اوباما حرف تازه ای نداشت
به طور مثال اگر قرار است درباره اهمیت یا تاثیر سخنان ایشان در حوزه فلسطین یک ارزیابی دقیق ارائه شود، ابتدا بایست واکنش خود فلسطینیها را به موضوع ارائه شده توسط آقای اوباما ببینیم. در موضوع مذاکرات سازش و مواضع اسرائیل یا در بحث سوریه و یمن و مصر و بحرین و دیگر کشورها هم باید همین مبنا را در نظر داشته باشیم.
مثلا دولت خودگردان فلسطینی ابتدا و در واکنش اولیه نسبت به اظهارات اوباما برخورد مثبت نسبی داشت ولی بلافاصله اعلام کرد با بقیه فلسطینیها و رهبران عرب در این خصوص مشورت خواهد کرد. جنبش حماس سخنان اوباما را تکرار مواضع گذشته و دخالت در امور داخلی فلسطینیها دانست.
نکته قابل توجه در چارچوب سخنان آقای اوباما واکنش دولت و مخالفین سوریه است. موضع انتقادی دولت سوریه نسبت به سخنان اوباما واضح و قابل فهم است. اما معترضان سوری هم از موضع گیری آقای اوباما پیرامون امکان ادامه رهبری بشار اسد در سوریه گلایه مند بودند.
کما این که اخوان المسلمین مصر هم از این که اوباما همه انقلابیون حاضر در میدان تحریر و طیفهای مختلف و متعدد فکری و سیاسی مصر را نادیده گرفت و تنها نقش آقای وائل غنیم نماینده شرکت گوگل در مصر را برجسته نمود، ناراضی به نظر میرسند.
به هر صورت در نگاه اول ممکن است این گونه به نظر برسد که اوباما در اولین سخنرانی فراگیر خود بعد از تحولات اخیر در منطقه خاورمیانه و شمال افریقا و هم چنین بحث مذاکرات سازش فلسطینیها و اسرائیلیها، پس از یک دوره طولانی بن بست و توقف، مطالب مهمیرا ارائه داده است. اما در مقابل بسیاری از ناظرانی که مسائل منطقه را به صورت کارشناسی پیگیری میکنند، بر این عقیده اند که بر خلاف تبلیغاتی که بر تاریخی بودن سخنان ایشان انجام شده بود، تفاوت چندانی در سخنان آقای اوباما و سخنان گذشته ای که بارها از ایشان شنیده شده وجود نداشته است.
گفته شده که محورها و موضوعات مورد علاقه ایشان در این سخنرانی گزینشی بوده است. به طور مثال اوباما درباره بحرین و سوریه با احتیاط سخن گفت اما به دلیل روابط ویژه ای که با عربستان دارند اشاره ای به عربستان و خفقان دیرینه داخلی در این کشور نکرد و دخالت عربستان در بحرین و مسائل این چنینی را اساسا مطرح نکرد. لذا به نظر میرسد اوباما بیش از آن که راهکار عملیاتی ارائه داده باشد، بیشتر به جنبه تبلیغاتی مواضع ایالات متحده پرداخت.
نگاهی به برداشتهای رسانه ای غربی هم میتواند به نظر قابل توجه باشد. گاردین پس از سخنان اوباما، در سرمقاله خود آورده است که سیاست ایشان در قبال مسائل خاورمیانه واضح نبوده است و هر جا تحولات اخیر با جوهر استراتژی امریکا در خاورمیانه در تعارض قرار گرفته، امریکا در کنار این تغییرات قرار نگرفته است. روزنامه ایندیپندنت هم اشاره داشته که مطلب جدیدی در سخنان اوباما که البته با بلاغت و فصاحت قابل وصفی هم ایراد شد دیده نشده است و سوال کرده است که امریکاییها چگونه میتوانند اصول دموکراسی و آزادی را با لزوم حمایت از لولههای نفت در خاورمیانه در یک جا کنار هم جمع کنند.
نیویورک تایمز هم در سرمقاله خود آورده است که در سخنان اوباما تغییری در قواعد بازی امریکا در خاورمیانه دیده نشد و ایشان نتوانست طرح جدیدی را برای آغاز مجدد مذاکرات اسرائیل و فلسطین ارائه دهد. تایمز هم اوباما را به یک مربی بوکس تشبیه کرده که خوب فریاد میزند اما حاضر نیست وارد رینگ شود.
ارزیابی از داخل کشورهای عربی مانند مصر و سوریه هم همان طور که اشاره شد، چندان خوشبین کننده نبود. نوعا این کشورها بر این عقیده اند که اوباما پس از سخنرانی معروف 2009 در قاهره به وعدههایی که داده بود عمل نکرد؛ این تحلیل گزارش گر واشنگتن پست است.
لذا به نظر میرسد ارزیابی و تحلیل ما نباید فراتر از چیزی رود که صاحبان پروندههای مورد اشاره اوباما در این سخنرانی، در مواضع خود بر آن تاکید دارند.
اما درباره تاثیر مواضع اخیر اوباما بر آشتی فتح و حماس باید گفت مولفههای آشتی فتح و حماس به تحولات کلی منطقه بر میگردد و بیشتر در خیزشهای اخیر مردمیریشه دارد. این تحولات باعث شده است که هر کدام با دلایل خود، شرایط را برای ورود به بحث آشتی ملی مناسب دیده اند. آن چه درباره سخنان اوباما مهم است بحث مربوط به مذاکرات سازش میان اسرائیل و فلسطینیها است و تمرکز او بیشتر بر این مسئله بود.
اما به نظر میرسد امریکاییها استراتژی جدیدی را در قبال مذاکرات سازش و مواضع تندی که دولت نتانیاهو ابراز داشت، ارائه نداده اند. جوهره آن چه آقای اوباما در سخنان خود به عنوان دیدگاه ایالات متحده نسبت به مذاکرات صلح به آن پرداخت در واقع تفاوتی با مواضع گذشته ایشان ندارد. او به بازگشت اسرائیل به مرزهای 67 اشاره کرد و بحث تبادل اراضی را به آن اضافه کرد. اوباما به نوعی به این مسئله اشاره داشت که باید با توافق شهرک سازی تعریف شود. او هم چنین بحث دولت یهودی اسرائیل را مطرح کرد که به نظر میرسد اینها امتیازاتی بود که آقای اوباما به طرف اسرائیلی داد.
اما نتانیاهو به دلیل شرایط سختی که در داخل دارد و دولت ایشان احتمالا در صورت اتخاذ مواضع نرم تر از هم خواهد پاشید، چندان با این اظهارات اوباما موافق نبود. به هر حال نگرانی عمده ای که اسرائیلیها دارند این است که طرح تشکیل دولت مستقل فلسطینی قرار است در سپتامبر آینده به مجمع عمومیسازمان ملل ارائه شود. این یکی از نکاتی است که آنها معتقدند باید در توافق با امریکاییها مانع از آن شوند.
نظر شما :