تلاش براى تخريب نقش مثبت و ايجابى ايران در افغانستان

۰۹ آبان ۱۳۸۹ | ۱۳:۵۲ کد : ۱۱۵۷۵ نگاه ایرانی
گفتارى از محمد ابراهيم طاهريان،‌سفير سابق ايران در افغانستان براى ديپلماسى ايراني.
تلاش براى تخريب نقش مثبت و ايجابى ايران در افغانستان
در هفته گذشته بحث کمک‌هاى نقدى جمهورى اسلامى ايران به مقامات دولتى افغانستان مطرح شد و اين مسئله با واکنش‌هاى ضد و نقيض مقامات دولتى ايران مواجه شد. دکتر محمد ابراهيم طاهريان سفير سابق ايران در افغانستان سابقه کمک‌هاى جمهورى اسلامى ايران را به افغانستان و علت طرح اين موضوعات در شرايط کنونى را براى خوانندگان ديپلماسى ايرانى شرح داده است.
گفتارى از محمد ابراهيم طاهريان،‌سفير سابق ايران در افغانستان.

بحث کمک‌هاى جمهورى اسلامى ايران به افغانستان عقبه‌اى حدود سه دهه دارد. بعد از تحولات اخير افغانستان در دهه گذشته براى اولين بار جمهورى اسلامى ايران تعهدى را براى کمک به توسعه و بازسازى افغانستان در قالب نيم ميليارد دلار در اولين اجلاس بازسازى افغانستان که حدود ده سال قبل در توکيو برگزار شد،‌ به عهده گرفت. اين کمک توسط وزير امور خارجه وقت پيشنهاد شد و بعد هم به مجلس شوراى اسلامى فرستاده و تصويب شد که کمک‌هاى جمهورى اسلامى ايران به افغانستان در قالب يک کمک نيم ميليارد دلارى که دويست و پنجاه ميليون دلار آن وام و دويست و پنجاه ميليارد بقيه به کمک‌هاى بلاعوض ايران به افغانستان اختصاص داشته باشد، ‌به اين کشور ارسال شود.

اين کمک‌هاى بلاعوض بعد از تصويب شوراى اسلامى و ابلاغ به دولت وقت در پروسه اجرا قرار گرفت و قرار بود در طول پنج سال، هر سال پنجاه ميليون دلار به افغانستان در قالب پروژه‌هايى که مورد پيشنهاد و تاييد دولت افغانستان است عملياتى شود.

ثمره آنچه تا به حال اتفاق افتاده است اين است که بيش از سيصد و سى پروژه کوچک و بزرگ به پيشنهاد دولت افغانستان، ‌توسط دولت ايران اجرا و تحويل دولت افغانستان شده و مورد بهره‌بردارى قرار گرفته است. پروژه راه دوقارون به هرات که بيش از سيصد و هفده کيلومتر جاده سازى توسط ايران انجام شده است، پل دوستى که براى اولين بار ايران ميلک ايران را به زرنج افغانستان متصل مى‌کند و باعث تسهيل رفت و آمد شد و پروژه‌هاى ديگرى که بنا به پيشنهاد دولت افغانستان به ايران،‌ توسط شرکت‌هاى ايرانى اجرا شد، ‌نمونه‌هايى از ثمرات اين کمک‌ها است.

لذا آنچه که تا امروز اتفاق افتاده اين است که اصولا کمک‌هاى جمهورى اسلامى ايران چه در ظرفيت کمک در داخل افغانستان براى کمک به افغانستان و چه در ظرفيت کمک به افغانى‌هاى مهاجر ايران روشن است و بر کسى پوشيده نيست.

ايران در طول سه دهه گذشته ميزبان مهاجران ميليونى افغانى بوده است، چه مهاجرينى که ثبت نام شده‌اند و چه مهاجرينى که ثبت نام نشده‌اند، ‌از جمهورى اسلامى ايران کمک‌ها مستقيم دريافت کرده‌اند يا کمک‌هايى که در قالب يارانه بوده و براى شهروندان ايرانى ارائه مى‌شده، ‌بدون هيچ تبعيضى دريافت کرده‌اند. از تحصيل رايگان تا آب و برق و نان و غيره... که اگر اين کمک‌ها را هم در نظر بگيريم يک رقم ميليارد دلارى مى‌شود در حالى که ميزان کمک‌هايى هم جمهورى اسلامى ايران در بحث مهاجرين از جامعه بين الملل دريافت کرده است اصلا در مقايسه با کمک‌هاى ايران رقم قابل ذکرى نيست.

