جمهوری خواهان و انتخابات 2012
مرد جنجالی و ریاست جمهوری: جمهوری خواهان و انتخابات 2012
دیپلماسی ایرانی: نیوت گینگریچ در دوازده می 2012 برابر با بیست و دو اردیبهشت 1390 اعلام کرد که علاقمند است به سیل نامزدهای حزب جمهوری خواه برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2012 بپیوندد. ورود این فرد که در سیاست امریکا به عنوان فردی جنجالی و از عوامل مهم و موثر در دهه 80 و 90 میلادی در کنگره امریکا بود، با سر و صدا و درگیریهای مختلفی در امریکا همراه بود و جان تازه ای به اردوگاه جمهوری خواهان در آغاز ریاست جمهوری 2012 داد.
چگونه میتوان تحولات انتخاباتی2010، 2012 و موضع جمهوری خواهان را مورد بررسی قرار داد؟ در پاسخ به این سوال باید 1. سیمای کلی انتخابات را مد نظر قرار دهیم؛ 2. چشم انداز حضور جمهوری خواهان را مورد بررسی قرار دهیم؛ 3. و در نهایت به بررسی شخصیت و جایگاه گینگریچ بپردازیم.
1. سیمای کلی انتخابات 2012
در حال حاضر بی تردید انتخابات 2012 مراحل آغازین خود را پشت سر گذاشته و حزب جمهوری خواه در تلاش برای یافتن کاندید مناسب، تحرک خود را سرعت بخشیده است. این مرحله که مرحله آغازین انتخابات 2012 میباشد با اعلام کاندیداتوری اوباما از طرف حزب دموکرات تا حدودی چارچوبهای مشخص خود را پیدا کرده اما از طرف دیگر راه زیادی تا انتخاب کاندید مشخص و معین وجود دارد. علاوه بر این که تلاش برای بیرون کردن اوباما زا کاخ سفید چندان ساده به نظر نمیرسد. اما این بدان معنی نیست که جمهوری خواهان کار خود را آغاز نکرده باشند.
در چند هفته گذشته حملات شدید جمهوری خواهان به اوباما ابعاد گوناگون گرفته و هیچ حرکت سیاسی در حال حاضر در امریکا نمیتوان سراغ داشت که پیوندی با انتخابات آینده نداشته باشد؛ از قتل بن لادن گرفته تا موضع گیریهای گوناگون نسبت به سیاستهای بهداشتی و مالیاتی امریکا.
اما باید در نمای کلی انتخابات نکاتی را در نظر داشت. اول آن که انتخابات امریکا، الگوهای مشخص و معینی در طی زمان و دو قرن اخیر به خود گرفته است که بعضا نانوشته بوده و صورت قانونی و حقوقی ندارد اما در عمل پیاده و اجرا میشود. به عنوان مثال تمام روسای جمهور امریکا در قرن بیستم به استثنای یک مورد، همگی از سه شغل مشخص پیشین یعنی عضویت در کنگره، معاونت ریاست جمهوری و یا فرمانداری کل ایالتهای امریکا به کاخ سفید راه یافته اند. معنای این الگوی تکراری آن خواهد بود که خارج از این سه حوزه شغلی، دست یابی به کاخ سفید مشکل است و لذا این الگوی نانوشته در انتخابات 2012 نیز خود را نشان میدهد.
به علاوه سیر سنتی مشخصی برای تعیین کاندیداتوری هر یک از این احزاب دوگانه وجود دارد. حزب جمهوری خواه باید بعد از مشخص شدن نامزدهای اولیه در ایالت آیوا اولین انتخابات مقدماتی را برای تعیین کاندید حزب برگزار کند. این انتخابات در 14 ژانویه 2012 یعنی حدود هفت ماه آینده برگزار خواهد شد. از حالا تا آن زمان، کاندیداهای مطرح در حزب جمهوری خواه باید برای به پیروزی رسیدن در انتخابات آیوا که نقش کلیدی در انتخابات مقدماتی ایالتهای دیگر دارد، تلاش کنند.
نقدا سفر کاندیداهای حزب جمهوری خواه برای دسترسی به مقام نامزدی حزب به ایالت آیوا شروع شده و آیوا در چند ماه آینده کانون تحرک خاص جمهوری خواهان خواهد بود.
از طرف دیگر دموکراتها هم تمام انرژی و تلاش خود را صرف حفظ موقعیت اوباما و دقت در ندادن بهانه به دست مخالفین از یک سو و بهره برداری از هر فرصتی که ممکن است به ارتقای موقعیت اوباما کمک کند از سوی دیگر خواهند کرد. لذا حرکتهای سیاسی رئیس جمهور امریکا تواما با دقت، ریسک کم و بهره برداری انتخاباتی خواهد بود.
