مصر جدید اعتماد حماس را جلب کرد

۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۲۳:۵۹ کد : ۱۲۳۳۰ اخبار اصلی
همیشه میان دو جنبش فتح و حماس رقابت وجود داشته است. تا اینکه دو روز پیش کشوری که تازه از بستر تحولات اخیرش بلند شده است، میزبانی آشتی این دو جنبش را پذیرفت و توافقنامه‌ای میان آنها برای خاتمه دادن به این جناح‌بندی سیاسی در فلسطین، امضاء شد. گفت و گو با با دکتر رحمان قهرمانپور
مصر جدید اعتماد حماس را جلب کرد

دیپلماسی ایرانی: فتح با نام کامل جنبش آزادی‌بخش میهنی فلسطین در ۱۹۵۹ توسط یاسرعرفات و خلیل الوزیر ابوجهاد با هدف آزادی فلسطین از سیطره اسرائیل از طریق مبارزات چریکی بنیان‌گذاری شد. فتح بر خلاف حماس که خواهان از بین رفتن اسرائیل است، با چنین هدفی پایه‌گذاری نشده و همیشه میان دو جنبش فتح و حماس رقابت وجود داشته است. تا اینکه دو روز پیش کشوری که تازه از بستر تحولات اخیرش بلند شده است، میزبانی آشتی این دو جنبش را پذیرفت و توافقنامه‌ای میان آنها برای خاتمه دادن به این جناح‌بندی سیاسی در فلسطین، امضاء شد. کشور مصر که در گذشته میزبان قرارداد صلح کمپ دیوید بوده اما امروز با رفتن حسنی مبارک متحد اسرائیل، کمی به جهت مخالف گذشته تغییر مسیر داده است. با دکتر رحمان قهرمانپور، کارشناس مسائل کشور مصر، به تحلیل و بررسی نقش جدید مصر در منطقه پرداختیم:

 

آیا آشتی فتح و حماس در کشور میزبان مصر نشان‌دهنده نقش جدید مصر در منطقه است؟

 

به باور من آشتی فتح و حماس بیشتر از آنکه ناشی از نقش‌آفرینی مصر باشد معلول شرایط منطقه‌ای است و عدم قطعیت و شرایط بی‌ثباتی که در منطقه ایجاد شده  روی رهبران فلسطین نیز تاثیرگذار بوده و احساس می‌کنند که ممکن است شرایط به نفع آنها نباشد و بنابراین اقدام احتیاطی در برابر پیمان صلح منعقد کردند. این اتفاق ناقض نقش موثر مصر نیست، چرا که مصر از چندین سال پیش مذاکرات متعددی را میان حماس و فتح برگزار کرده بود، اما ریاست این مذاکرات با عمرسلیمان بود و حماس نسبت به نیت پشت پرده عمرسلیمان مشکوک بود. اما امروز که فضای جدیدی در مصر ایجاد شده، می‌توان گفت که اعتماد حماس به مصر بیشتر از گذشته شده است.

 

این آشتی بر بازشدن گذرگاه رفح هم تاثیرگذار است؟

 

بخشی از توافق این بوده  که گذرگاه رفح باز شود، موضوع رفح بیشتر از آنکه موضوع سیاسی باشد، موضوع انسانی است. غزه در محاصره اسرائیل است و همه اتفاق نظر دارند که این محاصره باید شکسته شود. در دوران آقای مبارک و عمرسلیمان که مخالفت کردند نیز در داخل با انتقادهای زیادی مواجه شدند. بنابراین می‌توان گفت باز کردن گذرگاه رفح نیز یک اقدام انسانی و نشان‌دهنده حسن ‌نیت مصر در کمک به مردم غزه و روند آشتی میان فتح و حماس است.  

