دوگانگی ایران کشورهای منطقه را مشکوک کرد
ولی در مورد بحرین، اقدامیکه از سوی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در مورد اعزام نیرو برای سرکوب اعتراضات مسالمت آمیز مردم صورت گرفت، واکنشهایی را پدیدار ساخت. با توجه به مسئله بحرین به نظر میرسد کشورهای غربی خط مشی دوگانه را در پیش گرفتند. یعنی در تونس و مصر و لیبی موضع به نفع مردم اتخاذ کردند و در مورد بحرین سکوت کردند یا تلویحا چراغ سبز نشان دادند که عربستان وارد عملیات سرکوبگرانه شود.
ادعای عربستان و امارات این است که اعزام نیروی نظامی بر اساس قرارداد بین کشورهای عضو شورای همکاری مشروع و قابل پذیرش بوده است. ولی این ادعای آنها منطقی نیست، چرا که این قرارداد همکاری امنیتی بین کشورهای حوزه خلیج فارس در مورد تهاجم یا تجاوز خارجی است و ناظر به اعتراضات داخلی مردم نمیشود. یعنی ادعای آنها این است که بر اساس کنوانسیون دسته جمعی این اقدام آنها مشروعیت دارد که در آن نیز تردیدهای جدی وجود دارد.
در این میان، طبییعی است که ایران به سرکوب مردم در بحرین واکنش نشان دهد. چرا که ایران با مردم بحرین رابطه معنوی دارد. در بحرین اکثریت مردم شیعه هستند. مضافا بر این که بخش قابل توجهی از آنها دارای تبار ایرانی هستند و به دلیل سوابق گذشته که بحرین در گذار طولانی تاریخ جزئی از قلمرو ایران بوده، روابط معنوی بین ایران و بحرین وجود دارد. با وجود این که شیعیان در این کشور اکثریت را تشکلی میدهند به عنوان شهروندان درجه دو شناخته میشوند.
موضع گیری ایران به عنوان یک کشور مهم و تاثیر در منطقه و به خصوص به واسطه پیوندهای عاطفی و معنوی با مردم بحرین، واکنش منفی شورای همکاری خلیج فارس را در پی داشته است. از طرف دیگر آنها برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات نظامی خود سعی کردند اینطور وانمود کنند که اعتراضات بحرین به تحریک ایران انجام گرفته است تا به اقدام خود مشروعیت ببخشند. به خصوص این که ایران از نظر جامعه بین المللی استراتژی تهاجمیدارد و در کشورهای منطقه موضوعی با عنوان خطر هلال شیعی مطرح است. آنها برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات خود، سعی کردند اعتراضات دموکراسی خواهانه مردم بحرین را به اعتراضات شیعیان تقلیل دهند و به هلال شیعی مربوط کنند. برای تثبیت این نگاه در بین افکار عمومیکشورهای عربی، تبلیغاتی در مورد دخالت ایران در کشورهای منطقه شروع شده است.
ازسوی دیگر موضع دوگانه ایران نسبت به تحولات منطقه نیز به تثبیت این مسئله کمک کرده است. ایران از اعتراضات مردم مصر و تونس حمایت جدی کرد. در مورد اعتراضات مردم لیبی و سپس اقدامات بین المللی علیه معمر قذافی نیز ابتدا نظر مساعد داشت ولی بعدا این موضع تعدیل شد. همینطور در مورد سوریه از اعتراضات در این کشور حمایت نکرده است و آن را فتنه و دخالت خارجی قلمداد کرده است. این دوگانگی برای اعضای شورای همکاری خلیج فارس در این راستا که به اقدامات خود مشروعیت ببخشند مفید بوده و آنها بر این مسئله تمرکز کرده اند که اعتراضات مردم بحرین با تحریک و نفوذ و دخالت خارجی بوده است.
مجموعه این مسائل سبب شده واکنشهایی از سوی کشورهای عربی در مورد موضع گیری ایران صورت بگیرد. یکی از این واکنشها از سوی کویت صورت گرفته است. کویت با این ادعا که یک شبکه جاسوسی وابسته به ایران را کشف کرده است و بحرین نیز به واسطه اعتراضات مردمی به تبلیغات علیه جمهوری اسلامی اقدام کرده است. مضافا این که برخی اظهار نظرها که در برخی محافل صورت میگیرد این اتهامات را پررنگ تر کرده است. به عنوان مثال آنها این بحث که عملیات استشهادی در بحرین انجام بگیرد را مبنای دخالت ایران قرار دادند و واکنش آنها هم اخراج دیپلمات ایرانی بود که مدعی هستند که در ارتباط با شخصیتها و رهبران معترضین و جنبش مسالمت آمیزدر بحرین بوده است.
مجموعه این اتفاقات موجب شده که آنها حتی نسبت به برقراری رابطه ایران و مصر حساسیت نشان میدهند و تلاشهایی انجام میدهند که این مسئله انجام نگیرد. یعنی تلاش کرده اند که جوامع عربی را در مقابله با جمهوری اسلامیباخودشان همراه و همسو کنند.
با این وجود باید گفت حمایت از اعتراضات مدنی مردم بحرین امری قابل قبول است که دیگران هم کردند. از این رو باید نسبت به ارسال نیروهای عربستان به بحرین برای سرکوب مردم اعتراض صورت بگیرد. چرا که قرارداد امنیتی شورای همکاری خلیج فارس ناظر به تهاجم و تجاوز است نه در مورد اعتراض مسالمت آمیز که به موجب اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین حق مردم است.
بنابراین این اقدامات درجهت سرکوب مردم بحرین درخور سرزنش و محکومیت است و حق هر کشوری است که نسبت به این اقدامات اعتراض کند. این که آن کشور خودش در معرض اتهام نقض حقوق بشر باشد مانع از این حق نمیشود. در حقوق بین الملل اصلی با عنوان «اصل تفکیک امور از یکدیگر» وجود دارد. یعنی اگر در کشوری مردم سرکوب میکند دیگران نباید خاموش بنشینند ولو اینکه خودشان هم کارنامه چندان موفقی در این مورد نداشته باشند. به عنوان مثال دولت آمریکا یا اروپا در مورد سرکوب مردم در تونس، مصر، لیبی و در حال حاضرسوریه شدیدا اعتراض میکنند ولی در موارد دیگر نظیر بحرین سکوت میکنند.
به هر حال اقدام شورای همکاری خلیج فارس در اتهام زنی به ایران برای مشروعیت بخشیدن به اقداماتی است که انجام داده اند و تلاش میکنند حمایت ایران از مردم بحرین را عامل دخالت کننده تلقی کنند. آنها اعتراض ایران به ارسال نیرو به بحرین را با تعهداتی که بر اساس قرارداد همکاری شورای همکاری خلیج فارس در تعارض میدانند در صورتی که این استدلال نادرست است چرا که این قرارداد همکاری ناظر به امور داخلی نمیشود.
نتیجه این تعارضات تیرگی بیشتر روابط دوجانبه و کنشها و واکنشهایی است که پدیدار شده است. اگر این تعارضات ادامه یابد شاید به محدود شدن تعاملات دیپلماتیک منجر شود. معمولا وقتی مقامات دیپلماتیک یک کشور به عنوان عنصر نامطلوب اخراج میشوند ممکن است طرف مقابل نیز دست به اخراج عوامل دیپلماتیک بزند یا این که سکوت کند. عدم اقدام متقابل یک کشور به این معنی است که مایل نیست بیش از این روابط تیره شود و به دنبال کاهش منازعه است.
نظر شما :