در طول سه دهه گذشته جمهورى اسلامى ايران چه در داخل افغانستان و چه بيرون از افغانستان و در ايران در رابطه با مهاجرين،‌ کمک‌هايى را ارائه کرده است که اين امر جديدى نيست.

اما بايد ديد که هدف از اين چيزى که اتفاق افتاده و به عنوان يک پروژه خبرى در ابتدا از سوى نيويورک تايمز مطرح شد و بعد هم متاسفانه بعضى از مقامات بلندپايه در افغانستان وارد اين بازى شدند و بعد هم بعضى از کارگزاران ايرانى هم وارد ماجرا شدند،‌ چيست؟ طرح مسئله کمک ايران به افغانستان در جهت ارتقاى موقعيت اين کشور که اصلا موضوع جديدى هم نيست از سوى برخى رسانه‌ها و دامن زدن به اين مسئله و قلب واقعيت آن در اين شرايط زمانى با چه هدفى انجام مى‌شود؟

 به نظر مى‌رسد که کشورهاى فرامنطقه‌اى و تا حدودى مقامات بومى در افغانستان بعد از گذشت ده سال از بحران افغانستان به اين نتيجه رسيده‌اند که جمع جبرى کارکرد جامعه بين‌الملل و کشورهاى فرامنطقه‌اى اگر منفى نبوده باشد، ‌صفر است. علاوه بر اين سوالات وسيعى از دولت افغانستان و نهاد‌هاى بومى درباره ناکارآمدى آن‌ها و باقى اتفاقات جارى در افغانستان وجود دارد. لذا به نظر مى‌رسد بعضى کشورهاى فرامنطقه‌اى و مقامات دولتى و بومى با دادن آدرس غلط به مردم افغانستان و در صدد مشوش کردن افکار عمومى در دو طرف مرز ايران و افغانستان هستند.

به نظر مى‌رسد که اين انتشار اين خبر اتفاق جديدى از اين جنس است. قبلا هم خبرهايى مطرح مى‌شد درباره اين که ايران چه‌ها کرده و چه مى‌کند و غيره،‌ يا مثلا حدود دو سه هفته قبل اخبارى کاملا بى پايه و غلط درباره کالاهايى که به افغانستان فرستاده شده بود مطرح شد اما به نظر مى‌رسد طرح اين‌گونه اخبار و دامن زدن به آن نوعى سفسطه در مورد نقش مثبت و ايجابى ايران در افغانستان که در سه دهه گذشته آن را انجام داده و به نظر مى‌رسد ايران از معدود کشورهايى است که هم ميزان کمک‌ها و هم نوع کمک‌هايش، ‌شفاف و قابل اندازه گيرى است. جامعه بين الملل اگر بخواهد فهرستى از کمک‌هاى ارائه شده‌اش را به افغانستان در حوزه بازسازى نام ببرد، ‌به نظر نمى‌رسد که کارنامه قابل دفاعى داشته باشد اما کمک‌هاى ايران امر کاملا مشخصى است و به پيشنهاد دولت و تصويب مجلس شوراى اسلامى صورت پذيرفته است.

بنابراين به نظر مى‌رسد طرح اين موضوع يک ترفند تبليغاتى براى تشويش افکار عمومى در افغانستان درباره جايگاه ايران است و ممکن است که اين تاثيراتى هم در اين سوى مرز يعنى ايران داشته باشد و سوالاتى ايجاد کند. اما به نظر مى‌رسد چيزى که تاکنون صورت گرفته يک امر قابل دفاع و شفاف و در جهت ارتقاى موقعيت افغانستان انجام شده است.

جامعه بين الملل در انجام وظايف خود در جهت توسعه و امنيت افغانستان هماهنگ عمل نکرده است. يعنى اگر فرض را بر اين بگذاريم که اين کشورها صادقانه قصد کمک به امنيت افغانستان داشته‌اند، بايد گفت که بدون توجه به توسعه، بحث امنيت به پيش نخواهد رفت. عنصر امنيت و توسعه دو عنصر پيوسته هستند. و جمهورى اسلامى ايران از معدود کشورهايى است که با توجه به شناختى که از افغانستان داشته است و درک صحيحى که از شرايط داشته است داراى يک عملکرد قابل دفاع و قانونى و شفاف در افغانستان بوده است.


نظر شما :