ترکیه کجای تحولات سوریه ایستاده است؟
این رویکردها نشان میدهد که تعارضی در سیاست خارجی ترکیه در برابر سوریه وجود دارد، شاید تنها مورد ثابت در این اظهارات تاکید بر اصلاحات اساسی و سرعت بخشیدن به آن برای عبور از بحران فعلی باشد.
پایان ماه عسل آنکارا – دمشق
قبل از آن که ناآرامیها در سوریه آغاز شود و انقلابهای عربی به این کشور مدیترانهای خاورمیانه سرایت کند، روابط ترکیه و سوریه تا آنجا ارتقا یافت که دو طرف به فکر تاسیس یک اتحادیه مشترک افتادند. همچنین دو طرف در سالهای گذشته دهها توافقنامه امضا کردند، مرزهای خود را به روی هم گشودند، روادید را برای شهروندان یکدیگر لغو کردند و کالاهای ترکیه آن چنان بازارهای سوریه را در نوردیدند که در مراکز خرید حلب، دمشق و قامشلی جز کالاهای ترکی چیز دیگری یافت نمیشد. همچنین دو طرف تلاش کردند که برای جلوگیری از تشکیل یک دولت کردی در منطقه همکاریهای نزدیکی داشته باشند. همچنین بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه و رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه ارتباطات خانوادگی نزدیکی با یکدیگر برقرار کردند که در همین رابطه دهها بار به پایتختهای هم سفر کردند.
اما با آغاز تظاهرات اخیر روابط دو کشور ناگهان تغییر کرد. اردوغان فراموش کرد که با دمشق عقد اخوت بسته بود. با شدت گرفتن ناآرامیها تشکیک و خودداری جای خود را به صمیمیت و اخوت داد. سوریها در کمال حیرت دیدند که رفتار ترکها به ویژه با ظهور تازه اخوان المسلمین در عرصه سیاسی کاملا تغییر کرده تا آنجا که محمد ریاض شقفه، دبیر سیاسی جنبش اخوان المسلمین سوریه از استانبول مردم را به ادامه تظاهرات علیه نظام دعوت میکرد. یکی از مقامات سوری در این باره گفت: «اصلا برایمان قابل انتظار نبود که دوست ترکیمان را تا این اندازه مذبذبمآب ببینیم و وقاحت را تا این درجه برساند. کشوری که رفاقتش با ما را تا آن اندازه بالا برده بود که از حامیان مسائل ملی و قومی ما محسوب میشد و همه به آن به چشم یک شریک مینگریستیم ناگهان تو زرد از آب در آمد.»
از موضع ترکی، حزب عدالت و توسعه که تجربه اصلاحات استثنائی در کارنامه خود دارد از نظام سوری میخواست که با ناآرامیها تعامل داشته باشد و میگوید که اداره امور به این شیوهای که نظام سوریه در پیش گرفته به هیچ وجه قابل قبول نیست. همچنین بیشتر سخنرانیهای مقامات ترک مبین ناراضایتی شدید آنها از وضعیت اصلاحاتی است که رهبران سوری در پیش گرفتهاند اصلاحاتی که رهبران سوری دائما میگویند که تنها راه قانونی پیش روی کشور است، در کنار این نصیحتها (پدرانه، برادرانه و استاد و شاگردی) تهدیدهای شدیدی را نیز اردوغان علیه بشار اسد آغاز کرده است، مثلا در جایی گفته است: «اجازه نمیدهیم حماه دومی شکل بگیرد.» که اشاره بود به حوادث حماه در سال 1982 میان نظام سوریه و اخوان المسلمین که کشتههای بسیاری در پی داشت.
در بعد امنیتی، رجب طیب اردوغان تهدید را به درجهای رسانده که به بشار اسد هشدار داده است که اگر اوضاع از وضعیت کنونیاش شدیدتر شود، ترکیه نیز در تصمیمهای جامعه جهانی علیه سوریه وارد خواهد شد.
