ایرانهراسی یا ترس از ملتها؟
موج تغییرات در خاورمیانه به راه افتاد و با سرعت غیرقابل پیش بینی پیش رفت و با این همه در برخی مناطق در مسیر بود که این موج به سد خورد و یا مسیر آن کلا منحرف شد. در بسیاری از این موارد آنچه نقش ترمز را برای انقلاب ها دارد مسائل داخلی است اما در برخی موارد هم این عربستان سعودی است که نقش کلیدی را شاید حتی در پشت صحنه بازی می کند. این قبیل دخالت ها و شیطنت های عربستان در بسیاری از موارد تبعات منفی بر منطقه می گذارد.
عربستان سعودی و ایران
روزهایی بود که ریاض و تهران را محورهای قدرت در خاورمیانه می دانستیم. در سه دهه گذشته رابطه میان این دو کشور در بسیاری از موارد تنش را تجربه کرده است. در جریان جنگ ایران - عراق ، حمایت ریاض از بغداد خشم ایرانی ها را برانگیخت و البته منجر به دلخوری دولتمردان ایرانی از خاندان سعود شد. اخیرا هم خاندان سعود در حرکتی که پیش بینی آن هم چندان غیرقبال ممکن نبود، هدایت تیم عربی را بر عهده گرفتند که قرار بود و البته قرار است در برابر قدرت ایران بایستد. حتی برخی منابع خبری از صدور مجوز آزاد عربستان سعودی برای اسرائیلی ها در راستای استفاده از حریم هوایی این کشور سخن گفتند. اسرائیلی ها برای حمله به ایران به حریم هوایی نیاز دارند که می تواند آسمان عربستان باشد. مشکل خاندان سعود با ایران این روزها هر روز عیان تر از دیروز می شود.این رابطه را می توان به تلاش های ایالات متحده در روزهای جنگ سرد با اتحاد جماهیر شوروی سابق تشبیه کرد. در این میان برخی منابع هم ادعا می کنند که این سرویس های جاسوسی کا گ ب روسیه بودند که مقدمات را برای رفتن شاه ایران و کم شدن قدرت نفوذ امریکا در منطقه فراهم کردند. همین جا باید اعتراف کنیم که خاندان سعود در فهم علت خیزش های مردمی چه در منطقه و چه در کشور خود دچار اشتباهات فاحش شدند.
خاندان سعود ادعا می کنند که ایران در شرق این کشور دست به جاسوسی شده و این در حالیست که هیچ گونه شواهد مستدلی وجود ندارد که این ادعا را اثبات کند. خاندان سعود در بحرین هم انگشت اتهام خود را به سمت ایران نشانه رفته اند و البته در منامه هم مدرک چندان مستدلی در اختیار ندارند. در هر دو این کشورها شیعیان که در یکی اکثریت هستند و در دیگری اقلیت ؛ خواهان ارتقای آزادی ها اجتماعی و سیاسی شده اند. البته در بحرین هم این شعار زیاد به گوش رسید که : نه شیعه، نه سنی ، همه بحرینی ! در عربستان سعودی نیروهای دولتی هم آرام برخورد کردند و هم همزمان با قدرت. پیش از راهپیمایی های یازدهم مارس دولت عربستان بارها و بارها هشدار داد و البته پس از آن هم گروه های فشار را آنچنان منسجم کرد که بتواند مانع از تکرار ماجرای میدان تحریر قاهره شود. در بحرین هم دولتی ها نتوانستند از پس مردمان خود برآیند و در نتیجه دست به دامان عربستان سعودی شدند.
اصولی که خطوط قرمز هستند
در سایر مناطق به استثنا بحرین ظاهرا مشکل بیش از آنکه در ایران هراسی و یا شیعیان باشد در آغاز خیزش های عمومی در عربستان است. در سوریه به عنوان نمونه عربستان از بشار اسد در برابر راهپیمایی ها حمایت می کند و این در حالیست که حاکمیت در این کشور ترکیبی است از شیعیان و دیگر فرقه های اسلامی . خاندان سعود از بقای حسنی مبارک در کشور استقبال کردند و زمانی که آمریکایی ها پشت وی را خالی کردند به خروش آمدند. در مصر هیچ گونه جمعیت شیعه قابل توجهی وجود ندارد و اکثریت در اخوان المسلمین هم اهل تسنن هستند. در مصر امروز هم خاندان سعود ترجیح می دهد ارتش زمام امور را در اختیار بگیرد و ترجیحا دولتی دموکرات به روی کار نیاید. عربستان سعودی در هر حرکتی در خاورمیانه بحث ایران را پیش می کشد. او از بشار اسد در سوریه حمایت می کند تا شاید بتواند وی را از ایران دور کند. اما مشکل اینجاست که جوانانی که در خیابان های قاهره یا دمشق رژه می روند به دنبال تنش در منطقه نیستند بلکه تنها و تنها آینده ای بهتر را در سر دارند.
تنش در خلیج فارس
عربستان سعودی چه در بحرین و چه در خاک خود همواره از ایران واهمه داشته است. البته که نشانه ای برای دخالت ایران وجود ندارد اما بحث بر سر حقی است که ایران برای دفاع از منافع خود در منامه قائل است. در بحث دیپلماتیک آنچه که حرف نخست را می زند حفظ شان رقیب مقابل رقیب دیگر است. نه تهران و نه ریاض هیچ کدام اندک تمایلی ندارند که به چشم دوستان و دشمنان در منطقه کوچک بیایند. در منطقه تا همین یک ماه پیش عربستان و ایران با یارکشی های خود به نوعی تعادل سیاسی را حفظ کرده بودند.این ریاض بود که با ادعای جدید خود در خصوص دخالت ایران در کشورهای کوچک تر مانند بحرین ، این تعادل را بر هم زد. عربستان که وارد بازی شد و بحرین را تبدیل به محل رقابت خود با تهران کرد، اعراب هم وادار به انتخاب میان تهران و ریاض شدند.
عربستان و واشنگتن نگران
حرکت های تحریک آمیز ریاض در منطقه ، واشنگتن را با چالش جدی روبه رو کرده است. عربستان سعودی تا کنون چندین بار از فقدان فشار جدی واشنگتن بر اسرائیل در مناقشه صلح گلایه کرده است. در سال 2033 میلادی هم خاندان سعود نتوانستند از حمله آمریکا و متحدانش به عراق استقبال کنند. عربستان سعوی ، صدام حسین را به دلیل خصومت با ایران دوست و متحدی درخور توجه برای خود می دانست. دولتمردان سعود در همان زمان هم ایمان داشتند که اگر جورج بوش نتواند جنگ عراق و تبعات آن را کنترل کند که البته نتوانست هم، شیعیان در این کشور هم مرز با ایران قدرت خواهند گرفت. عربستان سعودی چند سال پیش هم از برخورد جدی امریکا با ایران ناامید شد. اکنون ریاض خود را در این موقعیت بد می بیند که باید برای مواجهه با ایران دست در دست اسرائیل شود. کم نیستند تحلیل گرانی که تاکید دارند ریاض در این سالها به عمد تنش با ایران را حفظ کرد تا دستان کمک واشنگتن را از مالی تا غیرمالی در دست داشته باشد.
آسیا تایمز 15 آوریل /
منبع: خبرآنلاین
نظر شما :