پیامدهای بهار عربی برای ایران
خیزشهای مردمی در کشورهای عرب و شمال آفریقا از زمستان گذشته آغاز شد و اکنون دامنه آن به سوریه رسیده است و این امر فضایی مملو از تهدید برای یکی از معدود متحدان عرب ایران در منطقه فراهم آورده است.
به این ترتیب نگرشهای نخستین در اورشلیم و واشنگتن که جمهوری اسلامی بزرگترین نافع تحولات اخیر در کشورهای عربی است، دستخوش تحول شده است. در شرایط جاری عدم اطمینان استراتژیک در فضای منطقه پدید آمده است و این امر میتواند در کنار سایر موارد چون تحریمها علیه فعالیتهای هسته ای ایران به ایجاد فضایی محدودتر برای تهران کمک کند.
هرچند برخی در تهران خیزشهای مردمی در میان اعراب را نشانهای از صادر شدن انقلاب اسلامی به کشورهای عرب توصیف کردند اما شرایط در لیبی و سوریه فضایی را به وجود آورد که تهران ضمن محکوم کردن حملات ناتو در لیبی، اوضاع حاکم بر سوریه را نیز فتنه آمریکا و اسرائیل برای سرنگونی اسد توصیف کرد. این در حالی است که اهمیت سوریه برای ایران غیر قابل چشم پوشی است.
ارزش سوریه برای ایران شیعه از حمایتهای این کشور از حزبالله ناشی میشود و این در حالی است که رهبران حماس که کنترل نوار غزه را بر عهده دارند نیز در دمشق مستقر هستند. همچنین سوریه به خط مقدم برای مبارزه با اسرائیل و آمریکا تبدیل شده و جادهای سیاسی و تجاری برای تبادلات ایران با جهان عرب محسوب میشود.
با این حال تحولات ایجاد شده در سوریه به گونهای بوده است که از این پس محاسبات را علیه منافع ایران تغیر میدهد و این دیدگاهی است که تحلیلگران غربی نیز با آن موافقند. این در حالی است که موضع گیریهای اخیر مقامات ایرانی نیز این حساسیتها را آشکار میسازد.
محمود احمدینژاد در سفر اخیر خود به ترکیه این نکته را خاطرنشان کرد که به مداخله خارجی در امور سوریه نیازی نیست. همچنین رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز پوشش رسانهای غربی را در دامن زدن به بحرانهای سوریه موثر میداند و این در حالی است که در بیانیه دولت ایران به اهمیت هماهنگی دولت و معترضان سوری با اتحاد ضد صهیونیستی اشاره شده است.
برخی بر این عقیدهاند که اسد در صورت باقی ماندن در مسند ریاست جمهوری سوریه باید برای جلب افکار عمومی سنیها، تا حدودی از ایران فاصله بگیرد و این در حالی است که در صورت کنار رفتن اسد، دولتی سنی بر سر کار میآید که بدون تردید به اندازه دولت بشار اسد، دوست جمهوری اسلامی نخواهد بود. البته پیامدهای بهار عربی برای ایران تنها به سوریه محدود نمیشود. آشتی اخیر بین گروهای رقیب حماس و فتح بی ارتباط با نگرانی رهبران حماس در خصوص آینده استقرار در سوریه نیست.
از سویی دیگر شاید مصر جدید با اندیشههای ضد آمریکایی و اسرائیلی به نفع ایران باشد. اما مصر مستقلتر و قدرتمندتر میتواند به رقیبی برای ایران در اهداف منطقهای تبدیل شود. نمونه تمایل به قدرت طلبی و افزایش نفوذ مصر در اظهارات نبیل العربی، وزیر امور خارجه جدید مصر آشکار است که در نخستین موضعگیری خود اعلام کرد قاهره به دنبال گشودن فصلی تازه در روابط خود با همه کشورها است.
این در حالی است که ناآرامیها در بحرین، یمن و عربستان سعودی نیز تا حدودی برای ایران دردسرساز شد و مقامات بحرین و شورای همکاری خلیج فارس ایران را به دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه از جمله بحرین متهم کردند. همچنین مقامات لبنان نیز بر استقلال کشورشان تاکید دارند و متعهد شدهاند از هر گونه دخالت خارجی در این کشور از جمله دخالت حزبالله، جلوگیری کنند.
این در حالی است که هیچ یک از این تحولات از توجه آمریکا و اسرائیل در امان نمانده است و شاید این دلیل سکوت نسبی آنها در مورد ایران باشد. برخی در غرب بر این باورند که آمریکا و اسرائیل باید تا حدودی در حاشیه قرار گیرند تا روندهای داخلی ایران و سوریه مسیر خود را طی کند.
Guardian
نظر شما :