خروج نیروهای آمریکایی
مساله اساسی ایران و عراق
دیپلماسی ایرانی: در 27 نوامبر 2008، مجلس عراق قانون خروج نیروهای آمریکایی را تصویب کرد که به موجب آن تمامی نیروها باید تا دسامبر 2011 خاک عراق را ترک کنند. اما در عین حال در بخشی از این بیانیه به قابل مذاکره بودن زمان خروج کلی نیرو ها اشاره شده است به طوری که دولت نوری المالکی میتواند در صورت تمایل برای باقی ماندن نیروهای آمریکایی در کشور تصمیمگیری کند.
این در حالی است که شرایط امنیتی عراق همچنان متزلزل است و تا دوران ثبات فاصله زیادی دارد و در این فضا دولت نوری المالکی برای موافقت با خروج همه نیروهای آمریکایی از عراق مردد به نظر میرسد. هرچند وی در اظهارات علنی بر توانایی ارتش عراق برای برقراری امنیت داخلی تاکید میکند اما بابکر زیباری، فرمانده ارتش عراق بر این باور است که در صورت خروج نیروهای آمریکایی، ارتش عراق تا سال 2020 به زمان احتیاج خواهد داشت تا به طور کامل و مستقل برقراری امنیت در مرزها را بر عهده گیرد.
این در حالی است که دولت اوباما با توجه به پیش رو بودن انتخابات ریاست جمهوری و اهمیت رضایت افکار عمومی برای پیروزی مجدد در انتخابات به ظاهر گزینه ادامه حضور در نیروها در عراق را با جدیت و به طور علنی دنبال نمیکند و اظهارات جو بایدن در مورد به حداقل رسیدن ناآرامیها در عراق حاکی از این موضع کاخ سفید است.
هر چند که اخیرا برخی گزارشها در مورد تمایل سیاستگذاران آمریکایی برای باقی ماندن نیروها در عراق به منظور تسلط بیشتر بر شرایط منطقه مخابره شده است. کارشناسان بر این باورند در صورتی که دولت مالکی برای باقی ماندن نیروهای آمریکایی در عراق تصمیم گیری کند به دو سوم آرای مثبت مجلس نیاز خواهد داشت و این در حالی است که چنین روندی با توجه به حضور صدریهای مخالف در مجلس که روابط نزدیکی با ایران دارند، امکانپذیر به نظر نمیرسد.
ایران و عراق در دوران صدام
حتی پیش از حمله نیروهای آمریکایی به عراق در سال 2003 و سرنگونی صدام حسین، ایران به دنبال بسط نفوذ خود در عراق بود. مقامات تهران پس از انقلاب اسلامی 1979 توجه زیادی به تقویت روابط با جمعیت شیعه عراق داشتند که 60 درصد جمعیت این کشور را شامل میشود. هر چند ایران و عراق جنگی 8 ساله را تجربه کردند اما تهران در طول این سالها از کمک رسانی به احزاب و چهرههای مخالف صدام حسین که هم اکنون در امور سیاسی عراق مشارکت دارند، دریغ نکرد.
در واقع سرمایه گذاری سیاسی و اقتصادی ایران در طول آن سالها بود که هم اکنون به تقویت موقعیت جمهوری اسلامی در عراق پس از صدام منجر شده است. همچنین در سالهای جنگ ایران و عراق، حضور سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در عراق به شکل محسوسی افزایش یافت و به گفته شماری از کارشناسان شاخه قدس سپاه در سالهای اخیر در عراق بسیار فعال بوده و همچنان فعالیت دارد.
ایران و عراق در حال حاضر
برای دولت عراق جای تردیدی وجود ندارد که جمهوری اسلامی یک بازیگر اساسی در تمامی نقاط عراق است که ضمن برقراری روابط خوب با بغداد با گروهای تند روی شیعه مخالف ادامه حضور آمریکا در عراق نیز روابط نزدیکی دارد. به تعبیر مقامات بغداد و شماری از تحلیلگران هدف نهایی ایران، بیرون راندن نیروهای آمریکایی از عراق و گسترش هژمونی خود در این کشور تا سوریه و لبنان است. این در حالی است که آمریکا بارها انگشت اتهام در خصوص ناآرامیهای عراق را به سوی ایران نشانه رفته است، اما مقامات تهران همواره این اتهامات را رد کرده و بر اهمیت ثبات عراق برای جمهوری اسلامی تاکید کردهاند. در همین حال مقامات عراق که به شدت در روابط با ایران جانب احتیاط را رعایت میکنند، هیچگاه به طور رسمی از موضوع آمریکا در مورد حمایت ایران از ناآرامیهای عراق، پشتیبانی نکرده و همواره بر لزوم همکاری ایران برای ثبات در کشورشان تاکید کردهاند.