با این سیمای کلی ببینیم وضع جمهوری خواهان چگونه است؟
2. چشم انداز حضور جمهوری خواهان
بر اساس تجزیه و تحلیلهای موجود، جمهوری خواهان با کمبود کاندید جدی رو به رو هستند. این به آن معنی نیست که علاقمندان تصدی پست ریاست جمهوری در اردوگاه جمهوری خواهان کم باشند. در حال حاضر به طور رسمینه نفر برای دسترسی به کاندیداتوری حزب جمهوری خواه برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام نامزدی کرده اند. نام یازده نفر مطرح است که در ماههای آینده امکان اعلام کاندیداتوری آنها وجود دارد و تعداد دوازده نفر هم که ممکن بود کاندید شوند، اعلام کرده اند که کاندید نخواهند شد و با ارزیابیهایی که انجام داده اند از کاندیداتوری حزب جمهوری خواه انصراف داده اند.
درباره افرادی که دسته اول مطرح شده اند، بدون ورود به سابقه آنها باید گفت که برخی از آنها قطعا شانس بسیار کمیبرای رسیدن به کاندیداتوری حزب جمهوری خواه دارند. فرض کنید کسی به نام تام میلر که یک مهماندار هواپیما است خود را به طور رسمیکاندیدا کرده یا فرد تاجری به نام هرمن کین.
با توجه به الگویی که فوقا به آن اشاره شد یعنی برخواستگی از سمتهای عمده سیاسی عضویت در کنگره، فرمانداری کل و معاونت ریاست جمهوری، شانس این افراد بسیار اندک است . به نظر میرسد این افراد برای ثبت در تاریخ مسئله کاندیداتوری خود را مطرح کرده اند.
ولی در عین حال از میان افرادی که در دسته اول به طور قطعی اعلام کاندیداتوری کرده اند میتوان به گری جانسون،فرماندار سابق ایلت نیومکزیکو، تیم پالنتلی فرماندار مینسوتا و میت رامنی فرماندار سابق ایالت ماساچوست و ریک سنتروم، سناتور سابق پنسیلوانیا اشاره کرد که اعلام کرده اند در مبارزات آینده برای کسب کاندیداتوری حزب در آیوا شرکت خواهند کرد. هر چند که ممکن است تا زمان برگزاری انتخابات از کاندیداتوری اعلام انصراف کنند.
در بین دسته دوم افرادی که اعلام شده است کاندید بالقوه حزب جمهوری خواه هستند، طیف گسترده ای از افراد مشهور و جنجالی به چشم میخورد. از خانم سارا پیلین گرفته تا آقای جان بولتون و همین طور تعداد دیگری از افرادی که در فرمانداریهای ایالتی حضور داشته اند مانند فرماندار فلوریدا یعنی آقای کریست در این لیست حضور دارند که هنوز معلوم نیست این افراد در انتخابات شرکت خواهند کرد یا نه اما شرکت بعضی از آنها توام با مسئله است.
مثلا خانم سارا پیلین به دلیل برخی اظهارات تندی که در زمان سوء قصد به سناتور دموکرات گابریل گیفوردز داشته است، ممکن است دچار دردسرهایی شود و برخی معتقدند این اظهارات مانع دسترسی او به موقعیت جدی خواهد شد.
اما تعدادی هم اعلام کرده اند که قطعا در انتخابات شرکت نخواهند کرد. هر چند که قطعی بودن هیچ سیاستمداری را حرف قطعی نمیتوان قلمداد کرد، اما تعداد این افراد کم نیست. تا به حال دوازده نفر به طور رسمیاعلام کرده اند که در انتخابات شرکت نخواهند کرد که افراد مهم و نوعا از فرمانداران و سناتورهای ایالتی و افراد شاخص هستند که از میان آنها میتوان به فرماندار سابق آلکانزاس، فرماندار سابق داکوتای جنوبی، فرماندار فعلی لوئیزیانا و نظایر آنها اشاره کرد.
مجموعه این دسته بندی نشان میدهد که حزب جمهوری خواه کاندید شاخص، برجسته و کسی که بتواند همه را از ابتدا تحت تاثیر قرار دهد و رقبا را به حاشیه براند ندارد. لذا تلاش برای دستیابی به یک کاندیدا که مورد علاقه عموم باشد و ظرفیت شکست دادن اوباما را داشته باشد،تبدیل به یکی از چالشهای عمده این حزب است. اعلام کنار کشیدن افراد شاخصی که در دسته سوم به آنها اشاره شد، نشان دهنده این است که احتمالا این افراد هم نسبت به پیروزی فردی و هم پیروزی حزبی چندان امیدوار نیستند. لذا به این ریسک دست نخواهند زد که وقت و انرژی مالی زیادی را در این مسیر سرمایه گذاری کنند.
