ایران قلب مصری ها را ربود

۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۰ | ۱۴:۵۵ کد : ۱۲۱۴۳ سرخط اخبار
انقلاب ها همواره تبعاتی به همراه داشته اند و البته که همیشه این تبعات با آنچه مد نظر ما بوده و یا قابل پیش بینی به نظر می رسد یکسان نبوده است. اگر بخواهیم با توجه به معیارهای رایج در خصوص مصر قضاوت کنیم باید بگوییم که این کشور در حال تجربه دموکراسی نیست. این کشور را نه نظامیان هدایت می کنند و نه سیاستمداران. راهبری این کشور در حال حاضر در اختیار نظامیان است. نظامیانی که مغز استخوان دولت سابق هم بودند.

تغییرات اساسی را باید در وادی های دیگر جست. به عنوان نمونه در عرصه سیاست خارجی مصر تحولات بسیاری اتفاق افتاده و اتفاق های بیشتری هم در راه است. درست ده هفته پس از آنکه حسنی مبارک رئیس جمهوری سابق ایالات متحده با قدرت وداع کرد ، رهبران جدید مصر یا همان چهره هایی که فعلا نقش راهبردی را در دست دارند گام های متفاوت بسیاری برداشتند. سیاست هایی که این افراد اتخاذ کردند به نوعی بازسازی در روابط مصر را شامل می شود. در این بازسازی هم هشدارها و ایما و اشاره هایی برای غرب و ایالات متحده نهفته است. اندک جای تعجبی نداشت که نخستین رئیس دولتی که پس از انقلاب از مصر دیدن می کند از کشور ترکیه است. کشوری که مدتهاست نسخه ارزنده خود برای دیپلماسی مستقل را ارائه کرده است. مصری ها در موج تغییراتی شگرف اعلام کردند که در مسیر بازسازی رابطه خود با تهران قدم خواهند زد و البته قراردادهای گازی خود با اسرائیل را مورد بازنگری قرار خواهند داد. علاوه بر این خبرهایی هم از بهبود رابطه میان حزب الله لبنان و دولت جدید در مصر در صدر اخبار قرار گرفت.

در مشتی دیگر به سیاست های آمریکا در مصر زمان حسنی مبارک، شورای عالی نظامی میزبان هیاتی از حماس فلسطین بود. نبیل العربی که وزارت امور خارجه مصر را بعد از احمد ابوالغیظ بر عهده دارد نیز به صراحت تاکید کرد که اسراییل از این پس مورد لطف و مرحمت خاص مصری های قرار نخواهد گرفت و کشوری است مانند دیگر دوستان یا همسایگان قاهره.
بسیاری از تحلیل گران در نگاهی به اصطلاح واقع بینانه به حوادث جاری در مصر ادعا می کنند که هدف از این اعتراض ها نه آمریکا بود و نه اسرائیل. حتی هدف معترضن تغییر دادن چهارچوب در دستگاه دیپلماسی هم نبود. بلکه دموکراسی و به دست آوردن جایگاه اصلی مطالبه نخست و آخر معترضان بوده است. شاید این استدلال ها صحیح باشد. اما مرز میان سیاست داخلی و خارجی در بسیاری از مورد به نازکی یک تار مو ست. بسیاری از منتقدان حسنی مبارک او را به مترسکی در اختیار تل آویو و یا عروسک واشنگتن تشبیه می کردند. در نگاه منتقدان و مخالفان حسنی مبارک ، حسنی مبارک تنها دیکتاتوری نبود که بر مردمانش سخت می گرفت بلکه دیکتاتوری بود که بله قربان گوی آمریکا و متحدانش در منطقه خاورمیانه بود. مفاد معامله میان قاهره و واشنگتن هم بر همگان عیان بود: مبارک از سیاست های امریکا در منطقه حمایت می کرد که قاعدتا جانبداری از آنها در جهان عرب آسان نبود و نیست و در ازای این خوش خدمتی آمریکایی ها هم چشمان خود را بر فقدان دموکراسی در مصر می بندند.

سیاستمداران آمریکایی بیم این را داشتند که شاید دموکراسی بیشتر دولتمردانی را به روی کار بیاورد که بله قربان گوی بی قید و شرط واشنگتن باشند. شاید هم در این حوزه حق با آمریکایی ها بود. مبارک به همان اندازه ضد ایرانی بود که از یک رهبر عرب انتظار می رفت. این معادلات مال روزهای گذشته است و اکنون دموکراسی در مصر حرف نخست را می زند. در کشورهای دموکرات هم دولت ها تابع حرف ملت ها هستند.در مصر نیز از این پس اراده مردم برخلاف سیاست های استعمار گونه دولت پیشین است.سیاست های داخلی و خارجی دولت به شکل دیگری نیز به یکدیگر مرتبط است. در شرایطی که سیاستمداران مصری به دنبال اصلاحات اقتصادی و سیاسی هستند، میل به تغییرات 180 درجه ای در دستگاه دیپلماسی هم به وفور دیده می شود. در بسیاری از موارد در اینچنین شرایطی دولتمردان مسائل خارجی را بهانه می کنند تا توجه عمومی را از دغدغه های داخلی دور نگاه دارند. دولتمردان جدید مصر شاید بتوانند تا اندازه ای مستقل عمل کنند اما حقیقت این است که اصلاحات اقتصادی و سیاسی در مصر تا حد بسیاری به کمک های غرب بستگی دارد. اتحادیه اروپا و ایالات متحده از اصلی ترین تامین کنندگان مالی دولت مصر هستند. برای این دو گروه هم اسرائیل خط قرمز است .

مصر می تواند از الگوی ترکیه و قطر استفاده کند. این دو کشور هر دو از مدافعان و متحدان واشنگتن در منطقه هستند و البته با مخالفان کاخ سفید نظیر ایران و سوریه هم رابطه حسنه دارند.
پس از حسنی مبارک جایگاه قاهره دچار افول چشمگیری شده است. کشوری که تا دیروز قلب فرهنگی و سیاسی جهان عرب بود اکنون دیگر حرف چندانی برای گفتن در این عرصه ندارد.مصری ها در میدان تحریر فریاد می زدند:" شما مصری هستید، سر خود را بالا نگاه دارید." این شعارها گویای این حقیقت است که مصری ها هم شان در داخل را می خواهند و هم حفظ عزت سیاسی در عرصه خارجی را.

مصر اکنون باید میان حس استقلال طلبی خود و منافعش توازنی را برقرار کند. مصر باید بداند که چه زمانی به سوری ها هشدار دهد که به شهروندان خود تیراندازی نکنند و چه زمانی از دخالت در این حوزه سرباز زند. انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی در مصر نزدیک است و استراتژی جدید مصر زمانی عیان خواهد شد که کاندیداهایی که در این انتخابات برگ برنده را در دست می گیرند شعارهای ضد اسرائیلی داده و یا در این خصوص مصلحتی برخورد کرده باشند. این مساله امریکایی ها را نگران می کند و این نگرانی هم بر حق است. حداقل در کوتاه مدت منافع و ارزش های ایالات متحده با هم هم پوشانی نخواهند داشت. گاه زمان انتخاب فرا می رسد آقایان.

نظر شما :