درباره فرار يا سفر مغزها

۱۲ دی ۱۳۸۹ | ۱۸:۴۰ کد : ۱۱۶۱۴ نگاه ایرانی
يادداشتى از پرويز رجبى، ايران‌شناس و مورخ براى ديپلماسى ايرانى
درباره فرار يا سفر مغزها
يادداشتى از پرويز رجبى، ايران شناس و مورخ براى ديپلماسى ايرانى
می گویند کانادا بیشماری مغز ایرانی جذب یا وارد کرده است و اصولا یکی از کالاهای وارداتی کانادا مغز است. البته نه مغز خام، مغز پخته.
همیشه هنگامی که به ضرورت، سخن از فرار مغزها به میان می آید، با اینکه فرار و هجرت به اندازۀ عمر بشر سابقه دارد، بی اختیار فکر می کنم به نارسایی این اصطلاح، که از عمر آن بیش از سه چهار دهه نمی گذرد. حالا می خواهم ببینم که آیا ناسازگاری فضای پیرامون اندیشمندان و هنرمندان می تواند وجاهتی را برای پشت کردن به کاشانه و میهن را فراهم آورد.
هم در گذشته و هم در روزگار خودمان، بزرگان بسیاری با ماندگاری در فضایی ناسازگار و نامرغوب ثابت کرده اند که فرار نمی تواند در فهرست نخستین راه حل ها جایی داشته باشد. خودم نیز به این نتیجه رسیده ام که ریشه های هجرت را جز در مواردی استثنایی مانند در خطر بودن جان، بیشتر می توان در گریز از هنجارهای آزاردهنده و نامرغوب ولی قابل تحمل جست. وگرنه باید چنین انگاشت که دست کم بیش از نیمی از ماندگاران پوستی کلفت تر دارند و یا از درد چیزی نمی فهمند. به سخن دیگر، این فرار بیشتر ناشی از ناشکیبایی است و انگیزه ای عاطفی دارد تا مغزی!
دیگر اینکه هجرت و یا فرار و یا میل به جابجایی چیزی نیست که مخصوص دانشمندان و هنرمندان باشد. پیشه وران و مردم عامی نیز می توانند در جستجوی رفاه و آرامش زیستگاه خود را تغییر دهند. با این تفاوت که برای اینان تغییر زیستگاه بیشتر در درون کشور انجام می پذیرد و سبب افزایش جمعیت شهرهای بزرگ می شود. کشاورزان و روستاییان نیز با رها کردن چارپایان خود به نزدیک ترین شهر روستای خود روی می آورند.
البته پیداست که ترک کشور از سوی مال اندوختگان برای چشیدن مزۀ پول داستان دیگری است که معلق در زمین و آسمان به کار ما نمی آید. اما جای اشارۀ به این نکته است که این گروه اغلب چنین می نمایانند که بسیار نگران فرهنگ میهن خود هستند و چو ایران نباشد تن آنها هم به کار بودن نمی آید و اغلب با دغدغۀ زیادی پرچمی سه رنگ را به نیش می کشند و به هنگام شنیدن سرود مرز پرگهر، به شیوۀ مغربیان دست خود را بر روی قلب خود می گذارند و گاهی نیز صدقه ای فرهنگی می پردازند، تا چیزی از فرهنگ ملی ساییده نشود، که اگر بشود واویلا!
در این میان نکتۀ مهمی که اغلب به هنگام سخن گفتن از فرار مغزها از توجه به آن غفلت می شود، ضرورت گاهی بی چون و چرای روی آوردن به جایی دیگر، برای دسترسی به امکانات مورد نیاز است. نمونۀ بارز این گونه از جابجایی روی آوردن برخی از دانشمندان به قطب جنوب و یا به فضا (ایستگاه فضایی) است. گاهی هم برخی از دانشمندان زمین شناس و زیست شناس برای کاوش سال های زیادی را با تحمل دشواری های زیاد در سرزمین و کشوری دوردست به سرمی برند. فراموش نباید کرد که بسیاری از دستاوردهای علمی حاصل همین سفرها است. آن یکی ژول ورن مغربی در ذهن پویای خود حتی دست به دامن سفرهای خیالی برده است.
آنها هم که به سبب ناتوانی در تحمل حال و هوای سیاسی نامطلوب برای خود و یا هر بهانۀ به حق و ناحق تن به سفر و یا گریز و هجرت می دهند، الزاما دانشمند و به اصطلاح دارای مغز علمی نیستند. در چند دهۀ اخیر چندین میلیون از ایرانیان راهی دیاری دیگر شده اند. رفتاری که از هزاران سال پیش، مردم بسیاری در جای جای روی زمین مرتکب آن شده اند. پیداست که در میان این چند میلیون مهاجر ایرانی سال های اخیر، به نسبت جمعیت، دانشمندانی هم وجود داشته اند که برخی از آنها حرمتی بین المللی هم یافته اند. اما شمار آسانسورچی ها، سرایدارها، فروشنده ها، صراف ها و علاف ها و بانیان باغ های انار و پسته هم به نسبت کمتر از ماندگاران نبوده است.
در اینجا ناگزیر از این اشاره نیز هستم که به سفر مغزها نباید همیشه و خود به خود با نظر منفی نگریست. بی تردید یکی از راه های رشد نهال های دانش بشری همین سفرهاست و پیوند آنها بر بدنه های ناتنی. همیشه این طور نبوده است که دانش بشری تنها پس از رسیدن به بلوغ به قلمروی دیگری راه یابد.
در طول تاریخ، سفر اندیشمندان خواه به صورت موقت و خواه برای هجرت و ماندگاری، گاهی چنان بارور بوده است که بی اغراق از برکت آن همۀ مردم جهان برخوردار شده اند. امروز تحصیل در کشوری دیگر، همیشه به سبب نبودن امکان در کشور دانشجو و اندیشمند نیست. بلکه نیاز به پیوند خوردن هم، نقشی در میان دارد.
ما هنوز تنها بلدیم که اوقات تلخی راه بیندازیم که چرا نادان یا خبیثی به خلیج همیشه فارسمان گفته است: خلیج عربی! و هنوز بلدیم که برای آشنایی با پرنده و چرندۀ آبی خلیج فارس، حاصل کوشش های بیگانگان را در تلویزیون هایمان نشان دهیم. و دریغ از یک کوشش بومی برای شناساندن خلیج همیشه فارس و کرانه های همیشه زیبایش و روستاها و شهرهای کوچکش.

نظر شما :