ایران و عراق در خاورمیانه جدید
سال جاری میلادی سالی است که تواناییها و روابط عراق را در بوته آزمون قرار میدهد. موج تحولات سیاسی و اجتماعی در شمال آفریقا و خاورمیانه در پارهای موارد از جمله انقلاب مصر، شرایط مناسبی برای بسط هژمونی ایران پدید آورد. روندی که به دنبال سرکوب طالبان در افغانستان و سرنگونی صدام حسین در عراق نیز ایجاد شد و نتیجه آن حذف دشمنان در مرزهای شرقی و غربی و افزایش نفوذ منطقهای ایران بود. اما با توجه به شرایط حاکم بر خاورمیانه کنونی، خروج نیروهای آمریکایی از عراق، کفه ترازو را به نحو غیر قابل انکاری به نفع ایران سنگین میکند.
ایران و عربستان صعودی هم اکنون بر سر ورود نیرو های سعودی به بحرین برای سرکوب مخالفان شیعه، روابط سردی را تجربه میکنند و ریاض با حساسیت اوضاع عراق را زیر نظر دارد. عربستان با توجه به روی کار آمدن دولتی شیعه در عراق روابط چندان گرمی با این کشور ندارد و این در حالی است که همواره از نفوذ بیشتر جمهوری اسلامی در این کشور عرب و همسایه نگران بوده است. به این ترتیب عراق در تصمیمگیریهای خود ناگزیر به در نظر گرفتن روابط خود با کشورهای عرب منطقه در آیندهای طولانی خواهد بود و به این ترتیب باید در مورد خروج نیروهای آمریکایی، گزینه رابطه با اعراب را نیز در کنار گزینه رابطه با ایران مورد توجه قرار دهد.
ایران و عراق در صورت خروج نیروها
عراق بدون پوشش دفاعی ایالات متحده در دورهای طولانی تحت نفوذ هر چه بیشتر ایران قرار خواهد گرفت. دولتی که بقایش را به صدریها مدیون بوده و کمتر از حمایت ایاد علوی برخوردار است، بدون تردید در مسیر مورد نظر جمهوری اسلامی حرکت خواهد کرد. هر چند مقتدی صدر، روحانی تندرو شیعه سیاستهای خود را دنبال میکند اما دوران طولانی تبعید را در ایران سپری کرده و روابط نزدیکی با مقامات تهران دارد.
بنا بر باور بسیاری از تحلیلگران با توجه به محاسبات ژتوپولتیکی ایران در حال حاضر بیشترین نقش را در عراق دارد و همین نکته دغدغه دولت مالکی برای تصمیمگیری در مورد ادامه حضور نیروهای آمریکایی در عراق را بیشتر میکند. حضور سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی و مذهبی ایران در عراق فارغ از روابط همسایگی و تاریخ کهن روابط دو کشور، به اندازهای چشمگیر است که مقامات در بغداد نمیتوانند فاکتور ایران را در هیچ یک از تصمیمگیریهای خود حذف کنند.
این درحالی است که چشم انداز عراق بدون نیروهای آمریکایی افزایش هژمونی ایران و بیشتر شدن نگرانی همسایگان عرب عراق است. در چنین شرایطی هر چه بیشتر زمان رسمی خروج نیروهای آمریکایی از عراق نزدیکتر شود، موضع گیری علنی برای دولت مالکی در مورد باقی ماندن یا خارج شدن نیروها از عراق دشوارتر خواهد بود. شاید استراتژی منتظر ماندن و مشاهده کردن راهی باشد که مقامات بغداد در کوتاه مدت آن را دنبال کنند اما در نهایت محاسبه ریسکهای باقی ماندن با خروج نیروها بر عهده دولت مالکی خواهد بود.
Eurasia Review
نظر شما :