضا را عاملی تهدیدزا تعریف میکند. در این راه جمهوری اسلامی ایران با توجه به برتری و توان قابل ملاحظه در مسائل و فضای سایبر میتواند دارای مزیت استراتژیک بوده و هم به مقابله و هم اقدام متقابل مقتضی دست بزند. افزایش حضور و قدرتنمایی در فضای سایبر میتواند ابتکار لازم را در اختیار کشور قرار دهد تا در ابعاد مختلف آن بتوان توان دفاعی را افزایش داد.
نظر شما :