شاه نشینی ترک ها در شطرنج منطقه

۰۱ مرداد ۱۳۹۰ | ۱۴:۳۱ کد : ۱۴۷۹۴ اخبار اصلی
گفتاری از سیامک کاکایی، کارشناس مسائل ترکیه، برای دیپلماسی ایرانی درباره نگرش جدید ترکیه به پرونده اسرائیل و فلسطین.
شاه نشینی ترک ها در شطرنج منطقه
 نگرش جدید ترکیه به مساله اسراییل و فلسطین مربوط است به مسایل کلی فلسطین که در چند سال اخیر مطرح بوده است. در یکی دو دهه گذشته به ویژه از  سال 1996 به بعد روابط ترکیه و اسراییل وارد دوره جدیدی شد و با گسترش همکاری‌های نظامی و قراردادهای امنیتی میان دو طرف و افزایش مبادلات تجاری همزمان شد. در این دوران این امر همیشه به عنوان نقطه انتقادی از جانب کشورهای همجوار ترکیه و کشورهای عربی در خصوص مواضعی ترکیه نسبت به اسراییل، مطرح بوده که چنین رویکردی به اسراییل را به زیان کشورهای عربی و اسلامی می‌دانستند.

این مساله پیش از جکومت عدالت و توسعه بود، در زمانی که حزب عدالت و توسعه زمامداری حکومت را بدست گرفت به تدریج شاهد چرخش درنگرش‌هایی نسبت به اسراییل بودیم، نه اینکه تغییر عمده ای شاهد باشیم. این تغییر نگرش نیز بیشتر در دولت دوم اردوغان به چشم می‌خورد.

اولین بار که مقامات ترکیه و به ویژه شخص آقای اردوغان از واژه تروریسم دولتی اسراییل استفاده کرد و حملات اسراییل به جنین و غزه را محکوم کرد. اردوغان این حملات را یک نمونه از تروریسم دولتی خواند. همچنین تحولات مربوط به  سال‌های 2004 و 2006 از جمله مواردی بود که ترکیه محکوم کرد.از این زمان بود که در واقع زمزمه‌های فاصله میان ترکیه و اسرایل پدید آمد و به یک نقطه‌ای رسید که در اجلاس داووس 2009 (مجمع اقتصادی داووس) که این نشست پس از حملات اسراییل به غزه انجام گرفته بود و تحولات مربوط به غزه نیز بر این اجلاس تاثیر گذاشته بود. در این نشست آقای اردوغان سخنرانی کرده بود که به مجادله لفظی میان اردوغان و شیمون پرز انجامید. همانطور که می‌دانید اردوغان با لحنی تند اسراییل را محکوم کرد که اسراییل در غزه کودکان را می‌کشد و این ترورسیت است. در حقیقت این اتفاق در روابط ترکیه و اسراییل مرحله‌ جدیدی بود. به عبارت دیگر این خط شروع تاثیر زیادی بر دیدگاه‌های بعدی مقامات اسراییل بر روابط با ترکیه گذاشت.

این اقدام اردوغان سبب شد که چهره اردوغان به ویژه در کشورهای عربی، بین فلسطینی‌ها و غزه کاملا مورد توجه قرار بگیرد. اگر یادمان باشد در آن دوران پرچم ترکیه در این کشورها به احتزاز درآمد و این نشان‌دهنده افزایش اقبال در میان افکارعمومی کشورهای عربی و فلسطین‌ نسبت به ترکیه و اردوغان بود. علاوه بر آن چنین اقبالی سبب شد که اردوغان همان سیاست خود را نسبت به اسراییل حفظ کند. اگرچه مجموعه این شرایط منجر به قطع روابط میان دو کشور نشده است.

قرار گرفتن ترکیه در چنین فضایی باعث شد به تصمیم‌گیری در آنکار برای اعزام کشتی به غزه تا محاصره آنجا شکسته شود و مدام مقامات ترکیه از محاصره غزه توسط اسراییلی‌ها انتقاد می‌کردند. اعزام کشتی مرمره آبی یا آزادی باز هم نقطه‌ای است در روابط ترکیه و اسراییل و آن هم در زمانی به اوج خود رسید که اسراییلی‌ها این کشتی را مورد هدف قرار دادند و نه نفر از خدمه کشتی ترک‌تبار کشته شدند. در اینجا بود که این عبارت وارد ادبیات روزنامه‌ای درارتباط با ترکیه و غزه شد که" ترکیه برای فلسطین خون داده است."