در این میان آمدن گینگریچ سر و صدای زیادی کرده است. این فرد نه تنها اعلام کاندیداتوری کرده است، بلکه وارد مبارزه سنگینی شده و سفر خود را به آیوا شروع کرده است.
3. گینگریچ کیست؟
همان طور که ذکر شد گینگریچ از سیاستمداران قابل توجه امریکا در دهه 80 و 90 میلادی بود. زندگی شخصی او بسیار پرماجرا بوده است. او سه بار ازدواج کرده است. اولین ازدواج او در سن نوزده سالگی با معلم دبیرستانش که بیست و نه سال داشته بوده است.
با دو فرزند از او جدا میشود و با فرد دیگری ازدواج میکند و نهایتا در زمانی که در کنگره امریکا عضو بود زن دوم را هم طلاق میدهد و همسر سومش را اختیار میکند که یکی از دستیاران او در کنگره بوده است که با او بیست و شش سال فاصله سنی دارد.
این زندگی شخصی، پر سر و صدا بودن دیدگاههای گینگریچ را هم تا حدودی منعکس میکند. به این صورت که گینگریچ برای ده دوره در مجلس نمایندگان امریکا از طرف حزب جمهوری خواه و از ایالت جورجیا حضور داشت و به مرور و با ایجاد سر و صداهای بسیار و تحرکات خاص محافظه کارانه توانست خود را از حاشیه حزب به هسته مرکزی حزب برساند.
او خود را یک محافظه کار بسیار جدی و امریکا را نیازمند تحولات هنجاری و ارزشی عمده ای میبیند و در همین راستا در دوره ریگان از عناصر محافظه کاری که انقلاب محافظه کارانه ریگان را شکل و تحقق دادند و در دوره کلینتون چوب لای چرخ او میگذاشتند و در ادامه در دوره بوش به اوج رسیدند به حساب میآید. البته گینگریچ به دلیل مسائل شخصی و پروندههای گوناگون تخلفاتی که انجام داده بود، در مراحل بعدی درخشش نداشت ولی این به معنی کنار کشیدن او از سیاست و مخصوصا پردازش ایدههای محافظه کارانه نبوده و نیست.
نیوت گینگریچ استاد دانشگاه در رشته تاریخ است و بیش از بیست و پنج کتاب به رشته تحریر در آورده است. از نظر بیان بسیار انسان مسلطی است و میتواند خصوصا اقشار زده و سرخورده از سیاستهای اوباما را در مواردی دور خود جمع کند.
گینگریچ در اولین نطقی که در دوازده میداشت سخنان بسیار مهم و قابل توجهی زد از جمله این که انتخاباتی که در پیش است یک انتخابات سخت است و مثل انتخابات 1860 است. در انتخابات 1860 لینکلن به ریاست جمهوری رسید و در فاصله کوتاهی جنگ داخلی در امریکا شروع شد. این ارجاع به حوادث تاریخی و بازخوانی آنها یکی از مهارتها و در عین حال یکی از نقاطی است که گینگریچ دیدگاههای خود را منعکس میکند.
او اخیرا در کتابی بر خلاف اجماع تاریخ نویسندگان امریکا این مطلب را مورد تاکید قرار داده که رهبران اولیه امریکا میخواستند امریکا یک جامعه مذهبی بماند و مسئله جدایی دین از سیاست را در فرهنگ قانون اساسی امریکا مورد تعبیر و تفسیر جدیدی قرار داده است.
به هر حال با این نگاه تاریخی، حمله سختی را به اوباما کرده و به تعبیر فارسی اوباما را رئیس جمهور کوپنیست (Food Stamp) دانسته و خود را رئیس جمهور اهل ابتکار و تولید و خلاقیت و تولید پول و ثروت در مقابل گرایش توزیع ثروت اوباما معرفی کرده است.
گینگریچ در سابقه خود اظهارات تندی را علیه مسلمانان دارد. من جمله در جنجالی که سال گذشته میلادی در امریکا درباره ساختن مسجدی در نزدیکی برجهای دوقلو رخ داد، اظهارات تندی داشت و گفت که ساختن این مسجد مانند ساختن علائم نازی در کنار موزه هولوکاست است. این تقابل در امریکا بسیار سر و صدا ایجاد کرد. این فرد جنجالی اظهارات تندی را علیه مسلمانان و اقلیتهای مذهبی و نژادی خواهد داشت.
باید این نکته را مورد تاکید قرار داد که این نوع افکار در جامعه امروزی امریکا بی بازار و بدون مشتری هم نیست و احتمالا مشتریهایی جلب خواهد کرد. اما این که او بتواند به کاندیداتوری حزب جمهوری خواه برسد چندان قطعی نیست اما هر چه که باشد، ورود او به انتخابات نشانه جدی شدن مراحل آغازین انتخابات است.
نظر شما :