معارضین یمن در خوف و رجا

۲۷ فروردین ۱۳۹۰ | ۰۲:۰۱ کد : ۱۱۸۹۸ اخبار اصلی
محمد ایرانی معتقد است اخیرا دو تحول مهم در صحنه منازعات داخلی یمن اتفاق افتاده است که می‌تواند برای آینده یمن بسیار سرنوشت ساز باشد. یکی پیوستن قبایل و عشایر به جریان معارضه و دیگری پیوستن نظامیان به جمع معترضان یمنی است
معارضین یمن در خوف و رجا

دیپلماسی ایرانی: در طرح منطقه ای امریکایی‌ها جایگاه ویژه ای برای یمن تعریف شده است. تعریف این جایگاه اولا به دلیل موقعیت استراتژیک و با اهمیت یمن در دهانه باب المندب که دریای سرخ و مدیترانه را به اقیانوس هند متصل می‌کند بوده است. سالانه بیش از بیست و دو هزار کشتی که هشت درصد تجارت جهانی و دوازده درصد نفت صادراتی منطقه خلیج فارس را به مناطق مختلف جهان منتقل می‌کند، از حاشیه یمن عبور می‌کند. دلیل دومی‌ که باعث نگاه ویژه به یمن شده است، بحث القاعده و مهد بالقوه این جریان در یمن است که امریکایی‌ها در این بحث کنترل این جریان را بر عهده عربستان سعودی قرار داده اند.

همین جا لازم است به این نکته اشاره شود که امریکایی‌ها اساسا در بحران‌های اخیر منطقه و برای کنترل و هدایت این خیزش‌ها نقش جدیدی را به عربستان سعودی دادند و به نوعی به سیاست‌های عربستان سعودی اعتماد کردند. به عبارت دیگر می‌توان گفت عربستان رهبری مقابله با انقلاب‌ها و خیزش‌های مردمی‌ را در منطقه به عهده گرفته است. بحث دخالت دخالت نظامی‌ عربستان در بحرین که حوزه منافع حیاتی برای آن‌ها محسوب می‌شده، نکته مهمی ‌است و بعد از آن در موضوع یمن هم مشترکا با امریکایی‌ها برای حفظ علی عبدالله صالح تلاش و پافشاری زیادی را در دستور کار قرار داده اند.

یکی از دلایل این امر همان طور که اشاره شد می‌تواند نگرانی هر دو طرف یعنی هم امریکایی‌ها و هم سعودی‌ها نسبت به قدرت گرفتن جریان القاعده در یمن باشد. به ویژه استان‌های «لُهِج» و «اُبیُن» که از مراکز تواجد تحرکات القاعده و یکی از مراکز مهم پایگاه‌های قوی جذب نیرو توسط القاعده است. هم امریکا و هم عربستان از سرازیر شدن نیروهای القاعده به دیگر کشورهای منطقه که امریکایی‌ها در آن حضور دارند نگرانی جدی دارند. امریکایی‌ها و سعودی‌ها، علی عبدالله صالح را هم پیمان مخلص خود در مبارزه با القاعده می‌دانند.

علاوه بر این باید توجه داشت که عربستان سعودی همواره به طور سنتی در تحولات یمن دخالت داشته است. چه در دوره استقلال و در زمان درگیری‌های داخلی اواخر دهه پنجاه میلادی که یمن تقسیم شد، سعودی‌ها از بخش شمالی آن حمایت می‌کردند در حالی که مصری‌ها و جریان ناسیونالیسم مصری یا ناصریسم در آن مقطع از جنوب یمن حمایت می‌کردند. در جریان درگیری دولت مرکزی با جریان الحوثی در دو نوبت که آخرین بار آن در سال گذشته میلادی اتفاق افتاد، عربستان سعودی عملا و به صورت نظامی‌ وارد میدان حمایت از دولت علی عبدالله صالح شد. اخیرا در بحران ناشی از خیزش‌های مردمی‌ یمن هم، عربستان به صورت تمام قد به دفاع و حمایت از بقای علی عبد الله صالح ایستاده است.

آخرین تحولات نشان می‌دهد که علی عبدالله صالح با ترفند‌های مختلف و با حمایت‌های منطقه ای شورای همکاری خلیج فارس و عربستان، در حال مقاومت و خرید زمان است. اصولا ایشان از ابتدا اعلام کرده که با انتقال قدرت موافق است اما نه به صورت فوری. بلکه طی یک پروسه زمانی. این پروسه زمانی در ابتدا تا پایان ریاست جمهوری او در سال 2013 طول می‌کشید اما بعد از آن اعلام کرد که تا پایان سال جاری میلادی کناره گیری خواهد کرد و انتقال قدرت صورت خواهد گرفت.

وزرای خارجه شورای همکاری خلیج فارس، روز یک شنبه گذشته در ریاض نشستی داشتند که طی آن بیانیه ای صادر کردند و از علی عبدالله صالح خواستند قدرت را به معاون خود واگذار کند تا در یک پروسه زمانی و با شکل گیری دولت انتقالی، انتخابات عمومی‌برگزار شود.