پس از این ماجرا روابط ترکیه و اسراییل وارد دوره سرد و تیره شد. این امر منجر به کشمکش‌های سیاسی و انتقاد‌های آشکار و پنهان نسبت‌ به یکدیگر شد و سردی حاکم بر روابط دو طرف کاملا محسوس بود. به این معنا که حتی رفت‌و‌آمدی میان مقامات سطح پایین نیز میان دو طرف انجام نشد. از طرف دیگر در رسانه‌های ترکیه دید انتقادی نسبت به ترکیه اوج گرفت و فیلم مشهور به دره گرگ‌ها که ضد‌اسراییلی بود در ترکیه پخش شد و حتی باعث شد در اسراییل سفیر ترکیه فراخوانده شود که معاون وزیر خارجه اسراییل صندلی خود را بالاتر از سفیر ترکیه قرار داد که این امر نوعی بی‌احترامی به دیپلمات ترکیه تلقی شد.

تا زمان انتخابات اخیر پارلمان در ترکیه که با پیروزی حزب عدالت و توسعه انجام شد و بازهم این امر خوشایند اسراییل نبود و حتی بسیار دیر این پیروزی را تبریک گفتند. بنابراین چنین شرایطی و همزمانی این انتخابات با تحولات سوریه و مواضعی که ترکیه نسبت به سوریه و دید انتقادی به بشاراسد، این ذهنیت در محافل سیاسی و رسانه‌ای پیش آمد که شاید ترکیه و اسراییل وارد دوره‌ای در بازبینی روابط خود شدند و یخ‌های حاصل از تنش‌ها به مرور آب می‌شود.

در کنار این امر امریکایی‌ها نیز ترکیه را به بهبود روابط با اسراییل تشویق می‌کردند. اما سخنرانی که اردوغان درباره اسراییل کرده و شرایطی را که درباره عادی‌سازی روابط با اسرییل بر آن تاکید داشت (البته درباره عادی‌سازی این برداشت اشتباه نشود چراکه ترکیه هیچ‌گاه روابط خود را با اسراییل، حتی پس از جریان کشتی آزادی، قطع نکرد، بلکه این روابط رو به سری گرایید) و این سه شرط برای عادی‌سازی روابط عبارتند از:

  1. عذرخواهی از ترکیه برای حمله به کشتی آزادی
  2. پرداخت غرامت
  3. رفع محاصره از غزه

در حقیقت این سه شرط نشان داد که در مواضع ترکیه نسبت به اسراییل تغییری ایجاد نشده است. این امر برای اسراییلی‌ها و امریکا خوشایند نبود و با توجه به این امر و سفر اخیر خانم کلینتون به ترکیه، باید گفت که درخواست اصلی اوباما از مقامات ترکیه این است که روابط خود را با اسراییل عادی کنند و این موضوع برای امریکا بسیار مهم است.

با توجه به این مساله اخیرا باز دو رویداد دیگر حادث شده که نشان می‌دهد ترکیه به دنبال ایفای نقش اساسی‌تری نسبت به فلسطین است.

  1. اردوغان قصد دارد که به غزه سفر کند که این رویداد بسیار مهمی است. حتی در رسانه‌ها گفته شده که اردوغان قصد دارد در ماه رمضان به غزه برود که از تاثیرات معنوی آن نیز بهره ببرد. بنابراین چنین سفری دارای پیام متفاوتی است هم برای فلسطینی‌ها و هم برای اسراییل و همچنین برای سیاست خارجی ترکیه.
  2. سفرای فلسطینی‌ها قرار است نشستی را در ترکیه برگزار کنند که با حضور محمود عباس است. این امر نیز پیامی دارد که نشان می‌دهد:

أ‌)       ترکیه خواهان این است که سیاست مستقلی فرای فشارهای امریکا و درخواست اسراییلی‌ها نشان دهد.

ب‌)   همچنین ترکیه به این وسیله قصد دارد نشان دهد که نسبت به حقوق مردم فلسطین حساس است و تحولات مربوط به آن را دنبال می‌کند.