 

اسرائیل از این تغییر نقش مصر ترس دارد ؟

 

آنچه مشخص است اسرائیلی‌ها قطعا نگران هستند، گازی که به اسرائیل صادر می‌شد، به واسطه مسائل فساد مالی که وجود داشت، متوقف شده است. هرچند شورای عالی نظامی وعده داده که پس از رفع ابهامات صادرات گاز دوباره آغاز خواهد شد، اما سوال اساسی این است و به طور قطعی نمی‌توان گفت که این عمل انجام خواهد شد. نظرسنجی‌هایی که حول تحولات مصر انجام شده است، نشان می‌دهد که تحولات در مصر باعث نگرانی اسرائیل شده و این امر طبیعی است. زیرا اسرائیل بخشی از مسائل امنیتی خود را که بر اساس پیمان صلح کمپ دیوید با مصر و اردن تعبیه کرده است، بنابراین به خطر افتادن پیمان‌های صلح با مصر و اردن می‌تواند فضای جدیدی را برای اسرائیل ایجاد کرده و منجر به تغییر استراتژی‌های دفاعی اسرائیل شود که این تغییرات برای اسرائیل هزینه‌های بسیاری را دربر خواهد داشت. در مجموع می‌توان گفت که این تحولات  مصر فضای جدیدی را در منطقه ایجاد کرده و خواهد کرد که اسرائیلی‌ها همانند برخی دیگر از بازیگران فرا منطقه‌ای، هنوز به نتیجه‌گیری و جمع‌بندی مشخصی درباره سیر تحولات نرسیدند و از این امر نگران هستند که این تحولات ممکن است به یک روند ضد اسرائیلی در منطقه  یا در سطح فراگیر منجر شود.

 

آیا در کنار اشتیاق برای ارتباط ایران و مصر، رقابت نیز در پررنگ‌تر شدن نقش مصر در منطقه وجود دارد؟

 

ماهیت روابط بین‌الملل و در روابط سیاسی میان کشورها رقابت همراه با همکاری وجود دارد. هیچ رابطه‌ای وجود ندارد که فقط و فقط همکاری باشد. ما هم‌اکنون نیز با مصر رقابت داریم، همچنان که در گذشته هم این رقابت وجود داشته است. بنابراین به صرف اینکه مصر قصد رقابت با ایران را دارد، دلیلی نخواهد بود که ما به این کشور نزدیک نشویم.

 

آیا مصر قصد دارد نقش ایران را در منطقه بازی کند؟

 

من چنین تصوری ندارم. به دلیل اینکه موقعیت مصر و توانایی مصر متفاوت با ایران است. مصر در یک منطقه ژئوپولتیکی خاصی در شمال آفریقا و دریای سرخ قرار گرفته که معادلات آن با ایران متفاوت است. بنابراین نمی‌توان گفت که مصر به دنبال ایفای نقش ایران است، چراکه اصلا چنین امری ممکن نیست. ایران در حوزه‌هایی سرمایه‌گذاری کرده که مصر تا کنون چنین سرمایه‌گذاری نکرده است. عکس این موضوع هم درست است که ایران نیز در دریای سرخ منافع استراتژیک زیادی ندارد، درحالیکه مصر منافع زیادی در آنجا دارد. در مجموع چنین اجماع نطری در دو کشور وجود دارد که در حال حاضر برقراری روابط به نفع هردو کشور است. اما مساله اصلی این است که باید دید این روند چگونه طی خواهد شد، یا به عبارت دیگر فرایند عملیاتی کردن اجماع نظر بسیار مهم است.

 

روابط ایران و مصر را چطور ارزیابی می‌کنید؟

                                   

باید توجه داشت که دو کشور سی سال با هم روابط رسمی دیپلماتیک در سطح بالا نداشتند. به نظر می‌رسد که مساله شناخت از تحولات داخلی هر کشور مهم است. بدین معنا که اگر بنا براین هست که روابط دو کشور تا سطح بالایی ارتقا پیدا کند، باید به حساسیت‌های داخلی در هر دو کشور توجه داشت. ما برای عملیاتی این تفکر باید از تحولات داخلی مصر اطلاع داشته باشیم و از این روند تحولات عقب نمانیم که به ضرر روابط دوطرفه است.


نظر شما :