نهاد ریاست جمهوری یمن از این طرح استقبال کرده است. اما نکته ای که در این استقبال وجود دارد این است که اشاره ای به رفتن علی عبدالله صالح نشده است. این بیانیه از نظر نهاد ریاست جمهوری یمن راهکار مناسبی برای گفت و گو با مخالفان اعلام شده است اما مسئله اساسی این است که معارضین یمنی زیر بار گفت و گو از طریق این بیانیه نرفته اند. گرچه بخشی از نیروهای مخالف اعلام کرده اند که در حال بررسی بیانیه هستند، اما جوانانی که نقش مهمی‌ در تحولات اخیر یمن دارند اعلام کرده اند که هر جا صحبت از گفت و گو با علی عبدالله صالح باشد به این دلیل که دست او در درگیری‌های اخیر به خون مردم یمن آغشته شده، صلاحیت ندارد که طرف گفت و گو قرار گیرد. این گرایش هر گونه اقدام سیاسی را از هر طرفی که باشد، منوط به ترک فوری پست ریاست جمهوری از طرف آقای علی عبدالله صالح اعلام کرده اند.

در این وضعیت به نظر می‌رسد که هر چه مقاومت علی عبدالله صالح بیشتر می‌شود، اصرار مردم بر کناره گیری او روز به روز گسترده تر می‌شود و اصولا او شرایط مساعدی را ندارد. اخیرا دو تحول مهم در صحنه منازعات داخلی یمن اتفاق افتاده است که می‌تواند برای آینده یمن بسیار سرنوشت ساز باشد. یکی پیوستن قبایل و عشایر به جریان معارضه و کمک شایان توجه آن‌ها به این جریان است. اساسا هر زمان که روسای قبایل و عشایر و افراد آن‌ها در یمن در کنار یک جریان قرار بگیرند، شانس پیروزی آن جریان به شدت افزایش پیدا می‌کند. کما این که در جریان وحدت دو یمن هم این قبایل در کنار علی عبد الله صالح قرار گرفتند و منجر به پیروزی او شدند. امروزه اکثر افراد قبیله حاشد که مهم ترین قبیله یمن است و خانواده الاحمر به مخالفان پیوسته اند.

دومین تحول جدا شدن بخش‌های مهمی‌از نظامیان و نیروهای مسلح یمنی از جمله تعداد زیاید از فرماندهان، درجه داران و سربازان است که در گذشته به نظام علی عبدالله صالح وفادار بوده اند و امروز به جمع مخالفان پیوسته اند. این امر تا حدی می‌تواند به تدریج توازن قدرت را به نفع معارضه تغییر دهد و شرایط را برای ماندن علی عبدالله صالح در یمن دشوار کند.

اما درباره وضعیت بعد از پیروزی احتمالی معارضه باید گفت جامعه یمن، جامعه ای قبیله ای است که نهادهای مدنی در آن جا به طور کامل شکل نگرفته اند. اما تحولات اخیر فضای بسیار مناسبی را برای حضور همه اقشار مردم در صحنه و بالا رفتن مطالبات آن‌ها از سطح مطالبات معیشتی و اقتصادی به سطح خواسته‌های سیاسی ایحاد کرده است.

حضور گسترده زنان در کنار اقشار مختلف دیگر در جمع مخالفین قابل توجه است. این در نوع خود نادر است و به شکلی شبیه آن چه در مصر و میدان تحریر رخ داد باشد. از طرف دیگر پدیده میمون دیگری که اتفاق افتاده، کنار گذاشتن اختلافات توسط قبایل یمن است که به طور سنتی و تاریخی اختلافات زیادی داشته اند. اما امروز همه این اختلافات را کنار گذاشته اند و در کنار هم قرار گرفته اند.

نکته دیگری که نشان دهنده این است که معارضه در یمن به تدریج با هوشیاری عمل می‌کند و جریاناتی که از طرف دولت علیه نیروهای معارضه طراحی می‌شود را به خوبی درک می‌کند، عدم توسل به برخوردهای خشونت آمیز و مسلحانه است. علی رغم این که در یمن سلاح به وفور وجود دارد و در حال حاضر برخی نیروهای نظامی‌ هم به صف مخالفین پیوسته اند، اما هم چنان مخالفین درخواست‌های خود را به صورت مسالمت آمیز مطرح می‌کنند. در این شیوه ما شاهد نوعی از برخورد‌های جامعه مدنی با دولت هستیم.

اما همین جا هم باید به این نکته اشاره کنیم که چون وضعیت جامعه مدنی در یمن و میان مردم نهادینه نشده و نیاز به یک روند تدریجی دارد که ممکن است سال‌ها به طول انجامد، اختلافاتی هم در میان گروه‌های معارضه وجود دارد. یعنی در حال حاضر هم نیروهای سنتی در خیابان حاضر هستند، هم نیروهای برخی از جریانات اسلامی‌احتمالا افراطی و هم نیروهای جوانی که عمدتا با خاستگاه‌های سایبری در صحنه حضور دارند. این گروه‌ها در حال حاضر در کنار هم معارضه را پیگیری می‌کنند، اما نوع نگرش‌های مختلف آن‌ها به آینده می‌تواند باعث اختلافاتی برای آینده شود.



نظر شما :