ت‌)   ترکیه عملا به این وسیله بر این موضوع تمرکز می‌کند که به کشوری پیشتاز در خاورمیانه تبدیل شده است. و این عبارت در محورهای انتخاباتی حزب عدالت و توسعه بود که ترکیه در دوره جدید سعی دارد « تبدیل به کشور رهبر و پیشتاز در منطقه شود»

ث‌)   ترکیه قصد دارد با ایفای این نقش‌ها مدار اصلی نگاه‌ها را در محیط منطقه به خود جلب کرده و نشان دهد که این کشور نقطه ثقل و یا مرجع رجوعی در منطقه و یا در مورد مساله اسراییل و فلسطین است.

ج‌)     ترکیه با این تحرکات دیپلماسی خود عملا قصد دارد که اسراییل را در وضعیتی قرار دهد که ناگزیر از عذرخواهی از ترکیه شود. که این امر برای ترکیه بسیار مهم است.

در نهایت این امر که قرار است در سپتامبر در سازمان ملل بحث دولت فلسطین مطرح شود و این‌که چند سالی است بحث از دولت مستقل فلسطین است، ترکیه قصد دارد نشان دهد که پیش‌قراول پدید آمدن چنین مساله‌ای است و نفوذ خود را در میان افکارعمومی عربی و اسلامی و کشورها به نمایش بگذارد.

از طرف دیگر به اتحادیه اروپا و امریکا نشان دهد که دیپلماسی ترکیه واقعا دگرگون شده است و دارای ظرفیت‌های جدیدی است که تمام عناصر بازیگری مهم منطقه‌ای را دارد. اینگونه هم نیست که قصد داشته باشند که تاکتیکی و یا نمایش قدرت باشد، بلکه به نظر می رسد که آنکارا اعتقاد به چنین دیپلماسی دارد. همین امر نیز عامل اصلی سیاست پیش‌روانه و پیشتاز از سوی ترکیه در منطقه شده است. بنابراین اگر اردوغان به غزه سفر کند و نشست سفرای فلسطینی‌ در ترکیه برگزار شود، کاملا مشخص است که در آینده ترکیه به مداری تبدیل خواهد شد که خود فلسطینی‌ها نیز در ارتباط در بحث اعراب و اسراییل به این مدار توجه خواهند کرد. بر همین اساس این احتمال بسیار زیاد است که ترکیه قصد دارد راه را بگونه‌ای باز کند تا در مذاکرات آینده اعراب و اسراییل حضور پیدا کند. همانطور که می‌دانید مذاکراتی با عنوان نشست چهارجانبه با حضور اتحادیه اروپا، سازمان ملل، امریکا و روسیه مطرح است. با این سیاست شاید نام ترکیه در کنار این اسامی قرار بگیرد.

بنابراین به نظر می‌رسد که دولت جدید اردوغان اهداف راهبردی و بلندمدتی را در ارتباط با فلسطین تدوین و تعریف کرده است و بر اساس این اهداف راهبردی به سمت پیشتازی در خاورمیانه حرکت می‌کند.

احتمالا امریکا و اسراییل نیز تا حدودی ناگزیرند که به بخشی از خواست‌های ترکیه توجه کنند و یکی از مهمترین خواست‌ها که در بالا نیز ذکر شد، مساله عذرخواهی اسراییل از ترکیه است. که درباره عذرخواهی نکردن در اسراییل دیدگاه واحدی هم وجود ندارد، به ویژه آنکه نظامیان خواهان چنین عذرخواهی هستند. اما به طور کلی اگر این اتفاق بیفتد، دارای پیام و پیامد‌های متفاوتی است که یکی از آنها این است که منجر به گسترش روابط میان دو طرف خواهد شد. موضوع مهم دیگر نیز این است که جایگاه ترکیه را نسبت به گذشته در منطقه خاورمیانه افزون‌تر خواهد کرد.

در پایان باید در نتیجه گفت که ترکیه در مسیری در دور سوم حکومت عدالت و توسعه حرکت می‌کند که تبدیل به مرجع کاملی برای کشورهای خاورمیانه شده است و این کشور به دنبال ارائه الگوی سیاسی و حتی ارتباط برقرار کردن با مخالفان در کشورهای مختلف همچون سوریه است. در کنار این مسایل اگر این رویکرد استقرار پیدا کند باید نقش جدیدی را برای ترکیه تعریف کرد که دارای مشخصه‌های نوینی است. همچنین باید افزود که فعالیت سیاست خارجی ترکیه در خاورمیانه بیش از پیش این عبارت را به ذهن متبادر می‌کند که اردوغان به دنبال سیاست نئوعثمان‌گرایی است. 


نظر شما :