تحلیل نشنال اینترست از تحولات منطقه
عربستان برای جنگ با ایران فراخوان داد
دیپلماسی ایرانی: سالیان سال خاندان سعود در عربستان برای ادامه بقای خود به سه ابزار متوسل شدند: احتیاط، محافظه کاری و البته ثروت. این نسخه اما از قریب به یک ماه پیش تغییر کرد. نقظه آغاز این تغییر هم بحرین بود و ورود نظامی ریاض به منامه. لازمه این حرکت نظامی هم تجربه تنش رودررو با تهران بود که آل سعود ریسک آن را پذیرفت. آل سعود برای حفظ امنیت و منافع خود در منطقه ترجیح داد با قشون کشی به بحرین، تهران را به مبارزه رودرو با خود فرابخواند. این فراخوان چیزی نبود که تهران بتواند به راحتی از کنار آن بگذرد و البته پذیرش آن هم به معنای آغاز تنش رسمی و رودرو میان اعراب و ایران در خلیج فارس بود.
تجربه تاریخی نشان میدهد که خاندان سعود که از وهابیون هستند هیچ گاه با ایران شیعه رابطه خوبی نداشتند. با این همه در زمان سلطنت پهلوی به دلیل نزدیکی ایران به ایالات متحده و دوستی با اسرائیل، عربستان هم کاری به کار همسایه خود نداشت.
سایت نشنال اینترست در این خصوص مینویسد: بعد از انقلاب بود که به دلیل روی کار آمدن دولتی با شعارهای مذهبی در ایران، اختلاف میان ریاض وهابی نشین با تهران شیعه نشین بیشتر و بیشتر شد. خاندان سعود اعتقاد داشتند که ایران میرود تا تبدیل به قدرتی مطلق در منطقه شود. جنگ میان ایران و عراق که با حمله صدام حسین به این کشور آغاز شد در حقیقت هدیه ای برای خاندان سعود بود.
خاندان سعود نشستند و در سکوت ایرانیهایی را دیدند که توسط عراقیها کشته شدند و برعکس. شیعه بر شیعه شمشیر کشید و چه چیزی برای وهابیون آل سعود از این مساله لذت بخشتر بود؟ خاندان سعود میدانستند که هر چه این جنگ طولانیتر شود ایران درگیر تامین امنیت مرزهای خود میشود و در نتیجه در منطقه قدرت خاصی را به خود اختصاص نخواهد داد. عربستان سعودی در این جنگ پول هنگفتی را خرج کرد اما در نهایت آنچه که مولود این جنگ میان مسلمانان بود گروهی بود تندرو و افراطی به نام القاعده.
چند سال پس از این خوش رقصی باب میل آل سعود از سوی صدام حسین، وی به کویت حمله کرد. این مساله زنگ خطری بود برای خاندان سعود. در نتیجه خاک عربستان در اختیار آمریکا قرار گرفت برای بیرون راندن صدام حسین از کویت. البته بیم خاندان سعود از این بود که مبادا بعد از ایران و کویت، سومین هدف صدام حسین ریاض باشد.
پس از چند سال حمله آمریکا به عراق انجام گرفت. رفتن صدام حسین برای خاندان سعود به معنای روی کار آمدن دولتی شیعی بود. در نهایت هم این کابوس محقق شد. آل سعود صدام حسین را استخوان در گوشت فرورفته میدانستند اما حقیقت این بود که ترجیح میدادند این درد را تحمل کنند اما شاهد دولتی شیعی و نزدیک به ایران، بیخ گوش خود نباشند.
در نتیجه این دغدغهها بود که شبه نظامیان از مرز عربستان گروه گروه به عراق رفتند و آل سعود هم چشم خود را بر این حقیقت بستند. با این همه در نهایت شیعیان قدرت را در عراق در دست گرفتند.
امروز عربستان نشینها بیش از هر زمان دیگری خود را در محاصره تهدیدها میبینند. بهار دموکراسی در جهان اسلام دو متحد اصلی عربستان را از وی گرفت. در شرایطی که مردم جهان عرب از تونس تا مصر تا لیبی شعار آزادی خواهی سر میدادند و تاکید داشتند که پول نفت باید سر سفرههای آنها باشد، واشنگتن ترجیح داد دست دوستان خود در قالبهای رهبری را رها کرده و جانب انقلابیون را در میدان تحریر قاهره بگیرد.
خاندان سعود روزی که وارد نبرد در بحرین شدند با این نیت امدند که این ماجرا آغازی برای جنگ میان شیعه و سنی خواهد بود.شیعیان در بحرین هیچ گاه خواهان براندازی حاکمیت آل خلیفه نبودند و همواره از اصلاحات سخن میگفتند. با این وجود عملکرد عربستان در منامه خشم آنها را برانگیخت.
تاکنون برخلاف ادعای عربستان سعودی، هیچ گونه مدرکی دال بر دخالت ایران در ناآرامیهای بحرین یافت نشده و البته شیعیان این کشور هم تمام سعی خود را برای فاصله گیری از تهران به کار گرفته اند.
سوال اینجاست که عکس العمل ایران به این ماجراجوییهای عربستان سعودی چه باید باشد؟ تهران اکنون در مرحله تصمیم گیری است. این کشور چگونه میتواند قدرت اعراب را در خلیج فارس محدود و یا به حداقل برساند؟ نشنال اینترست تنها راهکار را پافشاری ایران بر حق شیعیان در منطقه میداند.
اشتباهی که عربستان در منطقه مرتکب شد، دعوت ایران به جنگ ان هم به بهانه بحرین بود. چه منطقی قشون کشی عربستان به منامه را برای حمایت از اهل تسنن مجاز میداند و همزمان همین حق را برای دفاع از شیعیان از ایران سلب میکند؟
نشنال اینترست در ادامه ادعا میکند که ایران میتواند با شوراندن شیعیان در عربستان، تلافی کند. علاوه بر این شیعیان در کویت و عراق هم میتوانند سرمایه ای برای تهران در این جنگ حتی سرد باشند.
اما رسالت کاخ سفید نشینها در منطقه چیست؟ واشنگتن باید دست از حمایت کورکورانه از عربستان در بحرین بردارد. در شرایطی که باراک اوباما در منطقه ای مانند عربستان یا بحرین چشم خود را برحقیقت ببندد و در کشوری دیگر مانند لیبی دست به کار شود، در حقیقت اعتبار خود را بر باد داده است. کاخ سفید باید برای نخستین بار عرصه را بر آل سعود تنگ کند و آنها را وادار به عقب نشینی از بحرین کند. شیعیان بحرین هم مانند هر اکثریت دیگری حق برخورداری از ابتداییترین حقوق سیاسی را دارند.
نظر شما :