به موازات این تحول شدید در رفتار ترکیه در قبال سوریه که بحران روابط دمشق – آنکارا را نیز به دنبال داشته، سوریه به شدت از ترکیه دلخور شده و از این که بر پندهایش دائما تاکید میکند کلافه شده است. ظاهرا مشکل اساسی در روابط دو طرف زمانی بروز کرد که سوریه تقاضای ترکیه برای مذاکره با اخوان المسلمین را نپذیرفت. دمشق مذاکره با اخوان المسلمین را خط قرمزی برای خود میداند و میگوید وضعیتشان همانند وضعیت حزب کارگران کردستان برای ترکیه است که آنکارا آن را خط قرمز میداند. در حال حاضر روابط به اندازهای تیره شده که احتمال بازگشت تنشها به دوران قبل از آغاز به کار حزب عدالت و توسعه در آنکارا وجود دارد.
دلخوری ترکیه از سوریه
ترکیه معتقد است که تجربه اصلاحاتش تجربه بسیار خوبی بوده که میتواند برای تغییرات دموکراتیک کل خاورمیانه از جمله سوریه مفید باشد. به ویژه این که میان ترکیه و سوریه روابط و تاثیرات تاریخی، جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بسیار طولانی وجود داشته است. ترکیه بر خلاف تونس، مصر، لیبی و یمن اهتمام ویژهای به تحولات جاری در سوریه میدهد که دو دلیل عمده را در خود نهفته دارد:
اول: هر تغییر لجامگسیختهای میتواند باعث فروپاشی ثبات در سوریه شود در حالی که ترکیه به ثبات سوریه بسیار حساس است و اعتقاد دارد که هر گونه بیثباتی در این کشور بر امنیت ملی آن تاثیر مستقیم میگذارد. ترکیه با سوریه نزدیک به 800 کیلومتر مرز زمینی دارد که در مناطق اطراف آن نزدیک به دو میلیون کرد ساکن است. به ویژه کردهای این مناطق روابط نزدیکی با کردهای عراق دارند و دادئما ادعای جدایی طلبی سر میدهند.
دوم: ترکیه اردوغان که داعیهدار اصلاحات و دموکراسی است و با قدرت انقلابهای تونس و مصر و اخیرا لیبی را تایید کرد، نمیتواند در برابر سوریه موضع مغایری اتخاذ کند. به ویژه این که انتخابات پارلمانی ترکیه که قرار است در 12 ژوئیه برگزار شود نیز نزدیک است و افکار عمومی ترکیه به شدت مواضع دولت اردوغان در برابر تغییرات جهان عرب را پیگیری میکند.
از سوی دیگر ترکیه قبل از موضعگیری در برابر تحولات سوریه تلاشهای دیپلماتیکی را انجام داد. اولا، اردوغان در ابتدا تلاش کرد با رهبران سوریه تماس بگیرد و آنها را به انجام اصلاحات و تغییرات لازم در تعامل با اعتراضهای جاری ترغیب کند تا حادثهای همانند حماه و حمص تکرار نشود. ثانیا، نمایندگان سیاسی، امنیتی و اداری خود را به دمشق فرستاد که از جمله آنها میتوان به سفر احمد دواوود اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه به دمشق اشاره کرد که نقشه اصلاحاتی را به سوریها پیشنهاد داد. ثالثا، اظهارات سیاسی متعددی بر زبان راند تا نسبت به تاثیر آنچه در سوریه میگذرد بر تحولات امنیتی منطقه هشدار دهد و در همین راستا تبلیغاتی گستردهای را در روزنامهها آغاز کرد با این مضمون هشدارآمیز که نمیتوان آنچه در لیبی میگذارد را با آنچه در سوریه میگذرد تطبیق داد. رابعا، برخی از جریانهای اپوزسیون را در خاک خود پناه داد تا به دمشق این پیام را دهد که اگر میزبان اپوزسیون است فقط برای کمک نظام سوریه است و میخواهد کنترل آنها را برای انجام صحیح اصلاحات در سوریه در دست داشته باشد.
بسیار روشن است که وضعیت سوری بسیار بحرانی است. این وضعیت باعث شده تا ترکیه نیز رویه خود را تغییر دهد و اولویت خود را بر سرمایهگذاری بر مرحله جدید سوریه قرار دهد. تحقق امنیت و ثبات تنها با اعمال ابزارهای امنیتی امکانپذیر نیست بلکه باید امکانات سیاسی را نیز در نظر گرفت.
منبع: الجزیره
نظر شما :