آمریکا در لاک امنیتی فرو میرود
به این ترتیب موضوع اصلی سیاست خارجی امریکا این است که چه تحولاتی در آینده خاورمیانه شکل خواهد گرفت و چه بازیگرانی در این منطقه به نقش آفرینی مبادرت مینمایند؟ و علاوه بر این، این سوال مطرح است که این بازیگران چه تاثیری بر امنیت سازی منطقه ای به جا خواهند گذاشت؟
بنابراین فرایندهای سیاسی به گونه ای در حال شکل گیری است که بر ضرورتهای استراتژیک و شکل بندیهای امنیت ملی امریکا تاثیرگذار است. به همین دلیل رویکرد اوباما در راستای مدیریت بحرانهای موجود و هم چنین کنترل فرایندهای اجتماعی ای خواهد بود که ممکن است در آینده منجر به بحران شود.
با توجه به این که آینده سیاسی خاورمیانه ماهیت مبهمی دارد، بنابراین ضرورتهای امنیت سازی ایجاب میکند که امریکا دست به ترمیم، بازسازی و تغییر ساختار سیاسی و امنیتی خود بزند.
تغییرات به وجود آمده و تغییراتی که در حال وقوع است به روشنی نشان میدهد که سیاست منطقه ای امریکا از حوزه نظامی به حوزههای امنیتی در حال تغییر است. به این معنی که امریکاییها تلاش دارند مسائل منطقه ای را که دچار بحران، دگرگونی و مخاطره شده است، به نوعی کنترل کنند و از این طریق زمینههای بازسازی موقعیت امنیتی امریکا را در حوزههای مختلف جغرافیایی به ویژه در خاورمیانه، آسیای جنوب غربی و شمال افریقا به وجود آورند.
به این ترتیب این تغییرات نشان دهنده آن است که فضای منطقه ای ماهیت نظامی خود را از دست داده است و یا این که در کوتاه مدت تحت تاثیر مولفههای امنیتی قرار میگیرد. به طور مثال شرایطی را که در عراق ایجاد شد در نظر بگیرید. بر اساس قرارداد امنیتی امریکا - عراق، بخشی از نیروهای نظامی امریکا در سال 2008 از عراق خارج شدند، بخشی دیگر از آنها در سال 2011 از این کشور خارج میشوند. به جای نیروهای نظامی نیروهای جدیدی جایگزین میشوند که کارویژه آنها امنیتی خواهد بود.
چنین وضعیتی در ماههای آینده در رابطه با افغانستان هم پیگیری خواهد شد.مطمئنا قرارداد امنیت متقابل امریکا و افغانستان در سال 2011 منعقد میشود، بخشی از نیروهای نظامی امریکا از افغانستان خارج میشوند و از این مقطع زمانی به بعد، امریکاییها ترجیح میدهند تا کنترل محیط امنیتی افغانستان را از طریق فرایندهای غیر نظامی و بر اساس الگوهای امنیتی سازماندهی کنند.
به این ترتیب این تغییرات در کابینه اوباما را باید انعکاس فصای بین المللی و منطقه ای در روندهای تصمیم گیری و سازمان دهی قدرت در امریکا بدانیم. زمانی که محیط منطقه ای در حوزههای مختلف جغرافیایی دچار بحران میشود، طبیعی است که امنیت سازی هم به نوعی تحت تاثیر ابزارهای نظامی قرار نگیرد و یا این که به میزان کمتری تحت تاثیر ابزارهای نظامی واقع شود.
طبعا افغانستان و پاکستان از این فرایند اظهار رضایت خواهند کرد. به این دلیل که حضور نیروهای نظامی امریکا و تحرک این نیروهای نظامی ، همواره مخاطرات امنیتی را برای این کشورها به وجود آورده است و دولتهای افغانستان و پاکستان تحت تاثیر و فشار افکار عمومیکشورشان قرار دارند. بنابراین هرگونه تحول در ساختار امنیتی امریکا که منجر به کاهش بهره گیری از ابزارهای نظامی شود، طبعا با استقبال این کشورها روبه رو خواهد شد.
نظر شما :